مشخصات شعر

من همان نوکر حسین توام

قرّه العین مرتضی زهرا

بهجه القلب مصطفی زهرا

 

می‌شوم بنده زاد خانۀ او

می‌روم تا به عرش با زهرا

 

می‌رسد بوی سیب از مکه

میوۀ عرش کبریا زهرا

 

اصلا ای سائلان خبر دارید

آمده مادر سخا زهرا

 

آمده همدم ابالحسن و

مادر شاه کربلا، زهرا

 

ذکر تسبیح انبیا حیدر

ذکر تسبیح مرتضی زهرا

 

مرتضی می‌شود فدای بتول

بهر حیدر گره گشا زهرا

 

پدر خاک انما الحیدر

مادر آب إنّما زهرا

 

هرکسی را که کشت بین نبرد

مرتضی،  دم گرفت یازهرا

 

می‌کنم سجده بر در حیدر

ذکر من هست در دعا زهرا

 

ذکر لب‌های ما در این شب‌ها

«حسبنا الله ....حسبنا الزّهرا»

 

عاقب در ره تو می‌میرم

روزی‌ام را من از تو می‌گیرم

 

حلقه بر گوش خانه‌ات هستم

گر بگویی بمیر می‌میرم

 

خنکای محبتت در دل

تا قیامت نمی‌کند پیرم

 

بر سر خوان پر کرامت تو

سالیانی است من نمک گیرم

 

ذکر «یا فاطمه اغیثینی»

می‌کند از گناه تطهیرم

 

منکران فضائلت بانو

تا ابد گر کنند تعزیرم...

 

بی خیالت نمی شوم هرگز

در بیان مناقبت شیرم

 

با همه غیر مرتضی قهرم

از همه من به جز شما سیرم

 

دائما می‌کنم خدا را شکر

که گره خورده با تو تقدیرم

 

نظری کن به من سر سالی

به ته دیگ خورده کفگیرم

 

ای که هستی محمدی وجنات

بر تو و روح قدسی‌ات صلوات

 

فاش می‌گویم و ندارم باک

کلّ من فیه حبّکِ بفداک

 

هرکسی بغضتان به دل دارد

نسب اندر نسب بوَد ناپاک

 

خلقت شیعه هست از گِلتان

خلقت دیگران خَس و خاشاک

 

می‌رود در جحیم باصورت

در مقام تو هرکه باشد شاکّ

 

کی مرا می‌بری نجف بانو؟

کرده‌ام میل باده‌ای از تاک

 

آخر از دوری حرم یک روز

می‌شوم من مریض یا که هلاک

 

من ندارم به جز تو پشت و پناه

مانده‌ام که چه می‌شدم لولاک

 

ای پدر مادرم به قربانت

بندگی می‌کنم  تو را ایّاک

 

من همان نوکر حسین توام

که دهم از غمش گریبان چاک

 

هر دو عالم گدات بی بی جان

هستی ما فدات بی بی جان

من همان نوکر حسین توام

قرّه العین مرتضی زهرا

بهجه القلب مصطفی زهرا

 

می‌شوم بنده زاد خانۀ او

می‌روم تا به عرش با زهرا

 

می‌رسد بوی سیب از مکه

میوۀ عرش کبریا زهرا

 

اصلا ای سائلان خبر دارید

آمده مادر سخا زهرا

 

آمده همدم ابالحسن و

مادر شاه کربلا، زهرا

 

ذکر تسبیح انبیا حیدر

ذکر تسبیح مرتضی زهرا

 

مرتضی می‌شود فدای بتول

بهر حیدر گره گشا زهرا

 

پدر خاک انما الحیدر

مادر آب إنّما زهرا

 

هرکسی را که کشت بین نبرد

مرتضی،  دم گرفت یازهرا

 

می‌کنم سجده بر در حیدر

ذکر من هست در دعا زهرا

 

ذکر لب‌های ما در این شب‌ها

«حسبنا الله ....حسبنا الزّهرا»

 

عاقب در ره تو می‌میرم

روزی‌ام را من از تو می‌گیرم

 

حلقه بر گوش خانه‌ات هستم

گر بگویی بمیر می‌میرم

 

خنکای محبتت در دل

تا قیامت نمی‌کند پیرم

 

بر سر خوان پر کرامت تو

سالیانی است من نمک گیرم

 

ذکر «یا فاطمه اغیثینی»

می‌کند از گناه تطهیرم

 

منکران فضائلت بانو

تا ابد گر کنند تعزیرم...

 

بی خیالت نمی شوم هرگز

در بیان مناقبت شیرم

 

با همه غیر مرتضی قهرم

از همه من به جز شما سیرم

 

دائما می‌کنم خدا را شکر

که گره خورده با تو تقدیرم

 

نظری کن به من سر سالی

به ته دیگ خورده کفگیرم

 

ای که هستی محمدی وجنات

بر تو و روح قدسی‌ات صلوات

 

فاش می‌گویم و ندارم باک

کلّ من فیه حبّکِ بفداک

 

هرکسی بغضتان به دل دارد

نسب اندر نسب بوَد ناپاک

 

خلقت شیعه هست از گِلتان

خلقت دیگران خَس و خاشاک

 

می‌رود در جحیم باصورت

در مقام تو هرکه باشد شاکّ

 

کی مرا می‌بری نجف بانو؟

کرده‌ام میل باده‌ای از تاک

 

آخر از دوری حرم یک روز

می‌شوم من مریض یا که هلاک

 

من ندارم به جز تو پشت و پناه

مانده‌ام که چه می‌شدم لولاک

 

ای پدر مادرم به قربانت

بندگی می‌کنم  تو را ایّاک

 

من همان نوکر حسین توام

که دهم از غمش گریبان چاک

 

هر دو عالم گدات بی بی جان

هستی ما فدات بی بی جان

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×