در این مقاله به نقل گفتارى از نوابغ مذهبی، علمی و سیاسی جهان درباره حضرت سیدالشهداء (ع) و فداکاری بی‌سابقه‌ای که آن حضرت در راه حمایت از حق و عدالت انجام داده‌اند، می‌پردازیم.


نهضت امام حسین (ع) از نظر مهاتما گاندی:
من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‌ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین(ع ) پیروی کند.[1]

محمدعلی جناح درباره امام حسین (ع ) سخن می‌گوید:
هیچ نمونه‌ای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین (ع )از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمی‌شود؛ به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، پیروی نمایند.[2]


حادثه طف از نظر لیاقت علیخان:
این روز (عاشورا) برای مسلمانان در سراسر جهان معنایی بزرگ دارد. در این روز یکی از حزن آور‌ترین و تراژدیک‌ ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین (ع)  در عین حزن، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود؛ زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار می‌رفت، شهادت یکی از عظیم‌ترین پیروان اسلام  مثلی درخشنده و پایدار برای همه ما است. این درس به ما می‌آموزد که اشکال و خطرات هر چه باشد نباید از راه حقیقت و عدالت منحرف شد.[3]

آن‌ها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبه رو می‌شود، اهمیت ندارد و پیروزی امام حسین با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است.

آیا اقلیتی پیدا می‌شود که وقتی درباره کربلا سخن می‌شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟! حتی غیرمسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند

 

پورشو تامداس توندون[4] امام حسین(ع) را می‌ستاید:
شهادت امام حسین (ع) از‌‌ همان زمان که طفلی بیش نبودم در من تأثیر عمیق و حزن آوری می‌بخشید. من اهمیت برپا داشتن این خاطره بزرگ تاریخی را می‌دانم. این فداکاری‌های عالم از قبیل شهادت امام حسین (ع )سطح بشریت را ارتقاء بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه بماند و یادآوری شود.[5]


اثر نهضت امام حسین (ع) از نظر گیبون مورخ مشهور:
در طی قرون آینده بشریت و در سرزمین‌های مختلف شرح صحنه حزن آور مرگ امام حسین (ع ) موجب بیداری قلب خونسرد‌ترین قارئین خواهد شد.[6]

چارلز دیکنز درباره نهضت امام حسین (ع) اینگونه می‌گوید:
اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته‌های دنیائی خود بود، من نمی‌فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند، پس عقل چنین حکم می‌نماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.[7]
امام حسین (ع) از نظر توماس کارلایل:
بهترین درسی که از تراژدی کربلا می‌گیریم، این است که امام حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند؛ آن‌ها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبه رو می‌شود، اهمیت ندارد و پیروزی امام حسین با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است.[8]
 

سخنان پروفسور ادوارد براون درباره حادثه طف:
آیا اقلیتی پیدا می‌شود که وقتی درباره کربلا سخن می‌شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟! حتی غیرمسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.[9]
 
نهضت امام حسین (ع) از نظر فردریک جمس:
درس امام حسین (ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می‌رساند که هرگاه کسی برای این صفات ابدی مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.[10]
 

ل. م. بوید:
در طی قرون افراد بشر همیشه جرات و پردلی و عظمت روح و بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته‌اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی‌شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین (ع) و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می‌گویند، همنوا بوده‌ام، هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.[11]

امروزه در ممالک مترقی و ثروتمند مسیحی اگر بخواهند چنین ماتم و عزاداری را به پا نمایند با صرف میلیون‌ها دلار باز هم به تأسیس چنین مجامع و مجالس عزاداری موفق نخواهند شد.

 

امام حسین (ع) از نظر واشنگتن ایروینک مورخ آمریکایى :

پیروان امام حسین به واسطه عزاداری امام حسین می‌دانستند که پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند، زیرا شعار پیشرو و آقای آن‌ها ندادن تن به زیربار ظلم و ستم بود.

برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن  به اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی‌داد که او یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او  خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور‌‌ رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگ‌های تفتیده عربستان روح امام حسین فناناپذیر است.‌ای پهلوان و‌ای نمونه شجاعت و‌ای شهسوار من،‌ای امام حسین.[12]
 

توماس ماساریک درباره حادثه کربلا سخن می‌گوید :
بسیاری از مورخین ما به کم و کیف این رسم و ازدیاد عزاداری واقف نبوده، جاهلانه سخن می‌گویند و وضع عزاداری پیروان امام حسین (ع) را مجنونانه می‌پندارند و ابداً بدین نکته پی نبرده‌اند که این مسئله در اسلام چه تحولاتی را به وجود آورده و جنبش و نهضت مذهبی که از تعزیه داری در این قوم پیدا شده در هیچ یک از اقوام و ملل دیگر عالم پیدا نشده است. با یک نظر دقیق در ترقیات دویست ساله پیروان حضرت علی (ع) در هندوستان که عزاداری را شعار خود نموده‌اند تصدیق خواهیم کرد که بزرگ‌ترین "عالم اصلی مزیت " را آن‌ها پیروی می‌کنند.
دویست سال پیش پیروان علی و امام حسین (ع) در سرتاسر هندوستان در اقلیت بودند و همین حال را درممالک دیگر داشتند. امروزه در ممالک مترقی و ثروتمند مسیحی اگر بخواهند چنین ماتم و عزاداری را به پا نمایند با صرف میلیون‌ها دلار باز هم به تأسیس چنین مجامع و مجالس عزاداری موفق نخواهند شد. گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر می‌سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان امام حسین (ع) یافت می‌شود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب امام حسین (ع) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.[13]
 

موریس دوکبری می‌نویسد:
اگر مورخین ما، حقیقت این روز را می‌دانستند و درک می‌کردند که عاشورا چه روزی است این عزاداری را مجنونانه نمی‌پنداشتند؛ زیرا پیروان امام حسین به واسطه عزاداری امام حسین می‌دانستند که پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند، زیرا شعار پیشرو و آقای آن‌ها ندادن تن به زیربار ظلم و ستم بود.
اگر قدری تعمق و بررسی کنیم که در مجالس عزاداری امام حسین (ع) چه نکات دقیق حیات بخشی مطرح می‌شود! در مجالس عزاداری اما م حسین گفته می‌شود، که امام حسین(ع)  برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیربار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت.
پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیردستی استعمارگران (بیگانگان) خلاصی یابیم و مرگ باعزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم زیرا مرگ با عزت و شرافت بهتر از زندگی با ذلت است. مسلم است ملتی که از گهواره تا گور تعلیماتش چنین است دارای چه مقام و مرتبتی است، دارای هر گونه شرافت و افتخاری است، همه سرباز حقیقی عزت و شرافتند. علاوه بر منافع سیاسی که ذکر شد و اثراتش طبیعی است. بزرگ‌ترین پاداش اخروی را مسلمانان در این عملیات (یعنی عزاداری امام حسین ع)می‌دانند. آشنایان به تاریخ تصدیق خواهند نمود که اصلاح اخلاق و تعلیمات بین المللی جز به وسیله مذهب، امروزه و بلکه در قرن‌ها در ملل خاورمیانه غیرممکن است. جمعیت تسلیح اخلاقی به خوبی بدین نکته پی برده که وطن خواهی و اتحاد و اتفاق را در سایه دین و مذهب و دیانت ملل خاور زمین به دست آورده‌اند. امروزه در ممالک متحده آمریکا مردم را به نام خدمت به وطن دعوت می‌کنند، ولی در آسیا می‌توان خدمات شایانی را به نام دین و مذهب حاصل نمود.
اگر مسلمانان مذهب را نادیده انگارند و به نام وطن خواهی بخواهند ترقیات سیاسی حاصل کنند، بجای نفع، زیان خواهند برد. زیرا اگر تعلیمات سربازی را با دین توأم سازند، سربازان تا خون در بدن دارند، حاضر نیستند حتی یک وجب از خاک مقدس وطن را تسلیم اجانب نمایند. امروز اگر استقلالی در مسلمانان مشاهده می‌شود، عامل اصلی آن پیروی از دستورات قرآن و اسلام است و خواهیم دید روزی را که سلطنت‌های اسلامی در سایه همین نکته اساسی قوت گیرند و بدین وسیله مسلمانان عالم در سایه اتحاد و اتفاق واقعی مانند صدراسلام ممالک مشرق و مغرب عالم را مطیع اوامر خود سازند، امام حسین ع شبیه‌ترین روحانی به حضرت مسیح است، ولی مصائب او سخت‌تر و شدید‌تر است.[14]

 

عاشورا از نظر دکتر ژوزف فرانسوی در کتاب «اسلام و اسلامیان»:

دسته دیگری از شیعیان برای اقامه مجلس سوگواری وقفیاتی نموده‌اند که ارزش آن بالغ بر میلیون‌ها دلار می‌گردد. باید اعتراف نمود که شیعیان از بذل جان و مال خود در راه مذهب و سوگواری امام حسین (ع) دریغ ندارند

 بعد از رحلت بنیان گذار اسلام یعنی محمدبن عبدالله (ص) اختلاف کلمه و عقیده در تابعین و جانشینان وی پیدا شد. دسته‌ای به خلافت دامادش علی بن ابی طالب قائل و دسته دیگری خلافت پدرزن او ابوبکر را قبول نمودند؛ دسته اول را شیعه و دسته دوم را سنی نامیدند. وقتی حضرت علی ع به خلافت رسید و عایشه زوجه حضرت محمد (ص) و دختر ابوبکر بر مخالفت او برخاست و معاویه برادرزن دیگر محمد (ص) در شام پرچم پادشاهی را برافراشت. در این موقع سه دستگی به وجود آمد و جنگ‌های شدیدی برپا شد و عده زیادی مقتول و مجروح گردیدند. زمانی که زمامدار شام (معاویه) به قتل و غارت پیروان حضرت علی (ع) پرداخت و دستور داد که نام حضرت علی (ع) را به زشتی یاد کنند در منابر و مساجد نسبت به علی (ع)اهانت نمایند؛ عداوت و دشمنی بین دو دسته شیعه و سنی بیش از پیش شد و شیعیان از زیربار اطاعت بزرگان سنت بیرون آمده و تنفر و انزجار خود را از آن‌ها ابراز داشتند. ولی حکومت و اقتدار در دست تسنن بود. از بعد از زمان خلافت، شیعیان از ترس حکومت‌های جابر هیچ گونه ابراز عقیده‌ای نمی‌نمودند و این شیوه برقرار بود تا واقعه عاشورا که در این روز به دستور حاکم شام (یزید بن معاویه) امام حسین ع و یارانش را در حوالی کوفه به قتل رسانیدند و این واقعه حائز اهمیت شایانی گردید و پیروان حضرت علی (ع ) برآشفته و موقع را مغتنم شمرده مشغول پیکار شدند و جنگ‌ها نموده و خون‌ها ریخته شد و عزاداری برپا گردید و کار به جائی رسید که شیعیان، عزاداری نوه محمد ص یعنی امام حسین بن علی (ع)را جزو مذهب خود قرار دادند و از آن روز تاکنون به پیروی از بزرگان دین خود که آن‌ها را دوازده نفر از اولاد حضرت علی و حضرت فاطمه (ع) می‌دانند و گفتار و رفتار و کردار هر یک از آن‌ها را در مرتبه گفتار و کردار خدا و رسول و تالی قرآن می‌شمارند، در عزاداری امام حسین (ع) شرکت کرده و رفته رفته این عزاداری از ارکان مذهب شیعه قرار گرفت. با ترقیات سریع السیری که شیعیان در اندک مدتی کردند می‌توان گفت در دو قرن دیگر عدد آن‌ها بر سایر فرق مسلمانان بیشتر خواهد شد و علت این امر به واسطه سوگواری امام حسین (ع) است.
امروز در هیچ نقطه‌ای از جهان نیست که برای نمونه دو الی سه نفر شیعه یافت شوند و اقامه عزا ننمایند.

در بندر مارسیل، عربی را دیدم که پیرو مذهب تشیع بود و گویا تبعیت بحرین را اختیار نموده بود. در مهمانخانه جنب اتاق من مسکن داشت در روز عاشورای امام حسین (ع)به تنهایی احوالات امام حسین را می‌خواند و گریه می‌کرد و سپس مقداری آش که با شکر و برنج تهیه نموده بود بین فقرا تقسیم می‌نمود.
شیعیان عقیده دارند که در روزهای عاشورا و تاسوعا بایستی فقرا را اطعام نمود از این جهت همه ساله از اموال خود به قدر استطاعت خویش به فقرا کمک می‌نمایند و بعضی اوقات این کمک‌ها از میلیون‌ها دلار هم می‌گذرد. دسته دیگری از شیعیان برای اقامه مجلس سوگواری وقفیاتی نموده‌اند که ارزش آن بالغ بر میلیون‌ها دلار می‌گردد. باید اعتراف نمود که شیعیان از بذل جان و مال خود در راه مذهب و سوگواری امام حسین (ع) دریغ ندارند.
امروز در هر نقطه از عالم ،مسلمانان شایسته‌ترین افرادی هستند که به معرفت علم واقف شده و به خصوص فرقه شیعه بر سایر فرق اسلام مزیت و برتری دارند. [15]