داستان قرآن خواندن رأس مبارک امام حسین علیه‌السلام آیه 16 سوره  کهف بلکه آیات دیگر در بسیاری از مقاتل معتبر نقل‌شده است. مرحوم مجلسی می‌فرماید:

 

شیخ مفید در کتاب ارشاد فرموده

«فروی عن زید بن ارقم: أنه مر به علیّ و هو علی رمح و أنا فی غرفه لی فلما حاذانی سمعته یقرأ: أم حسبت أن اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجباً، فقفّ و الله شعری علی و نادیت: رأسک یا ابن رسول الله أعجب و أعجب[1]

از زید بن ارقم روایت شده است که رأس امام حسین (ع) را در حالی که بر نیزه بود، از مقابل من گذرانیدند، زمانی که رأس مقدس روبروی من قرار گرفت شنیدم که می‌گوید: «أم حسبت أن اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجباً». با شنیدن این آیات از رأس مقدس مو بر بدنم راست گردید پس صدا زدم: «(سرگذشت) رأس تو ای پسر خدا عجیب‌تر است، عجیب‌تر از داستان اصحاب کهف.»»

و محدث شهیر مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال و کتاب نفس المهموم این کرامت را نقل فرموده است.[2]

و خواندن این آیه شاید اشاره است به زمان رجعت که امام حسین (ع) به این دنیا باز می‌گردد و انتقام خود را از قاتلان می‌گیرد چنان‌چه اصحاب کهف پس از مردن یا خواب طولانی سیصد سال به این دنیا بازگشتند.

 

و از بعضی روایات معلوم می‌شود که این قصه چند بار تکرار شده است، در کتاب بحار الانوار[3] از ابومخنف از شعبی نقل‌شده: «أنه صلب رأس الحسین (ع) بالصیارف فی الکوفه فتنحنح الرأس و قرأ سوره الکهف إلی قوله أنهم فتیه آمنوا بربهم و زدناهم هدی؛

رأس امام حسین بر مغازه‌های شهر کوفه به صلیب کشانده شده بود که ناگاه صدا برآورد و سوره کهف را تا آیه أنهم فتیه آمنوا بربهم و زدناهم هدی قرائت نمود.»

 

و همچنان در نقل‌شده:

سمع أیضا من الرأس فی دمشق یقول:ـ لا قوه إلا بالله و سمع أیضا یقرأ أم حسبت أن أصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا» فقال زید بن ارقم: «أمرک أعجب یا ابن رسول الله.»[4]

و همچنان نقل‌شده که: «إنهم لما صلبوا رأسه علی الشجر سمع منه: وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون؛

زمانی که رأس امام را بر درخت آویزان نموده بودند، آیه وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون از آن به گوش آمد.»