مشخصات شعر

داغ حسین (ع)

محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین

گریست ابر خزان هم به باغ و راغ حسین

 

هزار و سیصد واندى گذشت سال و هنوز

چو لاله بر دل خونینِ شیعه، داغ حسین

 

به هر چمن که بتازد سموم باد خزان

زمانه یاد کند از خزان باغ حسین

 

هنوز ساقى عطشان کربلا گویى

کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین

 

اگر چراغ حُسینى به خیمه شد خاموش

مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسین

 

خدا به نافۀ خلدش دماغ جان پرداشت

که بوى خون نکند رخنه در دماغ حسین

 

فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى

خُدای را چه فروغى است در فراغ حسین

 

یزید کو که ببیند به ناله قافله‌ها

گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین

داغ حسین (ع)

محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین

گریست ابر خزان هم به باغ و راغ حسین

 

هزار و سیصد واندى گذشت سال و هنوز

چو لاله بر دل خونینِ شیعه، داغ حسین

 

به هر چمن که بتازد سموم باد خزان

زمانه یاد کند از خزان باغ حسین

 

هنوز ساقى عطشان کربلا گویى

کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین

 

اگر چراغ حُسینى به خیمه شد خاموش

مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسین

 

خدا به نافۀ خلدش دماغ جان پرداشت

که بوى خون نکند رخنه در دماغ حسین

 

فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى

خُدای را چه فروغى است در فراغ حسین

 

یزید کو که ببیند به ناله قافله‌ها

گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×