مشخصات شعر

عمرو بن جناده انصارى

سلام باد به نُه ساله قهرمان‌پسرى

 که بود «عَمرو» و نهال جناده را ثمرى!

 

چو کرد روى به میدان، امام فرمودش

 که از رضایت مادر تو را سزد سپرى

 

بگفت همّت مادر مرا کفن پوشید

 که از دفاعِ تو از خود نشان دهم هنرى

 

به عرصه رفت و رجز خواند و پیش نعش پدر

 ز پا فتاد پس از گیر و دار مختصرى

 

سرش بریده، فکندند سوى مادر و باز

 زدند بر دل او شعله از غم دگرى

 

شناخت آن سر و بگرفت و بوسه داد و فکند

 به سوى دشمن و گفت این سخن به خون‌جگرى

 

که عاشقیم و طریق هوس نمی‌گیریم

به دوست آنچه که دادیم، پس نمی‌گیریم

 

عمرو بن جناده انصارى

سلام باد به نُه ساله قهرمان‌پسرى

 که بود «عَمرو» و نهال جناده را ثمرى!

 

چو کرد روى به میدان، امام فرمودش

 که از رضایت مادر تو را سزد سپرى

 

بگفت همّت مادر مرا کفن پوشید

 که از دفاعِ تو از خود نشان دهم هنرى

 

به عرصه رفت و رجز خواند و پیش نعش پدر

 ز پا فتاد پس از گیر و دار مختصرى

 

سرش بریده، فکندند سوى مادر و باز

 زدند بر دل او شعله از غم دگرى

 

شناخت آن سر و بگرفت و بوسه داد و فکند

 به سوى دشمن و گفت این سخن به خون‌جگرى

 

که عاشقیم و طریق هوس نمی‌گیریم

به دوست آنچه که دادیم، پس نمی‌گیریم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×