مشخصات شعر

سعد بن عبدالله؛ غلام عمرو بن خالد

سلام باد به سعد دگر که بود سعید!

 نشانه‌هاى سعادت از او عیان گردید

 

غلام بود ولیکن غلام آزاده

 فقیر بود ولى عشق، دولتش بخشید

 

ستاره سوخته‌اى بود و از محبّت دوست

 گرفت جلوه و پیش ستارگان رخشید

 

کشید جذبه‌ی عشقش به وادى ایثار

 گذشت از سر و جان و به آن چه خواست رسید

 

همین نه خویش که مولاى خویش خالد را

 براى یارى خون خدا به صحنه کشید

 

سعادت ابدى بوسه زد بر اعضایش

 چو او به فیض شهادت رسید و گشت شهید

 

خداى داد به او دولت سعادت را

که داشت گوهر او، جوهر شهادت را

 

سعد بن عبدالله؛ غلام عمرو بن خالد

سلام باد به سعد دگر که بود سعید!

 نشانه‌هاى سعادت از او عیان گردید

 

غلام بود ولیکن غلام آزاده

 فقیر بود ولى عشق، دولتش بخشید

 

ستاره سوخته‌اى بود و از محبّت دوست

 گرفت جلوه و پیش ستارگان رخشید

 

کشید جذبه‌ی عشقش به وادى ایثار

 گذشت از سر و جان و به آن چه خواست رسید

 

همین نه خویش که مولاى خویش خالد را

 براى یارى خون خدا به صحنه کشید

 

سعادت ابدى بوسه زد بر اعضایش

 چو او به فیض شهادت رسید و گشت شهید

 

خداى داد به او دولت سعادت را

که داشت گوهر او، جوهر شهادت را

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×