مشخصات شعر

گریۀ افسوس

عمود خوردی و سرو و صنوبرم پاشید

صدا زدی که بیا، کاسۀ سرم پاشید

 

همینکه تا برسم قطعه قطعه‌ات کردند

قد بلند امیر دلاورم پاشید

 

کنار علقمه تا لشگر کمانداران

تو را به نخل که بستند لشگرم پاشید

 

چهار هزار کماندار پیش چشمانم

چقدر تیر به جسم برادرم پاشید

 

دم وداع که رفتی ز خیمه پشت سرت

دو کاسه گریۀ افسوس دخترم پاشید

 

همینکه دست تو بر روی خاک‌ها افتاد

به دست حرمله حلقوم اصغرم پاشید

 

رقیه فاتحۀ گوشواره‌اش را خواند

خبر رسید که افتاده‌ای، حرم پاشید

 

علیّ اکبر من، قاسمم، ابالفضلم

برای حفظ النگوی خواهرم پاشید

 

پس از تو امنیت یک قبیله در خطر است

کفیل زینب کبری، عقیله در خطر است

 

گریۀ افسوس

عمود خوردی و سرو و صنوبرم پاشید

صدا زدی که بیا، کاسۀ سرم پاشید

 

همینکه تا برسم قطعه قطعه‌ات کردند

قد بلند امیر دلاورم پاشید

 

کنار علقمه تا لشگر کمانداران

تو را به نخل که بستند لشگرم پاشید

 

چهار هزار کماندار پیش چشمانم

چقدر تیر به جسم برادرم پاشید

 

دم وداع که رفتی ز خیمه پشت سرت

دو کاسه گریۀ افسوس دخترم پاشید

 

همینکه دست تو بر روی خاک‌ها افتاد

به دست حرمله حلقوم اصغرم پاشید

 

رقیه فاتحۀ گوشواره‌اش را خواند

خبر رسید که افتاده‌ای، حرم پاشید

 

علیّ اکبر من، قاسمم، ابالفضلم

برای حفظ النگوی خواهرم پاشید

 

پس از تو امنیت یک قبیله در خطر است

کفیل زینب کبری، عقیله در خطر است

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×