مشخصات شعر

چه لذّتی

به کوی دوست رسیدن مشقّتی دارد

بگو به آن که به جانان، ارادتی دارد

 

کسی که دید به راه وصال، زحمت بیش

به پیش دیده‌ی مولا مزیّتی دارد

 

بهشت، عاشق آن عارفی بُوَد که مدام

درون سینه ز داغت قیامتی دارد

 

به راه کرببلا حاضرم که جان بدهم

ز بس که جان و دلم با تو الفتی دارد

 

خدای حفظ کند شاعری که می‌گوید:

«حسین! نام تو بردن چه لذّتی دارد»

چه لذّتی

به کوی دوست رسیدن مشقّتی دارد

بگو به آن که به جانان، ارادتی دارد

 

کسی که دید به راه وصال، زحمت بیش

به پیش دیده‌ی مولا مزیّتی دارد

 

بهشت، عاشق آن عارفی بُوَد که مدام

درون سینه ز داغت قیامتی دارد

 

به راه کرببلا حاضرم که جان بدهم

ز بس که جان و دلم با تو الفتی دارد

 

خدای حفظ کند شاعری که می‌گوید:

«حسین! نام تو بردن چه لذّتی دارد»

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×