مشخصات شعر

سوی ‌ام البنبن سلام کنیم

می‌رسد از مدینه بوی غم

فاطمه باز دیده گریان شد

چونکه قبر چهار فرزندش

در حریم بقیع ویران شد

 

آتش کینه شعله‌‌ها دارد

از دل سرسپرده‌های یهود

لعنت حق به هر چه وهابی

لغنت فاطمه به آل صعود

 

قصد دارند ریشه را بزنند

صحبت از قبر‌ها بهانه بُود

ریشۀ بغض و کینۀ اینان

آتش و دود و تازیانه بود

 

لعنت حق به آن کسانی که

اولین شعله را به پا کردند

حق پیغمبر معظم را

با لگد پشت در ادا کردند

 

در مدینه ز بعد پیغمبر

ناله‌های بلند ممنوع است

در مرام پلید این مردم

زن زدن از امور مشروع است

 

گریه کردند آسمانی‌ها

با نوای حزینۀ زهرا

به گمانم که باز تازه شده

داغ مسمار و سینۀ زهرا

 

بعد از آنکه زدند زهرا را

دستشان باز شد به بی ادبی

کاش روزی هیچکس نشود

ضرب سنگین سیلی عربی

 

کاش مهدی بیاید با او

ریشۀ فتنه را بر اندازیم

عاقبت بهر مادر سادات

گنبد و بارگاه می‌‌‌سازیم

 

با نیابت ز قبر مادرمان

سوی ‌ام البنین سلام کنیم

دست بر سینه در مقابل او

مثل عباس، احترام کنیم

 

سوی ‌ام البنبن سلام کنیم

می‌رسد از مدینه بوی غم

فاطمه باز دیده گریان شد

چونکه قبر چهار فرزندش

در حریم بقیع ویران شد

 

آتش کینه شعله‌‌ها دارد

از دل سرسپرده‌های یهود

لعنت حق به هر چه وهابی

لغنت فاطمه به آل صعود

 

قصد دارند ریشه را بزنند

صحبت از قبر‌ها بهانه بُود

ریشۀ بغض و کینۀ اینان

آتش و دود و تازیانه بود

 

لعنت حق به آن کسانی که

اولین شعله را به پا کردند

حق پیغمبر معظم را

با لگد پشت در ادا کردند

 

در مدینه ز بعد پیغمبر

ناله‌های بلند ممنوع است

در مرام پلید این مردم

زن زدن از امور مشروع است

 

گریه کردند آسمانی‌ها

با نوای حزینۀ زهرا

به گمانم که باز تازه شده

داغ مسمار و سینۀ زهرا

 

بعد از آنکه زدند زهرا را

دستشان باز شد به بی ادبی

کاش روزی هیچکس نشود

ضرب سنگین سیلی عربی

 

کاش مهدی بیاید با او

ریشۀ فتنه را بر اندازیم

عاقبت بهر مادر سادات

گنبد و بارگاه می‌‌‌سازیم

 

با نیابت ز قبر مادرمان

سوی ‌ام البنین سلام کنیم

دست بر سینه در مقابل او

مثل عباس، احترام کنیم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×