مشخصات شعر

داغ‌های برابر

 

خورشید می‌دمید و باور نداشتند  

از خواب مرگ عاطفه، سر بر نداشتند


هرگز کسی نگفت که شمشادهای باغ  

کی قد کشیده‌اند اگر سر نداشتند؟

 

گیسوپریش غربت زینب نمی‌شدند

آنان که چون حسین برادر نداشتند


هرگز شبیه ام بنین چار کشته را  

در سینه داغ‌های برابر نداشتند


جسم حسین زیر سم شعله ناک باد  

افتاده بود و آینه را برنداشتند


غوغای طلحه بود و فراوانی زبیر  

اهریمنان نیاز به خنجر نداشتند


نامردمان رعشه! نترسید دشنه را  

دل‌هایتان حوالۀ خنجر نداشتند


این‌ها  به خون آل علی تشنه آمدند  

کاری به کار مردم دیگر نداشتند


یا ایها المزمل، این لاله‌های سرخ  

جز داغ، جامه‌ای که به پیکر نداشتند


این‌ها چگونه از سر خود می‌گذاشته‌اند  

با آن سوی حماسه اگر سر نداشتند؟

 

خورشید می‌دمید فرآیند نور را
این دشت‌های مرده که باور نداشتند

 

داغ‌های برابر

 

خورشید می‌دمید و باور نداشتند  

از خواب مرگ عاطفه، سر بر نداشتند


هرگز کسی نگفت که شمشادهای باغ  

کی قد کشیده‌اند اگر سر نداشتند؟

 

گیسوپریش غربت زینب نمی‌شدند

آنان که چون حسین برادر نداشتند


هرگز شبیه ام بنین چار کشته را  

در سینه داغ‌های برابر نداشتند


جسم حسین زیر سم شعله ناک باد  

افتاده بود و آینه را برنداشتند


غوغای طلحه بود و فراوانی زبیر  

اهریمنان نیاز به خنجر نداشتند


نامردمان رعشه! نترسید دشنه را  

دل‌هایتان حوالۀ خنجر نداشتند


این‌ها  به خون آل علی تشنه آمدند  

کاری به کار مردم دیگر نداشتند


یا ایها المزمل، این لاله‌های سرخ  

جز داغ، جامه‌ای که به پیکر نداشتند


این‌ها چگونه از سر خود می‌گذاشته‌اند  

با آن سوی حماسه اگر سر نداشتند؟

 

خورشید می‌دمید فرآیند نور را
این دشت‌های مرده که باور نداشتند

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×