کرب و بلا: بایدها و نبایدهای حاکم بر مجالس سوگواری سید و سالار شهیدان، امام حسین (ع) از آن دست موضوعاتی است که از دیرباز تا به امروز مورد توجه جمع زیادی از علما، محققین و عاشوراپژوهان قرار داشته است. لزوم و اهمیت مضاعف برگزاری شایسته و هرچه باشکوه‌‌تر این مجالس باعث شده علما و بزرگان دینی اهتمام ویژه‌ای به آداب، بایسته‌ها و اصول حاکم بر این مجالس داشته باشند و توصیه‌ها و تذکرات فراوان و مکرری را در این باب بیان کنند.

 

«عبدالحسین طالعی» نویسنده، عاشوراپژوه و عضو هیئت‌ علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه قم، در گفتگویی با «کرب و بلا» به تبیین نکاتی در خصوص برگزاری صحیح محافل حسینی منطبق با آموزه‌های دینی پرداخته است.

 

مجالس حسینی؛ فرصت منحصری برای پیوند مردم با فرهنگ حسینی

عضو هیئت‌علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه قم در آغاز سخنان خود از مجالس حسینی به مثابه شمشیری دولبه تعبیر کرد که می‌تواند تهدید یا فرصت باشد. فرصت از آن رو که ارتباط مردم را با فرهنگ و معارف حسینی برقرار می‌کند‌. فرصت منحصر به فردی که از طریق نگارش کتاب، شرکت در مجالس علمی و امثالهم که عموماً مختص خواص هستند، ایجاد نمی‌شود، مجالس حسینی متعلق به عموم و فرصتی است برای حضور همه افراد اعم‌ از مرد، زن، کودک، نوجوان، پیر و جوان با هر سطح از تخصص، اعتقادات دینی، جنسیت و سن و سال؛ یکی در کار فنی متخصص است، دیگری در سطح بالای علمی قرار دارد، فردی در امور ادبی تخصص دارد، کسی در کار هنری سررشته دارد و یا مهارت آشپزی دارد، بعضی افراد توان سرمایه‌گذاری دارند یا آن کسی که از عهده مدیریت جلسه برمی‌آید و... همه و همه با تمام توان و تخصص خود پا به میدان می‌گذارند. لذا دامنه کسانی که به این وادی وارد می‌شوند بسیار وسیع است و مصداق «حب الحسین یجمعنا»؛ عشق به سیدالشهدا همه را دور هم جمع می‌کند. لذا مجالس حسینی از این حیث، فرصت فوق‌العاده‌ای به شمار می‌آیند که ارتباط همگان با حضرت سیدالشهدا (ع) را برقرار می‌سازند.

اما همان‌طور که در آغاز کلام نیز اشاره کردم، این مجالس در کنار فرصت‌های پرشماری که دارند، می‌توانند تهدیدهایی نیز به همراه داشته باشند. بر اساس کلام مولا امیرالمؤمنین علی (ع) «انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرف الذی ترکه»؛ شما راه صحیح را پیدا نمی‌کنید، مگر کسانی را بشناسید که راه صحیح را ترک کرده‌اند؛ به عبارت دیگر برای اینکه بفهمیم مجلس حسینی چه باید باشد، راهی جز پاسخ به این پرسش نداریم که مجلس حسینی چه نباید باشد. فلذا باید درباره نا بایسته‌های مجلس حسینی صحبت کرد. پرسشی که قریب به 200 سال است موضوع پژوهش محققان قرار گرفته است؛ اما آنچه اهمیت دارد اینکه اگر مجلس حسینی درست برگزار نشود و کج نگری یا کج‌رفتاری در آن وجود داشته باشد، باعث می‌شود عده‌ای از دین زده شوند؛ به بیان دیگر، موجب دین‌گریزی عده‌ای می‌شود‌.

 

تفسیر، تبیین و تحلیل غلط از دین، غرب را دچار مادی‌گری کرد

طالعی در بخش دیگری از سخنان خود با استناد به کتاب ارزشمند «علل گرایش به مادی‌گری» اثر شهید «مرتضی مطهری»، به تبیین علل گرایش به مادی‌گری در غرب پرداخت و اظهار داشت: شهید مطهری در این کتاب از دو عامل نارسایی آموزه‌ها و تبیین‌های کلیسایی نسبت به دین و نیز رفتارهای غلط اصحاب کلیسا که خود را نماد دین می‌دانستند و مردم هم آنها را نماد دین می‌دانستند، به عنوان علل گرایش غرب به مادی‌گری نام برد که این گرایش بعد از مدت زمانی بدون چون‌وچرا مورد پذیرش و تقلید کشورهای شرقی قرار گرفت.

اما من در تکمیل فرمایشات مرحوم مطهری عرض می‌کنم این دو عامل، دو وجه یک حقیقت هستند و آن حقیقت این است که آنچه در اروپا اتفاق افتاد، عبارت از تفسیر غلط نسبت به دین بود؛ تبیین غلط، بیان غلط و تحلیل غلط از دین بود. این تفسیر، تبیین و تحلیل غلط از دین، گاهی در وجه نظری بود که خود را در قالب نارسایی آموزه‌های کلیسایی نشان داد، گاهی هم در وجه عملی که خود را در قالب رفتار غلط اصحاب کلیسا نشان داد.

اکنون، پرسش اینجا است؛ آیا اتفاقی که در غرب رخ داد، نمی‌تواند برای ما هم اتفاق بیفتد؟ یعنی این امکان وجود دارد که ما نیز گرفتار چنین تفسیرها، تبیین‌ها و تحلیل‌های غلط شویم؟

 

آموزه‌های امام حسین (ع) دچار تفسیرهای غلط برخی متولیان مجالس حسینی شده است

این عاشورا پژوه با طرح این سؤال به تبیین موضوع نا بایسته‌های مجالس حسینی پرداخت و اظهار داشت: آموزه‌های فطری و عقل پسند حضرت سیدالشهدا (ع) که نماد پیوند استوار بین عقل سلیم و نقل صحیح و فطرت الهی است، متأسفانه توسط برخی متولیان مجالس حسینی در معرض تفسیر و تبیین‌ها و تحلیل‌های غلط و نارسا قرار گرفته است. این نارسایی گاه در بعد نظری، به محتوای برخی از مطالب و اشعاری تبدیل شده است که در مجالس حسینی ارائه می‌شوند. گاهی هم خود را در عملکرد بعضی متولیان مجالس حسینی اعم از: سخنران، مداح، شاعر و... نشان داده یا به‌طور کلی در رفتارهایی که درون این مجالس صورت می‌پذیرد، نمود پیدا کرده است؛ بنابراین مجالس حسینی از یک‌سو فرصت منحصری برای گستراندن فرهنگ حسینی در میان آحاد اقشار جامعه هستند و از سوی دیگر، اگر انتقال فرهنگ حسینی در این مجالس به درستی صورت نپذیرد، می‌تواند به تهدید بدل شود.

 

شیخ جعفر شوشتری؛ پیشگام تذکر در باب نا بایسته‌های مجالس حسینی

عضو هیئت‌علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه قم سپس با مروری بر به پیشینه این مبحث گفت: باید از تذکرات خطیب فقیه و واعظ شهیر، «مرحوم آیت‌الله شیخ جعفر شوشتری» یاد کنم. این مرد بزرگ و دلسوخته، در لابه‌لای مواعظ خود که نسخه‌های متعددی چه به صورت چاپی و چه به صورت خطی از آن موجود است، نکات فوق‌العاده‌ای در راستای بهسازی وضع مجالس حسینی بیان کرده اما این مواعظ در یک‌جا جمع‌آوری نشده‌اند و بدون تردید با تجمیع و تدوین این نکات ناب می‌توان به سبک منبرداری مرحوم شیخ جعفر پی برد و به بیان بهتر این نکات به خودی خود می‌تواند تا حد زیادی نشان‌دهنده نا بایسته‌های مجالس حسینی باشد.

 

شرح وظایف منبری‌ها و مداحان حسینی در کتاب «لؤلؤ و مرجان»

کتاب بسیار مهم «لؤلؤ و مرجان» نیز اثری در همین باب است که در سال 1320 توسط مرحوم «محدث نوری» به رشته تحریر درآمده و انگیزه تألیف این کتاب آن بود که مرحوم «سید محمد مرتضی جمپوری» که از دوستان یا شاگردان مرحوم محدث نوری و مقیم «جمپور» هند بود، نامه‌های مکرری را از هند به محدث نوری ارسال و اظهار کرد که وضع مجالس هند هم از حیث محتوایی که در آنها ارائه می‌شود و هم از حیث رفتار متولیان مجالس، بسیار نامناسب است. مرحوم نوری پس از فراغت از نگارش کتاب بزرگ «مستدرک الوسائل» پاسخگویی به درخواست سید محمد مرتضی جمپوری را در دستور کار خود قرار می‌دهد و نتیجه آن نگارش کتاب لؤلؤ و مرجان بود که سال 1320 قمری به اتمام می‌رسد. ایشان در این کتاب، درباره وظایف منبری‌ها و مداحان صحبت می‌کند. در آن زما منبرها دو پله‌ای بودند و معمولاً مداح‌ها در پله اول می‌نشستند و منبری‌ها در پله دوم. از همین رو ایشان نام کتاب را «لؤلؤ و مرجان در آداب و وظایف پله اول و دوم روضه‌خوانان» گذاشته است.

مرحوم محدث نوری در این کتاب علاوه ‌بر شرح وظایف منبری‌ها و مداحان، به توصیف وظایف بانیان مجالس نیز می‌پردازد. او لزوم پرهیز از بیان دو مطلب را برای گویندگان بسیار جدی قلمداد می‌کند؛ یکی کذب و دیگری ریا و در ادامه در باب هر یک از این دو به‌تفصیل صحبت می‌کند... این کتاب ابتدا شهرت چندانی نداشت، آنچه که طی پنجاه، شصت سال اخیر موجب افزایش اشتهار کتاب لؤلؤ و مرجان شد، تذکرات و یادآوری‌های استاد شهید، مرتضی مطهری بود.

 

راهی که شیخ عباس قمی با تألیف «نفثه المصدور» ادامه‌ داد

به گفته این عاشورا پژوه، شور، دلسوختگی و تذکرات مرحوم نوری به شاگردان ایشان هم سرایت کرد. ازجمله شاگردان ایشان، می‌توان به مرحوم «محدث قمی» یا همان شیخ عباس قمی اشاره کرد. مرحوم محدث قمی در جاهای مختلف ازجمله در «منتهی الآمال» و باب مربوط به حضرت سیدالشهدا (ع)، تذکراتی به گویندگان می‌دهد. او در «مفاتیح‌الجنان» نیز پس از نقل زیارت وارث، تذکرات و هشدارهایی خطاب به کسانی که زیارت وارث را می‌خوانند و به آن جملاتی اضافه می‌کنند، می‌دهد.

مرحوم محدث قمی کتاب «نفثه المصدور» را در باب مقتل حضرت سیدالشهدا (ع) نوشته است. این کتاب، مکمل کتاب «نفس المهموم» است و به همین دلیل، این دو کتاب معمولاً همراه هم چاپ می‌شدند. ایشان در «نفثه المصدور»، آیین‌نامه و منشوری مشتمل بر بیست بند یا بیست ماده‌ را بیان می‌کند و گویندگان را ملزم به رعایت آن می‌داند. به نظر من این منشور بیست ماده‌ای، وصیت‌نامه علمی مرحوم محدث قمی خطاب به گویندگان و گردانندگان مجالس دینی بوده و بسیار جدی، صریح و شفاف است.

 

تجمیع آرای شیخ محمدباقر بیرجندی باب وسیعی را در زمینه نا بایسته‌های مجالس حسینی می‌گشاید

یکی دیگر از شاگردان مرحوم محدث نوری که در این‌باره تذکراتی داده، مرحوم «آیت‌الله شیخ محمدباقر بیرجندی» است. شیخ محمدباقر صاحب کتب بسیاری است که خوشبختانه بیشتر آنها به صورت خطی باقی مانده‌اند و از بین نرفته‌اند. مرحوم «آیت‌الله مرعشی نجفی» که خود از شاگردان شیخ محمدباقر بود، سعی کرد این کتاب‌ها را تهیه کند، لذا اکنون بیشتر این کتاب‌ها در کتابخانه مرحوم مرعشی نجفی موجود هستند. بعضی از این کتاب‌ها به چاپ هم رسیده‌اند، ازجمله آنها می‌توان به «فاکهه الذاکرین» اشاره کرد که توسط بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی منتشر شده است.

کتاب دیگری که در این‌باره بسیار مهم و معروف است؛ «کبریت احمر در شرایط منبر» است. ایشان در این کتاب تذکرات مفصلی ارائه می‌کنند که البته مثل تذکرات شیخ جعفر شوشتری، پراکنده است و اگر آنچه در این کتاب و کتاب‌های دیگر ایشان بیان شده، به صورت یک‌جا گردآوری شود، باب وسیعی را در این زمینه خواهد گشود.

 

مجالس حسینی نماد «تولی» و «تبری» هستند

طالعی در ادامه افزود: درباره نا بایسته‌های مجالس حسینی تذکرات بسیاری از سوی علما و محققین اظهار شده، هرچند نمی‌توان گفت همه آنچه که تاکنون گفته شده، بدون عیب و نقص بوده است. بنده نیز در قالب انجام وظیفه‌ای کوچک، مطلبی را در سال 1397 تحت عنوان «نا بایسته‌های مجالس حسینی» نوشته‌ام که در فضای مجازی موجود است. من در این مطلب به 36 مورد از نا بایسته‌های مجالس حسینی اشاره کرده‌ و به ذکر این نکته پرداخته‌ام که مجالس حسینی نماد دو عبادت مهم «تولی» و «تبری» هستند و به همین دلیل شیطان تا حد بسیار زیادی نسبت به آفت‌زایی و آسیب‌رسانی به این مجالس اهتمام دارد؛ زیرا او قطع شاهرگ حیات خود را در تولی و تبری می‌داند و به کسانی که از این طریق به راه نجات و هدایت تمسک می‌جویند، حسادت می‌ورزد؛ بنابراین شیطان همواره تلاش می‌کند اثرگذاری این مجالس را به‌کلی از بین ببرد یا هرچه کمرنگ‌تر کند و یا در این شجره طیبه آفتی بیندازد که از دوام، بقا و ثمر دهی آن بکاهد. البته آنچه من در این نوشتار آورده‌ام، منتهای مطلب نیست و انتهای کلام، افق دورتری را می‌طلبد. با این وجود عموم علاقه‌مندان به این مبحث را به خواندن این نوشته ارجاع می‌دهم.

 

عضو هیئت‌علمی دانشکده ادبیات دانشگاه قم در بخش پایانی خود به جمع‌بندی مطالب ارائه شده در این گفتگو پرداخت و تصریح کرد: در جمع‌بندی و نتیجه‌گیری بحث، باید بگویم اگر درختی ریشه‌های محکم و استواری داشته باشد، تبر هم آن را از پا نمی‌اندازد؛ چراکه در صورت اصابت تبر نیز همچنان جوانه می‌زند و به رشد خود ادامه می‌دهد اما اگر آفتی به جان درخت بیفتد، از داخل پوک می‌شود. ابلیس و دار و دسته‌اش درصدد آن هستند که این شجره طیبه را از داخل پوک کنند و به آن آسیب بزنند. چه‌بسا یکی از دلایل اینکه باوجود برگزاری این حجم انبوه از مجالس حسینی، هنوز فاصله ما با فرهنگ حسینی بسیار است، همین خرابکاری‌های ابلیس و ابلیسیان باشد.