مشخصات شعر

سعید بن عبدالله حنفى

سلام ما به سعید! آن چو نام خود مسعود

 که پیک نامه‌ی مسلم به نزد مولا بود

 

به شهرت حنفى بود و در شب عاشور

 پى دفاع حریم ولایت این بسرود:

 

اگر که کشته شوم چند بار و زنده شوم

 ز دامنت نکشم دست، اى ولىّ ودود!

 

کسى که سینه سپر کرد روز عاشورا

 به پیش کعبه‌ی جان‌ها چو رو به قبله نمود

 

هر آن چه تیر ز هر سو به سوى او آمد

 به دست و سینه و پهلو گرفت و بُد خشنود

 

که برفراخته قامت امام او به قیام

 که سر گذاشته خون خدا به خاک سجود

 

ز پا فتاده ولى سربلند از این ایثار

 میان زندگى و مرگ این کلامش بود

 

که یابن فاطمه! بر عهد خود وفا کردم؟

 که بى‌رضاى تو ما را ز هر چه هست چه سود؟

 

چو شد تمام، نماز حسین و گفت سلام

بر او سلام که شد عمر او همى اتمام!

 

سعید بن عبدالله حنفى

سلام ما به سعید! آن چو نام خود مسعود

 که پیک نامه‌ی مسلم به نزد مولا بود

 

به شهرت حنفى بود و در شب عاشور

 پى دفاع حریم ولایت این بسرود:

 

اگر که کشته شوم چند بار و زنده شوم

 ز دامنت نکشم دست، اى ولىّ ودود!

 

کسى که سینه سپر کرد روز عاشورا

 به پیش کعبه‌ی جان‌ها چو رو به قبله نمود

 

هر آن چه تیر ز هر سو به سوى او آمد

 به دست و سینه و پهلو گرفت و بُد خشنود

 

که برفراخته قامت امام او به قیام

 که سر گذاشته خون خدا به خاک سجود

 

ز پا فتاده ولى سربلند از این ایثار

 میان زندگى و مرگ این کلامش بود

 

که یابن فاطمه! بر عهد خود وفا کردم؟

 که بى‌رضاى تو ما را ز هر چه هست چه سود؟

 

چو شد تمام، نماز حسین و گفت سلام

بر او سلام که شد عمر او همى اتمام!

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×