چکیده

تعزیه یا تعزیت مراسم نمایشی و آیینی شیعی است که برای گرامیداشت و سوگواری شهدای عاشورا و اظهار همدردی و همزادپنداری با اصحاب و اهل‌بیت امام حسین (ع) به کار برده می‌شود. نمایش تعزیه، ریشه در ادبیات اسطوره‌ای، ملی و دینی دارد و با مایه‌های روضه‌خوانی، نقالی و پرده‌خوانی همراه است. تعزیه و هنرهای اقماری آن در ایران و هند دارای شیوه‌های خاص بیانی بوده و با شرایط محلی و جغرافیایی خود انطباق یافته‌اند، ولی سرچشمه واحدی دارند. سؤال تحقیق این است که تعزیه در ایران و هند با چه شیوه‌های اجرایی بیان شده است؟ با توجه به پیشینه فرهنگی دو تمدن ایران و هند، مسلماً شیوه نمایشی تعزیه بین مسلمانان این دو کشور دارای ارتباطی تنگاتنگ بوده و متأثر از یک فرهنگ واحد دینی می‌باشد. هرچند که تفاوت‌هایی به لحاظ شیوه‌های اجرایی بین آن‌ها دیده می‌شود. غایت برپایی این مراسم در هر دو کشور احیاء و انتقال فرهنگ عاشورایی به نسل‌های بعد بوده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی انجام شده و هدف از آن شناخت اشتراکات و وحدت عقیدتی در بیان شعائر عاشورایی در قالب تعزیه بین دو تمدن بزرگ شرق است.

 

 

1-مقدمه

تعزیه نمایشی آیینی است که ریشه در آیین، سنن و مذهب دارد. تعزیه از گونه نمایش‌های آیینی و عامیانه است که برای عزاداری و پاسداشت بزرگان و شخصیت‌های مذهبی و ملی شکل گرفته و متون آن از ادبیات حماسی و مذهبی بهره برده است. سوگواره‌های آیینی ملی همچون سوگ سیاوش را می‌توان از نمونه‌های تأثیرگذار بر نمایش‌های تعزیه دانست. با وجود این، تعزیه و عزاداری برای امام حسین (ع) و یاران ایشان در روز عاشورا و روایت‌های حاشیه‌ای آن باعث شهرت آیین نمایشی تعزیت و تعزیه در جامعه شد.

 

1-1-بیان مسئله و سؤال تحقیق

نمایش تعزیه ظاهری اسلامی دارد، ولی اصالت آن ایرانی است و میراث اسطوره‌ای و آیینی پارسی است. ویژگی این نمایش آن است که صراحت و انعطاف را با حقایق کلی در هم می‌آمیزد و با یگانه ساختن هنر عامیانه، مرز بین تماشاگر و بازیگر را برمی‌دارد و تماشاگر خود بخشی از نمایش می‌شود.

عادات و رسوم و فرهنگ سوگواری در پیش از اسلام در عزای شخصیت‌هایی، همچون «سیاوش» برگزار می‌شده است. تعزیه و سوگواری امام حسین (ع) به عنوان پاک‌ترین، مظلوم‌ترین و والاترین شهید تاریخ از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در فرهنگ ایران و هند و در ادبیات اسطوره‌ای، آیین سوگواری برای بزرگداشت بزرگان و قهرمانان ملی برگزار می‌شده و شرح برخی از آن‌ها به صورت نظم و نثر بیان شده است. با این حال، شیوه‌های اجرایی تعزیه در بین هندیان مسلمان و ایرانیان دارای تفاوت‌هایی است، هرچند که دارای ریشه مشترکی هستند. این موضوع در برخی موارد باعث خلق شیوه‌های بیانی اجرایی بدیعی نیز شده است که بررسی این شیوه‌های اجرایی و بیانی، مسئله تحقیق حاضر است.

 

1-2-اهداف و ضرورت تحقیق

گسترش تشیع در هند، مرهون مراسم سوگواری و تعزیت سیدالشهدا است. با ورود اسلام به هند از طریق ایرانیان مسلمان شده، بخشی از آیین‌ها و مراسم سوگواری به ویژه نمایش تعزیه و پرده سازی نقاشی‌های روایتی عاشورایی به آن سرزمین راه پیدا کرد. هدف این مقاله بررسی شیوه‌های برگزاری تعزیه در ایران و هند و تأثیر آن در احیای مضامین و شعائر عاشورایی است.

 

1-3-روش تحقیق

این تحقیق به روش توصیفی انجام شده و در برخی موارد از تحلیل نیز استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه‎‌ای بوده و داده‌ها از طریق کتاب‌ها و سایت‌های معتبر جمع‌آوری شده‌اند.

 

1-4-پیشینه تحقیق

در زمینه تعزیه، آثار مختلفی به چاپ رسیده که به ابعاد کلی موضوع و تاریخ آن به صورت جداگانه پرداخته‌اند، در اینجا به ذکر چند مورد از آن‌ها بسنده می‌شود:

-عباس خدوم جمیلی نویسنده کتاب «تعزیه در عراق و چند کشور اسلامی» (فرهنگستان هنر، 1385) در آن به توصیف مراسم و خلاصه‌ای از تاریخ عزاداری و ماهیت تعزیه در عراق و برخی از کشورهای اسلامی و کشورهایی که در آن‌ها شیعیان مراسم تعزیه و عزاداری امام حسین (ع) را انجام می‌دهند، پرداخته است. وی ارتباط بین عزاداری کشورهای اسلامی و مسلمانان شیعه در کشورهای دیگر به ویژه در شبه‌قاره هند مورد نظر قرار داده است.

-تاج‌بخش فناییان، در کتاب «تراژدی و تعزیه» (دانشگاه تهران، 1389) به شرح تراژدی از نظر کلی اهتمام ورزیده و سپس تعزیه را به عنوان نمایش تراژیک مورد بررسی قرار داده است. وی تعزیه را نمایشی آیینی می‌داند که ریشه در آیین‌های نمایشی و اسطوره‌ای ایران قبل از اسلام دارد.

-پیترجی. چلکووسکی در کتاب تعزیه «آیین و نمایش در ایران» (سمت، 1389) نیز به توصیف نمایش و انواع آن در ایران پرداخته است و نمایش‌های آیینی و به ویژه تعزیه را مورد بررسی تاریخی و ماهیتی قرار می‌دهد. سابقه تاریخی نمایش‌های آیینی و پهلوانی-اسطوره‌ای ایران در ادوار تاریخی نیز مورد بحث چلکووسکی است.

-تهمینه رئیس‌السادات در مقاله‌ای با عنوان «بررسی آیین‌های سوگواری در روزگار بوییان» (فصلنامه تاریخ نو، 1395) آیین‌های عزاداری در دوران آل‌بویه را مورد مداقه و بحث قرار داده است و سوگواری در میان امیران و مردمان عادی در این دوره را توصیف می‌کند. وی این‌که امیران و فرمانروایان بویه تا چه اندازه در برپا نگه‌داشتن فرهنگ عاشورا و توجه به مزارات و قبور ائمه شیعه از خود توجه و جدیت نشان می‌دادند نیز مورد توجه قرار داده است؛ هرچند که آن‌ها در این زمینه با مخالفت‌هایی از جانب مذهب غالب مسلمانان یعنی اهل تسنن رو به رو شده بودند.

 

2-تعزیه و شبیه‌خوانی

به لحاظ ریشه‌شناسی لغت یا علم اتیمولوژی «تَعزیه»، از ماده «ع ز ی» به معنای صبر و شکیبایی کردن است» (المنجد، 1978: 156). این واژه در فرهنگ و ادبیات مذهبی مسلمانان، به ویژه شیعیان، به معنای گوناگون دیگر به کار می‌رود. «عزا و سوگ، مجلس عزاداری و روضه‌خوانی، نوحه‌سرایی در مرگ و شهادت امامان و معصومین، به ویژه سیدالشهدا امام حسین (ع)، همدردی با مصیبت‌دیدگان و تسلیت گفتن و سرسلامت دادن به بازماندگان از دست رفته، از رایج‌ترین معانی و مفاهیم این واژه است» (بلوکباشی، 1383: 23).

در فرهنگ فارسی محمد معین، ذیل کلمه «تعزیه» چنین آمده است: «تعزیه در لغت به معنای عزاداری کردن است به مفهوم مطلق، ولی برپاداشتن مجلس عزاست برای حسین بن علی (ع) به طور اخصّ، همچنین نمایش دادن وقایع کربلا و حوادثی که بر سر بعضی ائمه اطهار (ع) آمده، نمایش مذهبی است با عنوان شبیه‌خوانی». در زبان اردو «تعزیه» به معنای تربت، ضریح و عمارت روضه و «تعزیه‌دار» به معنای ماتم‌دار و سینه‌زنی کردن «سازنده تعزیه و سازنده علامت شبیه برای سوگواری و سینه‌زن و عزادار» (چوهدری، 1375: 174) و در بنگال به معنای «محمل شتر یا عماری فیل به کار می‌رود» (المنجد، 1978: 271-272).

«در میان شیعیان غیر ایرانی (در عراق و شبه‌قاره هند) لفظ تعزیه با وجود ارتباط با مصائب کشتگان کربلا، به معنای «شبیه‌خوانی» به کار نمی‌رود» (شهیدی و بلوکباشی، 1380: 142)؛ بلکه آنان تعزیه را مراسمی نمادین می‌دانند که در آن «دسته‌های عزاداری در طول مراسم، شبیه ضریح یا تابوت حسین بن علی (ع) را بر دوش کشیده و در پایان روز عاشورا و همچنین اربعین آن را به خاک می‌سپارند» (جعفری و دیگران، 1373: 65).

 

3-تعزیه به عنوان نمایشی آیینی در ایران

مسلماً عزاداری در مصیبت‌های امام حسین (ع) و خاندان و یارانش در واقعه عاشورا باعث آفرینش نمایش تعزیه شده است. تعزیه ریشه در زمینه‌های موضوعی مختلف دارد: مذهب، تاریخ، ادبیات، مردم‌شناسی، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و...؛ ولی آنچه بیشتر در تعزیه نمود پیدا می‌کند مفهوم مذهبی، شیوه ادبی و اشعاری، جنبه‌های موسیقایی و آوازی در قالب نمایشی است. در این‌گونه نمایش مردمی، تماشاگر خود نیز بازیگر است و دیگران را نیز به واکنش‌های احساسی برمی‌انگیزاند.

«تعزیه به واسطه کارایی نمایشی فراگیر خود، ارزش‌های اعتقادی عامیانه جامعه را نمایانده و بیان تئاتری بخشیده است؛ یعنی، مفهوم «شبیه» به افکار جامعه‌ای ارتباط و پیوستگی مستقیم دارد که آن را ارائه کرده است. به دلیل این‌که آن جامعه، سوگوار قهرمانان خود است. تنها از طریق فهم بنیادهای مفهومی و عملی تاریخ و در محیط هر دوره خاص، فلسفه تعزیه فهمیده می‌شود. چنین فهمی، اصول اخلاق آن را درباره حقیقت و زیبایی روشن خواهد ساخت» (خدوم جمیلی، 1385: 19).

ارتباط میان تماشاگر و بازیگر در تعزیه در میان سنن نمایشی، جهان بی‌نظیر است. این همان خصیصه‌ای است که صور بازنمایی ویژه‌ای را که در نمایش تعزیه تجسم می‌یابند، کاملاً توجیه می‌کند. «ارتباط خاص تماشاگران تعزیه در این است که تماشاگران تعزیه تقریباً هم در بطن نمایش قرار دارند و هم در بیرون آن. آن‌ها هم در صحرای کربلا هستند و به گونه‌ای نمادین نقش لشکریانی را که امام حسین (ع) و یاران باوفایش را در محاصره گرفته‌اند، می‌آفرینند و هم در عین حال، در جهان واقعی خود، به دلیل این واقعه سوگواری می‌کنند و این به معنای «چند حضوری» است؛ یعنی در آنِ واحد در چندین مکان و چند زمان مختلف تماشاگر با متن تعزیه حضور پیدا می‌کنند، بازیگران این نمایش، تأسف و اندوه خود را از طریق متن اجرای گفتاری بیان می‌دارند؛ ولی در میان تماشاگران نیز کسانی هستند که با صراحت و قدرت و گاه خشونت ابراز اندوه و سوگواری می‌کنند و جایشان در بازآفرینی اجرا خالی است. بدین سان، آن‌ها گوشه‌ای مورد نیاز از ماجرای نمایش را تکمیل می‌کنند. بیان صریح ماجرا، اندوه تماشاگران در تجارب زندگی روزانه‌شان را دامن می‌زند و نمایش وقایعی که آن‌ها در تکیه تماشا می‌کنند، باعث می‌شود تا اندوه و غمشان را بیرون ریزند. در حقیقت، تماشاگر ترغیب می‌شود که بر معاصی و مشکلات خود بگرید و به خاطر داشته باشد که مصائب امام حسین (ع) و یارانش چه‌قدر عظیم بوده است» (چلکووسکی، 1389: 45).

شبیه‌خوان‌های تعزیه موضوعات خود را به شعر و آواز از روی نسخه می‌خوانند. «تعزیه بیشتر در خیابان اجرا می‌شود و برخی مواقع در مساجد، کاروانسراها، تکیه‌ها و حسینیه‌ها. تکیه فضای محصوری بوده با سکویی در وسط آن، به ابعاد 10 متر در 10 متر؛ به طوری که اسب و شتر بتواند روی آن راه برود. دور سکو جای نشستن تماشاچیان و ردیف‌های جلو مخصوص مردها بوده است. اعیان و اشراف نیز در غرفه‌های طاق موسوم به شاه‌نشین می‌نشستند و در عین حال می‌شد به راحتی دور سکو گشت» (رازی، 1390: 115).

صحنه‌های دیگری از تعزیه‌خوانی نیز به توصیف درآمده است، در تعزیه شهادت برخی از بنی‌هاشم مانند: حضرت علی‌اکبر (ع)، طفلان حضرت زینب (س) و حضرت علی‌اصغر و حضرت عباس (ع) و شهادت جانسوز امام حسین (ع) به دست شمر به معرض تماشا درمی‌آمده است.

به لحاظ تاریخی، شروع رسمی عزاداری شهدای عاشورا را از دوره دیلمیان می‌دانند. «آل‌بویه در دوران تسلط بر بغداد زیر نظر خلیفه عباسی و فقیهان سنی‌مذهب به گرایش مردم نسبت به عزاداری در نخستین دهه محرم نقش مهمی ایفا کردند و نوحه‌خوانی بر سر قبر امام حسین (ع) از این زمان معمول شد. در زمان آل‌بویه، عزاداری به صورت گریه دسته‌جمعی در محل‌های معین و همراه با دسته‌گردانی و سینه‌زنی اجرا می‌شد» (همایونی، 1380: 48). مردم در روز عاشورا جامه‌های سیاه پوشیده و بر سر و سینه زده و با شیون و نوحه و مویه عزاداری می‌کردند.

با تثبیت حکومت صفویان و رسمیت یافتن مذهب تشیع در سراسر کشور، عاشورا و مراسم عزاداری آن کیفیت، شدت و گستره بیشتری پیدا کرد.

فناییان به نقل از سرهنگ گاسپار دروویل (که در سال 1192 شمسی به تهران آمده بود)، در رابطه با مراسم تعزیه می‌نویسد: «تعزیه تشریفات و مراسم عزاداری خاصی است و اشک از دیدگان پیروان حضرت علی (ع) روان می‌سازد. پیش از ظهر نه روز اول ماه محرم، صحنه‌های مختلف فاجعه مزبور و روز دهم، شهادت جانگداز امام حسین (ع) نمایش داده می‌شود... در ایام محرم در ایران جز شیون و زاری و تکرار نام حسین (ع) چیزی به گوش نمی‌رسد. دسته‌های عزادار، سر و سینه‌زنان به صورت گروه‌های پنجاه نفری و با لباس‌های سیاه، یا حسین گویان از کوچه‌ها می‌گذرند» (فناییان، 1389: 10).

نمایش تعزیه به شکلی که اکنون شناخته می‌شود، نمایشی است که در آن چندین شبیه‌خوان ملبس به لباس‌هایی با شکل، دوخت و رنگ‌های نمادین و تهییج کننده احساسات، بر اساس نسخه‌ای مشخص و گاه بدیهه‌خوانی با موسیقی و حرکت و آواز و اداهای گوناگون و همچنین استفاده از وسایل خاصی، هر صحنه از ماجرای عاشورا را به اجرا در می‌آورند تا علاوه بر تسکین آلام مؤمنین بیننده به احیای این واقعه تاریخی مذهبی بپردازند. این شیوه به صورت منسجم در دوره زندیه آغاز شد و در دوره قاجاریه به شکوفا رسید.

تعزیه در برخی مناطق به صورت ثابت در مکانی خاص اجرا نمی‌شده است، بلکه در پاره‌ای از جاها این فرم نمایشی با حرکت در مسیرهایی خاص به حمل علم و کتل و تابوت یا ضریح و حرکت اسرای کربلا (گاه سوار بر شتر و گاه پیاده) و بر سر کردن سرهای بریده شهدا بر نیزه‌ها، به اجرای مراسم در محله‌ها می‌پرداختند که به نوعی، تعزیه‌گردانی به مفهوم گرداندن تعزیه در شهر یا روستاست. این معنی، (حرکت و گردش تعزیه در محلات و قراء) را نباید با تخصص تعزیه‌گردانی (در مفهوم کارگردانی تعزیه) اشخاصی همانند معین‌البکاء که به تعزیه گردان مشهور بوده‌اند، اشتباه گرفت.

 

4-اجرای تعزیه

نمایش و نحوه اجرای تعزیه در همه جا اعم از شهر یا روستا در محل مخصوص یا میدان در فصل زمستان یا تابستان با هر تعداد تعزیه‌خوان به سهولت انجام پذیر بوده است و ابزارآلات، وسایل و نحوه اجرای مخصوص به خود دارد و برای اجرای آن زمان، مکان، دوری و نزدیکی معنی و مفهوم خود را از دست می‌دهد. «در تعزیه بعضی حرکات تخیلی صرف هستند، مثل: جنگ‌ها یا حضور صف اجنه در دست کربلا برای یاری دادن به امام حسین (ع) یا نزول فرشتگان در تعزیه عروسی قریش به حرمت حضرت فاطمه (س). بعضی از ابزار و اشیایی که در تعزیه به کار گرفته می‌شوند، واقعی هستند؛ نظیر: اسب؛ شمشیر، سپر، حتی گستردن سفره و خوردن غذا در ضمن اجرای نقش. در تعزیه‌هایی که ایجاب می‌کند، بعضی از ابزار نیز نمادین هستند؛ مانند: نگین انگشتری عقیق یا فیروزه که نشان از چشمه یا شاخه‌ای که نشان از درخت دارد یا ظرف آب که نشان از رود فرات یا رنگ قرمز که بر روی لباس پاشیده شده و پارچه‌های سفید که نشان از کفن پوشی، شهادت و جراحت دارد. در تعزیه، رنگ لباس‌های اشقیا، سرخ و فاخر؛ لباس‌های ائمه (ع) ساده و به رنگ سبز؛ اهل حرم با روبند و لباس مشکی؛ قاصد، لباس درویش و رهگذر نیز به رنگ زرد است» (همایونی، 1380: 408).

چلکووسکی معتقد است که «برای بازشناسی ارزش‌های نمایشی و اصالت تعزیه، آنچه شیلر، نمایشنامه‌نویس، شاعر، مورخ و فیلسوف آلمانی از نمایشنامه‌نویسی به دست آورد و والسر کاملش کرد، تنها در مورد نمایش‌های رئالیستی (که از انسان‌های معمولی و مسائل آن‌ها بحث می‌کنند) معتبر است. حال آن‌که، تعزیه نه رخدادی معمولی است و نه شخصیت‌هایش انسان‌های معمولی هستند. آن‌ها انسان نیستند که بتوان ویژگی‌های ضعف و قوت را در ایشان یافت، بلکه نماد هستند و مظهر و نشانه. به همین دلیل، واقعه کربلا نیز رخدادی معمولی نبوده است. روایت تعزیه در نهایت شرح ستیز مردی به نام حسین بن علی (ع) با کسی به نام یزید بن معاویه که امام حسین (ع) در ماه محرم سال 61 هجری بر ضد خلافتش جنگید، نیست. روایت تعزیه حکایت ازلی و ابدی مظلوم و ظالم، دلیر و ترسو، زاهد و فاسد، حیات اخروی و عالم مادی، بهشت و جهنم و حکایت خیر و شر است» (چلکووسکی، 1389: 204).

 

5-تعزیه در هند

تعزیه‌گردانی در هند نیز رواج یافته بود؛ به طوری که میر عبداللطیف‌خان شوشتری که در سال 1203 ه‍‌ق/ 1788م. به هندوستان سفر کرده بود، گزارشی از رسم مشابه تعزیه‌گردانی در ماه محرم در میان دو گروه هندو و شیعه در تحفه‌العالم آورده است: مردم و اعاظم و متموّلین هندو که بویی از مسلمانی و بانگ محمدی نبرده‌اند، تعزیه‌خوانی‌های عالی به تکلف دارند. در ماه محرم رخت سوگواری پوشند و ترک لذات کنند و شب‌ها و روزها به زبان هندی و فارسی مرثیه‌خوانی و سنگ‌زنی کنند و شبیه به ضرایح مقدسه از چوب یا کاغذ سازند و بر خاک غلطند و نزد آن‌ها به سجده روند و طلب مطالب کنند. بعد از انقضای ایام عاشورا آن‌ها را یا در رودخانه غرق کنند، یا در جایی معین دفن کنند و آن را کربلا گویند. مسلمانان نیز در بنگاله و سایر بلاد اسلام، تقلید ایشان در آن حرکات کنند (شوشتری، 1363: 43). بیشتر مورخان بر سر این نکته توافق دارند که گرامیداشت یاد حسین بن علی (ع) در هند از قرن دوازدهم هجری آغاز شد. در این دوره مردم هند تحت تأثیر قطعی مراسم مربوط به واقعه کربلا که در ایران انجام می‌شد، بودند.

واژه تعزیه، در هند دارای مفهومی متفاوت است که نه به تئاتر یا درامی که بر صحنه اجرا می‌شود، بلکه به موضوع واقعی، یعنی بازآفرینی کوچک قبر امام حسین (ع)، اطلاق می‌شود. این قبر نمادین، در دسته‌های عزاداری ماه محرم با تمهیدات متنوع نمادین، که تداعی‌گر وقایع کربلا هستند، بر دوش‌ها حمل می‌شود. مراسم تعزیه‌داری را نخستین بار تیمور لنگ در هند باب کرد.

امپراطوران تیموری، این رسم را با جدیت رواج دادند که به تدریج مورد پسند توده‌ها واقع شد. تظاهرات یا دسته‌روی، با تحریک شور و شوق عظیم مذهبی به صورت واقعه‌ای تماشایی درآمد.

 

در هند و برخی حوزه‌های جغرافیایی-فرهنگی دیگر جهان، مانند عراق، «تعزیه به تابوت‌واره یا هیکلی تمثیلی از گور، ضریح، گنبد و بارگاه امام حسین (ع) در کربلا گفته می‌شود. این صندوق تمثیلی را در شمال هند «تعزیه» و در جنوب هند «تابوت» می‌نامند» (Hollister, 1979: 166).

ساختمان، شکل، جنس، اندازه و نوع آرایه‌ها و نقش و نگارهای تزیینی تابوت‌واره‌های تعزیه در هر سرزمین و شهر و ناحیه با هم فرق می‌کنند. نظام باورهای مردم شیعه هر حوزه فرهنگی و تأثیر پذیری از فرهنگ‌های دیگر، به ویژه از گروه‌های قومی-مذهبی مجاور خود، به نحوی آشکار در چگونگی شکل ساختمان و آرایه‌بندی تعزیه‌ها و در شیوه و رسم عزاداری و تعزیه‌گردانی اثر بخشیده است. تعزیه‌هایی که در بخش‌هایی از میان‌رودان (بین‌النهرین)، مانند کربلا رایج است، معمولاً به شکل صندوقی مربع یا مربع مستطیل با سقفی دوشیبی یا تخت و تقریباً شبیه ضریح زیارتگاه و به اندازه‌های بزرگ و کوچک ساخته شده‌اند.

«استخوان‌بندی و دیواره‌ها و سقف این تعزیه‌ها بیشتر از جنس چوب و ستون‌های آن‌ها گاهی از فلز است. رویه دیواره و سقف آن‌ها کنده‌کاری شده و با کاغذهای رنگین و گل و بته‌های کاغذی زرین و نقره‌ای پوشیده و روی برخی از آن‌ها شعرهای مذهبی نوشته شده است. برخی از تعزیه‌ها را نیز ساده و بی‌نقش و نگار می‌سازند و در محرم آن‌ها را با روکش شال یا زری و پارچه‌های سیاه و سبز می‌پوشانند و با شاخه‌های گل و گیاه و شمع و چراغ و انواع گوهرها می‌آرایند» (بلوکباشی، 1383: 24).

تعزیه در هند فقط به تابوت یا صندوق‌های نمادین ضریح اطلاق نمی‌شده، بلکه همانند ایران، نمایش‌های سوگواری نیز با همین عنوان نامیده می‌شده است. همایونی به نوشته آنه‌ماری شیمل اشاره کرده و از قول وی می‌نویسد: «در قرن 13 ه‍‌ق./ 19م. در قلمرو سلطنت اَوَده در لکهنوی هند، تعزیه به منزله یکی از تماشایی‌ترین نمایش‌ها، در حضور سلاطین برگزار می‌شد. وی مشخص نمی‌کند که این نمایش تماشایی چه بوده و چه عناصری داشته است» (همایونی و صباحی، 1382: 297).

 

در هندوستان، مراکز اصلی عزاداری لنکو است. این مراسم در دوران حکومت شاهان اوده ریشه گرفت. در این دوره، علاوه بر امام‌باره‌ها (عزاخانه‌ها)، امام‌باره بزرگ «عاصف‌الدوله»، «حسین‌آباد» و «شاخ نجف» بر دست شاهان «اوده» ساخته شد.

«شاهان اوده در رشد تشیع نقش بسیار مهمی داشتند. آن‌ها کارهای اجتماعی و فرهنگی انجام دادند. در زمان قدیم، برای گسترش و تبلیغ مذهب حق، عزاداری امام حسین (ع) ابزار مهمی به شمار می‌رفت. شاهان اوده این عزاداری را بسیار گسترش دادند. آن‌ها حسینیه‌ها و مساجد ساختند که از مراکز علمی و فرهنگی به شمار می‌رفتند» (رضوی، 1388: 4).

نوابان اوده از خاندانی شیعه ایرانی‌تبار بودند که نسبت خود را به امام کاظم (ع) می‌رساندند. میرمحمدامین موسوی بنیان‌گذار سلسله نوابان اوده بود که با استفاده از ضعف حکومت مرکزی و یاری گروهی از مسلمانان، قدرت برتر هندوان را در اوده از میان برد. او فیض‌آباد را به عنوان تخت‌گاه خود برگزید. پس از مرگ وی برادرزاده‌اش منصور با لقب صفدر جنگ به حکومت رسید. او در 1152ه‍‌ق/ 1739م. وزارت امپراطوری مغولان هند را یافت و افزایش نفوذ نواب اوده در دستگاه حکومت مرکزی، باعث گسترش نفوذ ایرانیان در دستگاه حکومت مغولان هند شد. او سخت پایبند رعایت آداب مذهبی بود (هالیستر، 1373: 171).

 

عزاداری، مهم‌ترین کار فرهنگی شاهان اوده برای گسترش تشیع بود. در مهم‌ترین مرکز عزاداری، یعنی اوده، فقط شیعیان عزاداری نمی‌کردند، بلکه عزاداری به همه طبقات تعلق داشت. شاهان اوده ماه محرم را تعطیل رسمی اعلام کردند. هندوها نیز تعزیه‌داری می‌کردند و وقتی به حسینیه‌ها می‌زسیدند، سر را مؤدبانه خم می‌‌کردند و همراه شیعیان بر فرش عزا می‌نشستند. مسیحی‌ها و مجوسی‌ها نیز پابرهنه و سربرهنه در مجلس عزا شرکت می‌کردند (تصدق، 1365: 24).

گسترش تشیع در جنوب هند را به شاه طاهر اسماعیل نسبت می‌دهند که به دلایل سیاسی، پادشاه هند را به پذیرفتن مذهب تشیع ترغیب کرد. به این علت، جنوب هند عملاً محلی برای تجمع بسیاری از محققان ایرانی شد که در زمینه رخداد کربلا، زندگی امام حسین (ع) و سایر رهبران شیعی و نیز درباره اجراهای نمایشی از مصیبت امام حسین (ع) به تحقیق می‌پرداختند؛ یعنی همان اجراهایی که در زبان هند «عزاداری» نامیده می‌شد.

«اولین عزاداری امام حسین (ع) به زبان اردو در آغاز قرن دوازدهم هجری برگزار شد. به استناد مدارک موجود، غلام محمد جیرانی، مشهورترین مصنف چنین عزاداری‌هایی بوده است. همچنین اولین نویسنده و مورخ هندی که به زبان اردو به مصیبت پرداخت، ثابت علیشاه (1740-1810م) بود.

در هند اجراکنندگان مراسم عزاداری را «نوحه‌خوان» یا «روضه‌خوان» می‌نامند و خود اجراها را نیز «زیارت» می‌خوانند. زیارت از یک سو ترکیبی از اجرای واقعه شهادت امام حسین (ع) و از سوی دیگر، روایت وقایع تاریخی –عمدتاً وقایع تاریخی-مذهبی- از زبان یک روایتگر است. این اجراها مانند آنچه در ایران و عراق موسوم است، فقط در ماه محرم به صحنه نمی‌روند، بلکه مردم در ایام دیگری نیز مانند چهلمین روز شهادت امام حسین (ع) شاهد آن هستند» (خدوم جمیلی، 1385: 64).

در برخی از سفرنامه‌های دیگر نیز به مراسم عزاداری محرم نیز پرداخته شده است؛ از جمله جیمز موریه که در سفرهایش به ایران (1223-1224ه‍‌ق/ 1808-1809م و 1225-1230ه‍‌ق/ 1810-1815م)، گزارش‌هایی از حمل تابوت‌واره‌ها توسط هندی‌ها در مراسم عزاداری محرم در تهران می‌دهد. وی در سفرنامه نخستین خود به عزاداری هندیان در روز 8 محرم و حمل ضریح آذین بسته کوچکی که در آن قبر امام را به نمایش گذاشته بودند، اشاره می‌کند، Morier). (124: 1812 وی در سفرنامه دوم خود در وصف مراسم عاشورای شیعیان به محلی شبیه تابوت یا ضریح مزین به گوهر و سنگ‌های گرانبها اشاره می‌کند که دورادور آن را با شال‌های کشمیری پوشانده بودند و 8 تن مرد آن را روی شانه‌هایشان می‌کشیدند و بر سر ضریح دستاری گذاشته بودند. موریه این ضریح را «قبر پیغمبر» و دستار را مظهر عمامه ایشان معرفی می‌کند که احتمالاً مربوط به امام حسین (ع) بوده است (103: 1818، Morier).

 

امروزه پس از گذشت سال‌ها، تعزیه در هند به صورت هنری زیبا درآمده است. تعزیه‌ها از نظر طرح و اندازه متفاوت هستند و هر شهر روایت خاص خود را دارد؛ به گونه‌ای که هر شخصی می‌تواند به آسانی تعزیه مردم دهلی را از اهالی لکنو، حیدرآباد و کلکته و شهرهای دیگر تمیز دهد. حتی دو نمایش از یک شهر، به ندرت به هم شبیه هستند. در هندوستان تعزیه‌های متنوعی وجود دارد. «تعزیه‌هایی که در طول سال برای «زیارت» نگهداری می‌شوند و به «ضریح» موسوم‌اند. ضریح‌ها را معمولاً از چوب و فلز زرتاب و نقره‌گون می‌سازند. هر «امام‌باره» (زیارتگاه) تاریخی، برای خود ضریحی مخصوص دارد. تعزیه را معمولاً از شاخه‌های نی، عاج، کاغذ و دیگر تکه‌های دست‌ساخت زیبای هنری می‌سازند. اندازه‌ها نیز متفاوت‌اند، بعضی کوچک و بعضی پنج تا شش متر بلندی دارند. از گندم و جو تازه سبز شده و گیاهان مشابه که سبب زیبایی بیشتر می‌شوند نیز استفاده می‌شود» (چلکووسکی، 1389: 290).

«در برخی جاها در مسیر حرکت تعزیه از امام‌باره به کربلا، تعزیه‌گاه‌هایی (مانند تعزیه‌گاه حضرت گنج شکر) ساخته‌اند که دسته‌های حامل تعزیه در آنجا توقف و استراحت می‌کنند» (Llewellyn-Jones, 1985: 205)  

امام‌باره یا امام‌بارا، به مفهوم «امام‌خانه»، بناهایی در سرزمین هند که شیعیان برای برگذاری مراسم مذهبی خاص خود در ماه محرم، در آن‌ها گرد می‌آیند. در روزهای سوگواری غالباً مرسوم بوده است که امام‌باره (یا امام‌بارا در تلفظ محلی) را چراغان کنند؛ چنان‌که شوشتری (1220ه‍‌ق/ 1805م) نوشته است، «امام‌باره آصف‌الدوله را با شمع و چراغ، آیینه‌ها و اسباب طلا و جواهر آذین می‌بستند» (شوشتری، 1363: 48).

گاه در بیرون امام‌باره در گودالی آتش روشن می‌کنند تا نشانه آتش‌افروزی یزیدیان در خیمه‌گاه امام حسین (ع) و یادآور ظلم آنان باشد. عبور از روی آتش (زغال‌های گداخته) با پای برهنه از جمله رسوم این سوگواری‌ها بوده است. بر خلاف امام‌باره‌هایی چون آصفیه، همه امام‌باره‌ها دارای سرای «زنانه» نیستند و گاه در مواردی خاص در اختیار زنان قرار می‌گیرند (هالیستر، 1373: 174).

اتاقکی آراسته که نماد تابوت امام حسین (ع) است و در هند عموماً به آن «تعزیه» گفته می‌شود، مهم‌ترین وسیله برگزاری مراسم در امام‌باره به شمار می‌آید. امام‌باره همچنین دارای ضریحی ثابت (قبری نمادین) است که «کربلا» نامیده می‌شود (همان، 172). دسته‌های عزاداری میان امام‌باره‌ها آمدوشد می‌کنند و در حالی که علم‌ها را به همراه دارند، «تعزیه» را بر روی شانه حرکت می‌دهند.

«دو نوع تعزیه در شبه قاره هند به کار می‌رود؛ یک موقت و دیگری دائم و همیشگی. تعزیه‌های همیشگی را معمولاً «ضریح» می‌نامند و در زیارتگاه‌هایی که امام‌باره، تعزیه‌خانه و عاشوراخانه می‌نامند، برای زیارت مردم نگه می‌دارند. هر یک از امام‌باره‌های بزرگ قدیمی، تعزیه یا ضریحی مخصوص به خود دارد» (Jeffri, 1979: 54)

«ضریح‌های دائم، مظهر و نمادی از ضریح امام حسین (ع) در کربلا به شمار می‌آید و شیعیان هند که دور از سرزمین مقدس کربلا زندگی می‌کنند و رفتن به کربلا و زیارت مرقد امام برایشان دشوار است، این ضریح‌ها را به نیت ضریح سالار شهیدان زیارت می‌کنند و برآورده شدن حاجتشان را از آن‌ها می‌طلبند» (همایونی و صباحی، 1382: 97). «هر ساله در آغاز محرم، تعزیه‌های موقت را می‌سازند و در روز عاشورا آن‌ها را با علم‌هایی به محله‌ای معروف به کربلا می‌برند» (Llewellyn-Jones, 1985: 205). «در پایان مراسم ماتم روز عاشورا یا در روز اربعین امام حسین (ع)، تعزیه‌ها را در گورستان‌های  اطراف کربلاها به خاک می‌سپارند یا در چاه یا به رودخانه و دریا می‌اندازند» (Tritton, 1966: 87).

برخی از شیعیان هند تعزیه‌های خود را با خوشه‌های گندم و جو نورسیده و گل و گیاه و انواع چراغ‌های روشنایی می‌آرایند. مسلمانان مناطق کوهستانی هند تعزیه‌هایشان را با چوب شاخه‌های درختان کوهی می‌سازند و با برگ و گل گیاهان کوهی می‌پوشانند.

ایام محرم در هندوستان «تعزیه» و «ضریح» بخش عمده مراسم عزاداری را تشکیل می‌دهند. از اولین روز ماه محرم، همه عزاخانه‌ها را به طرز خاصی با علم‌ها، تعزیه و ضریح می‌آرایند. مجلس عزا در امام‌باره‌های بزرگ برپا می‌شوند. در بخش‌های بزرگ کشور غیر مسلمانان نیز در ایام محرم و اربعین تعزیه می‌گیرند و مجلس عزا برپا می‌کنند.

در هفتم محرم دسته‌های مهندی (ضریحی که نماد عروسی قاسم، پسر امام حسن و فاطمه کبری، دخت امام حسین در کربلاست) به راه می‌افتند که پشت سر آن‌ها ذوالجناح و علم‌ها حرکت می‌کنند. هرچند که دسته مهندی عملاً در هر کجای هند به راه می‌افتد، ولی در لنکو این عمل دارای زمینه خاص تاریخی است. این دسته طویل که شامل «تبرکات» (خوردنی یا شربت که به اشخاصی که در مراسم مختلف محرم حضور دارند. پیشکش می‌شود.) نیز است، در قدیم توسط حکمرانان اوده رواج داده شد. قطارهای فیل و اسب‌های حامل بیرق سیاه و دسته موزیک نظامی نیز بر شکوه و زیبایی دسته می‌افزایند. دسته‌ها در خیابان‌های اصلی شهر به حرکت درمی‌آیند و هزاران نفر بدان ملحق می‌شوند (Hollister, 1979: 165).

در تمام طول شب دهم ماه محرم مجالس مرثیه‌خوانی و نوحه‌خوانی در امام‌باره‌ها برپاست؛ به عبارت دیگر، نمایش «شب‌بیداری-شب‌زنده‌داری» است. در دهم محرم، تعزیه به صورت دسته‌های مختلف ماتم (سینه‌زنی) و نوحه‌خوانی در حالی که ذوالجناح و علم‌ها پیشاپیش آن‌ها در حرکت‌اند، به سوی کربلاهای مختلف به حرکت درمی‌آیند. نزدیک عصر، تعزیه‌ها به این کربلاها می‌رسند و پیش از غروب آفتاب به خاک سپرده می‌شوند. پس از غروب آفتاب، «مجلس شام غریبان» برپا می‌شود. در لکنو مراسم عزاداری تا هشتم ربیع‌الاول ادامه می‌یابد. در خلال این مدت، دسته‌های تعزیه در تواریخ متفاوت که از قبل تعیین شده‌اند، مطابق با سنن قدیمی از امام‌باره‌ای به امام‌باره دیگر می‌روند.

«تعزیه‌هایی که در میان شیعیان هندوستان و در شهرهایی مانند لکهنو، حیدرآباد، کلکته، دهلی و... به کار می‌رود، از لحاظ شکل و شمایل با تعزیه‌های رایج میان شیعیان عراق فرق دارد. این تعزیه‌ها را معمولاً از چوب خیزران و مقوا و کاغذهای الوان و به صورت خیالی از روی گنبد و بارگاه و ضریح امام حسین (ع) می‌سازند. بلندی تعزیه‌های بزرگ گاهی به 5 تا 6 متر می‌رسد. این تعزیه‌ها را با کاغذهای نقره‌ای و طلایی روکش می‌کنند و با آبنوس یا عاج و حتی نقره و کاغذهای رنگارنگ و چیزهای دیگر تزیین می‌کنند» (Ibid: 166).

 

6-روضه‌خوانی‌

روضه‌خوانی از مراسمی است که با تعزیه ارتباط دارد و بخشی از متون نمایشی آن را نیز شامل می‌شود و در مرثیه امامان و معصومین (ع) و سادات خوانده می‌شود. این شیوه بیانی (روضه‌خوانی)، قرابت نزدیکی نیز با مرثیه‌خوانی‌های فرهنگ اسطوره‌ای نیز دارد که کم‌کم وارد فرهنگ عزاداری شیعی شده است.

در زمان صفویان با رسمیت یافتن تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور، روضه‌خوانی رواج یافته و در مجالس و مراسم درباری و حرم‌خانه‌های شاهی نیز برپا می‌شده است. روضه‌خوانی بیشتر بر پایه ادبیات غنایی-مذهبی بوده و سوز و گدازهایی که با عکس‌العمل‌های احساسی و هیجانی در قبال ستم‌هایی است که در حق اهل بیت و امامان (ع) روا شده است.

به لحاظ ادبی نیز اشعار کلاسیک قوی در به تصویر کشیدن حالات و احوال شهدای اسلام به ویژه شهدای کربلا در تاریخ ادبی ایران نیز به رشته تحریر درآمده است. «با قدرت یافتن مذهب شیعه و استقرار آن به عنوان مذهب رسمی نیز تأثیر بسزایی در ادبیات کلاسیک ایران نهاد. از آنجایی که شعر پیشتر درباری شده بود، در پی این دگرگونی، بر شهدا و اولیای شیعه تمرکز یافت. نمونه بارز این شاخه ادبی، مراثی دوازده بند محتشم کاشانی است» (چلکووسکی، 1389: 336).

مهم‌ترین کتاب در باب مصائب و شهادت امام حسین (ع) با عنوان «روضه‌الشهداء یا بهشت شهیدان» در سال (1051ه‍‌ق) توسط حسین واعظ کاشفی به تحریر درآمد. این اثر شرح سوزناکی است از شهادت امام حسین (ع) در واقعه کربلا و نیز مصائب دیگر شهدای شیعه. این کتاب باعث پیدایش نوع تازه‌ای از روضه‌خوانی شد. دو سده و نیم بعد، به واسطه آن، اشعار غنایی و متون نمایش‌های تعزیه به هم بافته شدند.

شیعیان هند نیز تحت تأثیر شیوه روضه‌خوانی ایرانی به ویژه آشناییشان با زبان پارسی، اشعار زیبایی سروده‌اند. مراسم روضه‌خوانی و نوحه‌خوانی از ایران به هند راه یافت. نوحه‌خوانی‌ها و نوحه‌سرایی‌ها در آغاز به زبان فارسی انجام می‌شد. علمای دین، بازرگانان، هنرمندان و شاعران هر از گاهی از ایران به هند مهاجرت می‌کردند و هند را موطن خویش قرار می‌دادند و باعث می‌شدند تا هندی‌های مسلمان تحت تأثیر فرهنگ و شیوه عزاداری آنان قرار گیرند. صوفیانی که به هند مهاجرت کردند نیز بر غنای آیین محرم و «تعزیه‌داری» افزودند و باعث اهمیت عزاداری شدند.

 

7-نتیجه‌گیری

تعزیه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مراسم نمایشی بیان احساسات دینی و سوگواره‌های آیینی در ایران و هند مورد احترام و علاقه بسیاری بوده است. سرچشمه این مراسم عزاداری عامیانه و مردمی که در سوگ امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان است، به مصائب واقعه عاشورا برمی‌گردد. تعزیه در ایران در قالب سوگواره نمایشی بوده که ترکیبی از عناصر هنری و ادبی دیگر نظیر: شبیه‌خوانی، روضه‌خوانی، موسیقی، آواز، نقاشی و سایرین است. این فرم از تعزیه از طریق مراودات و تبادلات فرهنگی، تجاری و مهاجرت شیعیان ایران در سده‌های گذشته، بر روی مسلمانان و به ویژه شیعیان هند تأثیر بسیاری گذاشته است و آنان نیز با تغییراتی در این آیین نمایشی نسبت به بومی کردن آن اقدام کرده و هر ساله آن را اجرا می‌کنند. تعزیه در هند تنها به آیین نمایشی اطلاق نمی‌شود، بلکه به ضریح‌های کوچک قابل حمل یا صندوق‌های تابوت‌واره نیز گفته می‌شود و دلیل آن را می‌توان در دور بودن هندیان مسلمان از کربلا و دسترسی نداشتن به بارگاه امام حسین (ع) و زیارت آن حضرت دانست. این ضریح‌ها به همراه اشیاء مقدس دیگر در بناهایی به نام امام‌باره که شبیه به امامزادگان در ایران است، نگهداری می‌شوند. این را نیز می‌توان به نوعی شبیه‌سازی از آرامگاه‌ها و بقاع متبرکه امامان و امامزادگان دانست.