مشخصات شعر

فردا همه دور قتلگه خندانند

 

اینجا همه چیز می‌شود آماده

هر کس پی حل مشکلم افتاده

 

اینجا همه منتظر که لب باز کنم

تا هر چه نیاز دارم ابراز کنم

 

خادم به کنار من شب و روز زیاد

دور و بر من عاشق دلسوز زیاد

 

در وقت عطش به آب سیراب شوم

نگذاشت برادرم که بی تاب شوم

 

هر چند که خون جگرم بر لب هست

خوب است که بالای سرم زینب هست

 

بر زانوی خسته‌اش سرم را دارد

عباس هوای دخترم را دارد

 

اینجا همه پیشانی من می‌بوسند

دست و سر نورانی من می‌بوسند

 

من سوخته جانم از بلا اما آه

لایوم کیومک ابا عبدالله

 

اینجا همه دور و بر من گریانند

فردا همه دور قتلگه خندانند

 

اینجا همه هستیم و به دل‌ها غم نیست

فردا به کنار خواهرم محرم نیست

 

فردا همۀ نیت دشمن سر توست

فردا همه چشم‌ها به انگشتر توست

 

فردا همه دور قتلگه خندانند

 

اینجا همه چیز می‌شود آماده

هر کس پی حل مشکلم افتاده

 

اینجا همه منتظر که لب باز کنم

تا هر چه نیاز دارم ابراز کنم

 

خادم به کنار من شب و روز زیاد

دور و بر من عاشق دلسوز زیاد

 

در وقت عطش به آب سیراب شوم

نگذاشت برادرم که بی تاب شوم

 

هر چند که خون جگرم بر لب هست

خوب است که بالای سرم زینب هست

 

بر زانوی خسته‌اش سرم را دارد

عباس هوای دخترم را دارد

 

اینجا همه پیشانی من می‌بوسند

دست و سر نورانی من می‌بوسند

 

من سوخته جانم از بلا اما آه

لایوم کیومک ابا عبدالله

 

اینجا همه دور و بر من گریانند

فردا همه دور قتلگه خندانند

 

اینجا همه هستیم و به دل‌ها غم نیست

فردا به کنار خواهرم محرم نیست

 

فردا همۀ نیت دشمن سر توست

فردا همه چشم‌ها به انگشتر توست

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×