مشخصات شعر

هر دم ‌شهید

ای کربلا! ای کعبه‌ی عشق و امیدم!

بعد از جدایی‌ها به دیدارت رسیدم

 

ای کربلا! آغوش بگْشا، زینب آمد

من زینبم کز رنج دوری‌ها خمیدم

 

هر روز دیدم کربلای تازه‌ای را

ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم

 

منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد

جان کَنده‌ام تا رَخت در این‌ جا کشیدم

 

از بهر انجام رسالت، زنده ماندم

گر زنده‌ام من، زنده‌ی هر دم شهیدم

 

ای کاروان‌سالار زینب! دیده بگشا

تا گویمت با دیده‌ی گریان، چه دیدم

 

با آن ‌که با دستت به قلبم صبر دادی،

چندان ‌که در هر جا شهامت آفریدم،

 

امّا دو جا دست غمم از پا درآورد

بی‌خود ز خود گشتم، گریبان بردریدم

 

یک ‌جا که دشمن بر لبانت چوب می‌زد

یک ‌جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم

 

بشْنیده بودم صوت قرآنت بسی لیک

نشْنیده بودم من ز نی کآن ‌هم شنیدم

 

داغ دل من، کم‌تر از زخم تنت نیست

این را گواهی می‌دهد موی سپیدم

 

هر دم ‌شهید

ای کربلا! ای کعبه‌ی عشق و امیدم!

بعد از جدایی‌ها به دیدارت رسیدم

 

ای کربلا! آغوش بگْشا، زینب آمد

من زینبم کز رنج دوری‌ها خمیدم

 

هر روز دیدم کربلای تازه‌ای را

ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم

 

منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد

جان کَنده‌ام تا رَخت در این‌ جا کشیدم

 

از بهر انجام رسالت، زنده ماندم

گر زنده‌ام من، زنده‌ی هر دم شهیدم

 

ای کاروان‌سالار زینب! دیده بگشا

تا گویمت با دیده‌ی گریان، چه دیدم

 

با آن ‌که با دستت به قلبم صبر دادی،

چندان ‌که در هر جا شهامت آفریدم،

 

امّا دو جا دست غمم از پا درآورد

بی‌خود ز خود گشتم، گریبان بردریدم

 

یک ‌جا که دشمن بر لبانت چوب می‌زد

یک ‌جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم

 

بشْنیده بودم صوت قرآنت بسی لیک

نشْنیده بودم من ز نی کآن ‌هم شنیدم

 

داغ دل من، کم‌تر از زخم تنت نیست

این را گواهی می‌دهد موی سپیدم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×