مشخصات شعر

جانبازی

ای گروه از محبّت بی‌نصیب!

من حبیبم، من حبیبم، من حبیب

 

خشم حق گردیده ظاهر، بنگرید

جنگ فرزند مظاهر بنگرید

 

هان مخوانیدم نزار و پیرمرد

شیر مردم، شیر مردم، شیرمرد

 

گر هوای زنده بودن داشتم

زنده‌ یک تن از شما نگذاشتم

 

من حبیبم، مرگ محبوب من است

زخم روی زخم، مطلوب من است

 

آن که سوزاند مرا حاصل، کجاست؟

ناز قاتل می‌کشم، قاتل کجاست؟

 

او شهادت را به استقبال رفت

تا که در امواج خون از حال رفت

 

آن قدر خون ریخت از آن جان پاک

تا که سرو قامتش شد نقش خاک

 

تا ابد از خلق و خلاّق وَدود

بر حسین و بر حبیب او درود!

 

جانبازی

ای گروه از محبّت بی‌نصیب!

من حبیبم، من حبیبم، من حبیب

 

خشم حق گردیده ظاهر، بنگرید

جنگ فرزند مظاهر بنگرید

 

هان مخوانیدم نزار و پیرمرد

شیر مردم، شیر مردم، شیرمرد

 

گر هوای زنده بودن داشتم

زنده‌ یک تن از شما نگذاشتم

 

من حبیبم، مرگ محبوب من است

زخم روی زخم، مطلوب من است

 

آن که سوزاند مرا حاصل، کجاست؟

ناز قاتل می‌کشم، قاتل کجاست؟

 

او شهادت را به استقبال رفت

تا که در امواج خون از حال رفت

 

آن قدر خون ریخت از آن جان پاک

تا که سرو قامتش شد نقش خاک

 

تا ابد از خلق و خلاّق وَدود

بر حسین و بر حبیب او درود!

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×