مشخصات شعر

بوسه گاه زینب

دل دیوانه‌ی ما تا زده سر هر جایى

 خود ندیده ز سر کوى تو خوش‌تر جایى

 

بر درت جاى گرفتم که گنهکاران را

 در دو عالم نبُوَد خوش‌تر از این در، جایى

 

کربلاى تو زیارتگه دل‌هاست، حسین!

 که در آن خاطره‌انگیز بُوَد هر جایى

 

اى دریغا که ز گل‌ریز خزان پرپر شد!

 هر گلى از چمن آل پیمبر، جایى

 

چه بلا خاست؟ که از چرخ امامت افتاد

 شمس، جایىّ و قمر، جایى و اختر، جایى

 

سر ما، پیکر ما، خاک رهت باد! که بود

 در ره عشق، سرت جایى و پیکر، جایى

 

دادنْ انگشتر و انگشت به تیغ قاتل

 این عطاى تو بُوَد، نیست دگر در جایى

 

این گلوى تو و این بوسه‌ی زینب؛ چون نیست

 در تنت از پى گل‌بوسه‌ی خواهر، جایى

 

جبهه سوده است «مؤیّد» به حریمت همه عمر

که ندیده است ز درگاه تو خوش‌تر جایى

 

بوسه گاه زینب

دل دیوانه‌ی ما تا زده سر هر جایى

 خود ندیده ز سر کوى تو خوش‌تر جایى

 

بر درت جاى گرفتم که گنهکاران را

 در دو عالم نبُوَد خوش‌تر از این در، جایى

 

کربلاى تو زیارتگه دل‌هاست، حسین!

 که در آن خاطره‌انگیز بُوَد هر جایى

 

اى دریغا که ز گل‌ریز خزان پرپر شد!

 هر گلى از چمن آل پیمبر، جایى

 

چه بلا خاست؟ که از چرخ امامت افتاد

 شمس، جایىّ و قمر، جایى و اختر، جایى

 

سر ما، پیکر ما، خاک رهت باد! که بود

 در ره عشق، سرت جایى و پیکر، جایى

 

دادنْ انگشتر و انگشت به تیغ قاتل

 این عطاى تو بُوَد، نیست دگر در جایى

 

این گلوى تو و این بوسه‌ی زینب؛ چون نیست

 در تنت از پى گل‌بوسه‌ی خواهر، جایى

 

جبهه سوده است «مؤیّد» به حریمت همه عمر

که ندیده است ز درگاه تو خوش‌تر جایى

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×