مشخصات شعر

افتاد زمین...

تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین

دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین

 

بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو

تا که از ضَرب علی با سرش اُفتاد زمین

 

به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت

دید از ضربۀ در همسرش اُفتاد زمین

 

کَس نفهمید که عباس چگونه آمد

بارها تا بِرِسَد مَحضَرَش اُفتاد زمین

 

خواست تا خانۀ زینب رویِ پا راه رَوَد

دو قدم رفت ولی پیکرش اُفتاد زمین

 

دخترش دید زمین خوردنِ بابایش را

دخترش دید و....خودش آخرش اُفتاد زمین

 

چقدر از رویِ تَل تا لبِ گودال دوید

چقدر بینِ همه خواهرش اُفتاد زمین

 

ذوالجناح آه ببین نیزه ای او را هول داد

از رویِ زین به زمین با سَرَش اُفتاد زمین

 

دید پایین قدم‌هاش سَنان می‌خندید

دید بالایِ سرش مادرش اُفتاد زمین

 

افتاد زمین...

تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین

دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین

 

بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو

تا که از ضَرب علی با سرش اُفتاد زمین

 

به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت

دید از ضربۀ در همسرش اُفتاد زمین

 

کَس نفهمید که عباس چگونه آمد

بارها تا بِرِسَد مَحضَرَش اُفتاد زمین

 

خواست تا خانۀ زینب رویِ پا راه رَوَد

دو قدم رفت ولی پیکرش اُفتاد زمین

 

دخترش دید زمین خوردنِ بابایش را

دخترش دید و....خودش آخرش اُفتاد زمین

 

چقدر از رویِ تَل تا لبِ گودال دوید

چقدر بینِ همه خواهرش اُفتاد زمین

 

ذوالجناح آه ببین نیزه ای او را هول داد

از رویِ زین به زمین با سَرَش اُفتاد زمین

 

دید پایین قدم‌هاش سَنان می‌خندید

دید بالایِ سرش مادرش اُفتاد زمین

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×