مشخصات شعر

نور تو

 

به پاى درد و دل بنده، چاه کم آورد

مقابل جگر من که آه کم آورد

 

به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من

ولى مقابل این بارگاه کم آورد

 

تمام شد رمضان تازه ما شروع شدیم

به شب نشینى عشاق، ماه کم آورد

 

به بارگاه کریمت گناهکار آمد

ولى ببخش اگر که گناه کم آورد

 

شدم شبیه به «جون» غروب عاشورا

کنار نور تو، رنگ سیاه کم آورد

 

اگر نگاه کنى کم می‌آورم حتما

زهیر در قِبل یک نگاه کم آورد

 

براى کوه گناهى به کاه راضى شد

بدا به حال هر آنکس که کاه کم آورد

 

خدا زیاد کند بین توبه‌‌ها کم را

زمان توبه چه خوب ست گاه کم آورد

 

زمان توبۀ من هم نریخت گریه من

همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد

 

خودت بیا و بگو یا على، بلندم کن

دوباره بندۀ تو بین راه کم آورد

 

نور تو

 

به پاى درد و دل بنده، چاه کم آورد

مقابل جگر من که آه کم آورد

 

به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من

ولى مقابل این بارگاه کم آورد

 

تمام شد رمضان تازه ما شروع شدیم

به شب نشینى عشاق، ماه کم آورد

 

به بارگاه کریمت گناهکار آمد

ولى ببخش اگر که گناه کم آورد

 

شدم شبیه به «جون» غروب عاشورا

کنار نور تو، رنگ سیاه کم آورد

 

اگر نگاه کنى کم می‌آورم حتما

زهیر در قِبل یک نگاه کم آورد

 

براى کوه گناهى به کاه راضى شد

بدا به حال هر آنکس که کاه کم آورد

 

خدا زیاد کند بین توبه‌‌ها کم را

زمان توبه چه خوب ست گاه کم آورد

 

زمان توبۀ من هم نریخت گریه من

همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد

 

خودت بیا و بگو یا على، بلندم کن

دوباره بندۀ تو بین راه کم آورد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×