مشخصات شعر

احرام گریه

 

فصل اشک و سوز و و آه از پردۀ دل می‌شود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل می‌شود

 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی می‌کند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل می‌شود

 

با لباس مشکی‌ام احرام گریه بسته‌ام

یک زیارت با هزاران حج معادل می‌شود

 

سعی ما پای پیاده از نجف تا کربلاست

شاهراه وصل ما این حد فاصل می‌شود

 

نیت گریه نمودم در نماز نیمه شب

چون که روضه بهتر از درک نوافل می‌شود

 

رکعت اول به یاد تشنه لب‌ها سوختم

رکعت بعدی من گودال کامل می‌شود

 

مادری پهلو شکسته ‌می‌رسد از سمت عرش

روضه از اینجا به بعدش سخت و مشکل می‌شود

 

لحظه‌ای که سینۀ ارباب سنگین می‌شود

روضۀ سنگین ارباب مقاتل می‌شود

 

نیزه‌‌ها نامهربان هستند اما لحظه‌ای

مهربان با حنجر او تیغ قاتل می‌شود

 

سر غنیمت می‌رود گودال می‌گردد شلوغ

وقت غارت کردن مشتی اراذل ‌می‌شود

 

آه از آن لحظه‌ای که مادرش سر ‌می‌رسد

با تنی عریان، تنی بی سر مقابل می‌شود

 

احرام گریه

 

فصل اشک و سوز و و آه از پردۀ دل می‌شود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل می‌شود

 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی می‌کند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل می‌شود

 

با لباس مشکی‌ام احرام گریه بسته‌ام

یک زیارت با هزاران حج معادل می‌شود

 

سعی ما پای پیاده از نجف تا کربلاست

شاهراه وصل ما این حد فاصل می‌شود

 

نیت گریه نمودم در نماز نیمه شب

چون که روضه بهتر از درک نوافل می‌شود

 

رکعت اول به یاد تشنه لب‌ها سوختم

رکعت بعدی من گودال کامل می‌شود

 

مادری پهلو شکسته ‌می‌رسد از سمت عرش

روضه از اینجا به بعدش سخت و مشکل می‌شود

 

لحظه‌ای که سینۀ ارباب سنگین می‌شود

روضۀ سنگین ارباب مقاتل می‌شود

 

نیزه‌‌ها نامهربان هستند اما لحظه‌ای

مهربان با حنجر او تیغ قاتل می‌شود

 

سر غنیمت می‌رود گودال می‌گردد شلوغ

وقت غارت کردن مشتی اراذل ‌می‌شود

 

آه از آن لحظه‌ای که مادرش سر ‌می‌رسد

با تنی عریان، تنی بی سر مقابل می‌شود

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×