مشخصات شعر

نگاه لطف او به ما علی الدوام می‌‌رسد

به سوی یار از ندارها سلام می‌‌رسد

خوشیم این سلام‌ها به آن امام می‌‌رسد

 

شدیم بی نصیب از نظارۀ رُخش، ولی

نگاه لطف او به ما علی الدوام می‌‌رسد

 

عطای یار و منع بخشش‌اش یکی است باطناً

صلاح ماست هر دوتاش، هرکدام می‌‌رسد

 

بریده می‌‌شود نخ توسل اهالی‌اش

به پای سفر‌ه‌ای که لقمۀ حرام می‌‌رسد

 

از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید

از آن طرف همیشه لطف و احترام می‌‌رسد

 

همین که بر دعا دو دست خود بلند می‌‌کند

به قلب ما همان دقیقه التیام می‌‌رسد

 

دل شکسته از غریبیِ عقیله! صبر کن

می‌آید آن امام و وقت انتقام می‌‌رسد

 

فدای دختر علی که با قد خمیده‌اش

محلۀ یهودیان شهر شام می‌‌رسد

 

چقدر کار این بزرگ‌زاده سخت می‌‌شود

در آن زمان که کاروان به ازدحام می‌‌رسد

 

گرسنه‌اند کودکان و رو به کس نمی‌زنند

اگرچه بوی نان تازه بر مشام می‌‌رسد

 

نگاه لطف او به ما علی الدوام می‌‌رسد

به سوی یار از ندارها سلام می‌‌رسد

خوشیم این سلام‌ها به آن امام می‌‌رسد

 

شدیم بی نصیب از نظارۀ رُخش، ولی

نگاه لطف او به ما علی الدوام می‌‌رسد

 

عطای یار و منع بخشش‌اش یکی است باطناً

صلاح ماست هر دوتاش، هرکدام می‌‌رسد

 

بریده می‌‌شود نخ توسل اهالی‌اش

به پای سفر‌ه‌ای که لقمۀ حرام می‌‌رسد

 

از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید

از آن طرف همیشه لطف و احترام می‌‌رسد

 

همین که بر دعا دو دست خود بلند می‌‌کند

به قلب ما همان دقیقه التیام می‌‌رسد

 

دل شکسته از غریبیِ عقیله! صبر کن

می‌آید آن امام و وقت انتقام می‌‌رسد

 

فدای دختر علی که با قد خمیده‌اش

محلۀ یهودیان شهر شام می‌‌رسد

 

چقدر کار این بزرگ‌زاده سخت می‌‌شود

در آن زمان که کاروان به ازدحام می‌‌رسد

 

گرسنه‌اند کودکان و رو به کس نمی‌زنند

اگرچه بوی نان تازه بر مشام می‌‌رسد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×