مشخصات شعر

پنجمین حجت خدا

پنجمین حجت خدا، باقر
مظهر ذات کبریا، باقر


قرّه العین حضرت سجاد
چون پدر صاحب لوا، باقر


نور پاک محمد است و علی
گوهر قلزم ولا، باقر


وارث گنج حکمت و عرفان
عالم علم اوصیا، باقر


جانشین و وصیّ پیغمبر
نور چشمان مرتضی، باقر


منبع جود و لطف و احسانست
میر و سر حلقه سخا، باقر


کام جان ها ز نام او شیرین
درد ما را بود دوا، باقر


زد قدم از شرف به ماه رجب
وارث نور هل اَتی، باقر


کرده در بر لباس امکانی
زد به سر تاج اِنّما، باقر


این شنیدم که بلبلی عاشق
بر سر شاخه زد نوا، باقر


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

نور او نور روی پیغمبر
برگزیده، چو مصطفی منظر


خوی پاکیزه‌اش پسند خدا
همچو مرآت ساقی کوثر


چهره‌اش همچو چهرۀ زهرا
به درخشش به زهرۀ احمر


خرّمی از وجود او پیدا
بلکه مینوی حضرت داور


حُسن او در کمال حُسن حَسن
خیره در سیرتش هماره نظر


در شجاعت حسین کرب و بلا
در سخاوت چو بحر پر گوهر


هر چه گویم به وصف او قاصر
من چه خوانم به مدح آن سرور


گوهر بحر معرفت باقر
به جمیع صفات حق مظهر


روز میلاد آن امام همام
کام ما پر بود ز شهد و شکر


بر لب جمله شیعیانش بود
این سخن نیمه شب به وقت سحر


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

طور دل شد به مهر او سینا
دیده از توتیای او بینا


بر کف ما ز حُبّ او ساغر
جمله سرمست آن می‌مینا


دل ربوده ز عارف و عامی
کس ندیده چنین رخ زیبا


در رُخش گر نظر کنی بینی
جلوه ذات حق بود پیدا


پنجمین شمس آسمان ولا
هفتمین نور طلعت غَبرا


عرش و کرسی به نور او قائم
عالم از یُمن حضرتش بر پا


شاد و خُرم بود از این مولود
نه زمین، بلکه عالم بالا


جانشین پیمبر خاتم
بر همه خلق رهبر و مولا


پرچم افراز دین و قرآنست
عالم علم علَّمَ الاسما


ذکر و تسبیح دوستانش هست
زیر لب دم به دم چنان عنقا


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

حجّت حق امام دین باقر
بر همه کار انس و جان ناظر


مشکلات جهان از او آسان
در مصائب به امر حق صابر


هر کجا عاشقی برد نامش
بی گمان در برش بود حاضر


چشم او چشم خالق اکبر
بر همه آفرینش او باصر


گیسوانش کمند طایر جان
دیدگانش دو جادوی ساحر


در مقامش زبان بود الکن
در مدیحش قلم بود قاصر


می رساند سلامِ پیغمبر
بر چنین رهبر جهان، جابر


غم ز خاطر برون کند مهرش
شادمان می‌شود از او خاطر


به ظهورش ظهور حق پیدا
ز وجودش خدا همی ظاهر


گوید این نکته را ز روی شرف
گاه بی گاه خامۀ شاعر


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

 

پنجمین حجت خدا

پنجمین حجت خدا، باقر
مظهر ذات کبریا، باقر


قرّه العین حضرت سجاد
چون پدر صاحب لوا، باقر


نور پاک محمد است و علی
گوهر قلزم ولا، باقر


وارث گنج حکمت و عرفان
عالم علم اوصیا، باقر


جانشین و وصیّ پیغمبر
نور چشمان مرتضی، باقر


منبع جود و لطف و احسانست
میر و سر حلقه سخا، باقر


کام جان ها ز نام او شیرین
درد ما را بود دوا، باقر


زد قدم از شرف به ماه رجب
وارث نور هل اَتی، باقر


کرده در بر لباس امکانی
زد به سر تاج اِنّما، باقر


این شنیدم که بلبلی عاشق
بر سر شاخه زد نوا، باقر


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

نور او نور روی پیغمبر
برگزیده، چو مصطفی منظر


خوی پاکیزه‌اش پسند خدا
همچو مرآت ساقی کوثر


چهره‌اش همچو چهرۀ زهرا
به درخشش به زهرۀ احمر


خرّمی از وجود او پیدا
بلکه مینوی حضرت داور


حُسن او در کمال حُسن حَسن
خیره در سیرتش هماره نظر


در شجاعت حسین کرب و بلا
در سخاوت چو بحر پر گوهر


هر چه گویم به وصف او قاصر
من چه خوانم به مدح آن سرور


گوهر بحر معرفت باقر
به جمیع صفات حق مظهر


روز میلاد آن امام همام
کام ما پر بود ز شهد و شکر


بر لب جمله شیعیانش بود
این سخن نیمه شب به وقت سحر


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

طور دل شد به مهر او سینا
دیده از توتیای او بینا


بر کف ما ز حُبّ او ساغر
جمله سرمست آن می‌مینا


دل ربوده ز عارف و عامی
کس ندیده چنین رخ زیبا


در رُخش گر نظر کنی بینی
جلوه ذات حق بود پیدا


پنجمین شمس آسمان ولا
هفتمین نور طلعت غَبرا


عرش و کرسی به نور او قائم
عالم از یُمن حضرتش بر پا


شاد و خُرم بود از این مولود
نه زمین، بلکه عالم بالا


جانشین پیمبر خاتم
بر همه خلق رهبر و مولا


پرچم افراز دین و قرآنست
عالم علم علَّمَ الاسما


ذکر و تسبیح دوستانش هست
زیر لب دم به دم چنان عنقا


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

حجّت حق امام دین باقر
بر همه کار انس و جان ناظر


مشکلات جهان از او آسان
در مصائب به امر حق صابر


هر کجا عاشقی برد نامش
بی گمان در برش بود حاضر


چشم او چشم خالق اکبر
بر همه آفرینش او باصر


گیسوانش کمند طایر جان
دیدگانش دو جادوی ساحر


در مقامش زبان بود الکن
در مدیحش قلم بود قاصر


می رساند سلامِ پیغمبر
بر چنین رهبر جهان، جابر


غم ز خاطر برون کند مهرش
شادمان می‌شود از او خاطر


به ظهورش ظهور حق پیدا
ز وجودش خدا همی ظاهر


گوید این نکته را ز روی شرف
گاه بی گاه خامۀ شاعر


کامد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×