مشخصات شعر

لطف حسین

دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم

غرق محبتیم، به دنبال وصلتیم

 

هجران کشیده ایم، گناهی نکرده‌ایم

از دوری نگار پر از درد غربتیم

 

گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد

لطفش مدام باد که خود بی لیاقتیم

 

سینه‌زنیم و یکسره معراج می‌‌‌رویم

سرمست، بین میکده گرم عبادتیم

 

«ما بی حسین معنی دیگر نمی‌دهیم»

بی عشق یار، تیره و تاریم، ظلمتیم

 

لطف حسین بوده که درهم خریده است

لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم

 

با «یا حسین» مرده‌مان زنده می‌‌‌شود

چون عاشقیم، عارف و صاحب کرامتیم

 

ما را علی برای حسینش بزرگ کرد

از کودکی بزرگ شده بین هیئتیم

 

زهرا اجازه داده که ما گریه می‌‌‌کنیم

در بین روضه‌‌ها همه تحت عنایتیم

 

منصب چه منصبی! همگی عبد زینبیم

ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم

 

در روز حشر که همه از هم فراری‌اند

ذیل نگاه عمۀ سادات راحتیم

 

 

بزم شراب و می ‌‌‌به خدا جایمان نبود

مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم

 

دیدی حسین، مردک شامی به ما چه گفت؟

نفرین به حرف‌هاش، گمان کرده کلفتیم

 

لطف حسین

دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم

غرق محبتیم، به دنبال وصلتیم

 

هجران کشیده ایم، گناهی نکرده‌ایم

از دوری نگار پر از درد غربتیم

 

گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد

لطفش مدام باد که خود بی لیاقتیم

 

سینه‌زنیم و یکسره معراج می‌‌‌رویم

سرمست، بین میکده گرم عبادتیم

 

«ما بی حسین معنی دیگر نمی‌دهیم»

بی عشق یار، تیره و تاریم، ظلمتیم

 

لطف حسین بوده که درهم خریده است

لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم

 

با «یا حسین» مرده‌مان زنده می‌‌‌شود

چون عاشقیم، عارف و صاحب کرامتیم

 

ما را علی برای حسینش بزرگ کرد

از کودکی بزرگ شده بین هیئتیم

 

زهرا اجازه داده که ما گریه می‌‌‌کنیم

در بین روضه‌‌ها همه تحت عنایتیم

 

منصب چه منصبی! همگی عبد زینبیم

ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم

 

در روز حشر که همه از هم فراری‌اند

ذیل نگاه عمۀ سادات راحتیم

 

 

بزم شراب و می ‌‌‌به خدا جایمان نبود

مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم

 

دیدی حسین، مردک شامی به ما چه گفت؟

نفرین به حرف‌هاش، گمان کرده کلفتیم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×