- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۲
- بازدید: ۵۲۴۴
- شماره مطلب: ۶۲۱۲
-
چاپ
بند هشتم از ترکیب بند محتشم کاشانی
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد
هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد
هر جا که بود آهویی از دشت پا کشید
هر جا که بود طایری، از آشیان فتاد
شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت
چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد
هر چند بر تن شهدا چشم کار کرد
بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد
بی اختیار نعرۀ هذا حسین، زو
سر زد، چنان چه آتش ازو در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بضعه البتول
رو در مدینه کرد که یا ایّها الرسول
-
بند دوازدهم از ترکیب بند محتشم کاشانی
ای چرخ، غافلی که چه بیداد کردهای
وز کین چهها در این ستم آبادکردهای
بر طعنت این بس است، که با عترت رسول
بیداد کرده خصم و تو امداد کردهای
-
بند یازدهم از ترکیب بند محتشم کاشانی
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانۀ طاقت خراب شد
خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
-
بند دهم از ترکیب بند محتشم کاشانی
کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین
اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطۀ عقوبت اهل جفا ببین
-
بند نهم از ترکیب بند محتشم کاشانی
این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
دود از میان رسانده به گردون حسین توست
بند هشتم از ترکیب بند محتشم کاشانی
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد
هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد
هر جا که بود آهویی از دشت پا کشید
هر جا که بود طایری، از آشیان فتاد
شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت
چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد
هر چند بر تن شهدا چشم کار کرد
بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد
بی اختیار نعرۀ هذا حسین، زو
سر زد، چنان چه آتش ازو در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بضعه البتول
رو در مدینه کرد که یا ایّها الرسول