مشخصات شعر

بند دهم: خروجی معراج

شمس الرکاب زین شرف را یراق کن

رخصت ز حق گرفته و رفع نفاق کن

 

فتحی ورای سیر فروبستۀ زمان

در بیکران علم خدا با براق کن

 

ای ماه هاشمی نسب غایب از نظر

از در درآ  به ختم فراق اشتیاق کن

 

اذن دخول می‌طلبم نور بی زوال

لطفی به حال و روز من در محاق کن

 

«شق القمر» ورودی معراج بود، حال

کاری برای خاتمه مالایطاق کن

 

تا خون عاشقی بدود در رگ جهان

اوقات تنگ را پر عطر وفاق کن

 

از ابر نینوایی ما بین پلک ها

با ساز اشک، عزم حجاز عراق کن

 

یعنی برای اینکه قیامت به پا کنی

با صیحۀ فرات، یم سینه چاق کن

 

کـرب و بـلا خـروجی معـراج جـدّ تـوست

در موج موج سرمدی اش جزر و مدّ توست

 

بند دهم: خروجی معراج

شمس الرکاب زین شرف را یراق کن

رخصت ز حق گرفته و رفع نفاق کن

 

فتحی ورای سیر فروبستۀ زمان

در بیکران علم خدا با براق کن

 

ای ماه هاشمی نسب غایب از نظر

از در درآ  به ختم فراق اشتیاق کن

 

اذن دخول می‌طلبم نور بی زوال

لطفی به حال و روز من در محاق کن

 

«شق القمر» ورودی معراج بود، حال

کاری برای خاتمه مالایطاق کن

 

تا خون عاشقی بدود در رگ جهان

اوقات تنگ را پر عطر وفاق کن

 

از ابر نینوایی ما بین پلک ها

با ساز اشک، عزم حجاز عراق کن

 

یعنی برای اینکه قیامت به پا کنی

با صیحۀ فرات، یم سینه چاق کن

 

کـرب و بـلا خـروجی معـراج جـدّ تـوست

در موج موج سرمدی اش جزر و مدّ توست

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×