مشخصات شعر

ترکیب‌بند عاشورایی

خسرو لب‌تشنگان را گر سر نی، سر نبود

بر سپهر عشق‌بازی، خسرو خاور نبود

 

گر مکافات گلوی خشک و مژگان ترش

دهر بگرفتی، نشان، دیگر ز خشک و تر نبود

 

پیکرش بر کربلا افتاد و سر در شام رفت

آن‌که جایش، جز سر زانوی پیغمبر نبود

 

گیرم از بیعت نکردن، بدعتی در دین نهاد

کشتن مهمان روا در مذهب کافر نبود

 

گر تنور چرخ بود از آتش انصاف، گرم

جای رأس شاه دین بر روی خاکستر نبود

 

بس که چشم قدسیان در آن مصیبت، خون گریست

جای دور نُه سپهر و سیر هفت اختر نبود

 

جنّ و انس و وحش و طیر و ابر و باد و کوه و دشت

ریختند اشکی که نم در چشمشان دیگر نبود

 

 

ترکیب‌بند عاشورایی

خسرو لب‌تشنگان را گر سر نی، سر نبود

بر سپهر عشق‌بازی، خسرو خاور نبود

 

گر مکافات گلوی خشک و مژگان ترش

دهر بگرفتی، نشان، دیگر ز خشک و تر نبود

 

پیکرش بر کربلا افتاد و سر در شام رفت

آن‌که جایش، جز سر زانوی پیغمبر نبود

 

گیرم از بیعت نکردن، بدعتی در دین نهاد

کشتن مهمان روا در مذهب کافر نبود

 

گر تنور چرخ بود از آتش انصاف، گرم

جای رأس شاه دین بر روی خاکستر نبود

 

بس که چشم قدسیان در آن مصیبت، خون گریست

جای دور نُه سپهر و سیر هفت اختر نبود

 

جنّ و انس و وحش و طیر و ابر و باد و کوه و دشت

ریختند اشکی که نم در چشمشان دیگر نبود

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×