کرب و بلا: خبر امتناع امام حسین (ع) از بیعت با یزید و خروج ایشان از مدینه و استقرار در مکه خیلی زود در شهرهای مختلف پیچید. امام حسین (ع) از زمان ورودشان به مکه که مقارن با سوم ماه شعبان بود، در موقعیت‌های مختلف تلاش می‌کردند پرده از چهره واقعی و مغایر بااسلام دستگاه حاکمه بردارند.

اینها همه اخبار و اتفاقاتی بود که حالا به سرزمین عراق و شهر کوفه نیز رسیده بود. کوفه از شهرهاى تازه تأسیس و پرجمعیت عراق و جهان اسلام، بیش از چهار سال مقر خلافت حضرت علی (ع) بود. مردم کوفه که خاطره حکومت علوی را از سال‌ها پیش در ذهن داشتند، حالا با اطلاع از این اتفاقات و از طرفی تردید نسبت به جانشینی یزید، در صدد دعوت امام به کوفه برآمدند.

 

اصرار به حضور امام در کوفه در قالب دعوت نامه‌هایی صورت گرفت که توسط شران شیعیان کوفه، شخصیت‌های شناخته شده و گروه‌های متعدد به سمت امام گسیل می‌شد. شمار نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع) را صدها و بلکه هزارها دانسته‌اند.«سید بن طاووس» تعداد نویسندگان نامه‌ها را دوازده هزار نفر عنوان کرده است که البته هر نامه را چند نفر امضا کرده بودند.2 «شیخ عباس قمی» نیز تعداد نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع) را دوازده هزار دانسته است.3

 

تمام این نامه ها که با مضمون مشترک دعوت امام به کوفه نوشته شد، در فاصله دهم تا چهاردهم رمضان سال 60 هجری ارسال شد.

 

وصول اولین نامه توسط امام حسین (ع)

اولین نامه کوفیان در دهم رمضان سال 60 هجری به محضر مبارک سیدالشهدا (ع) رسید. نامه ای که توسط سران کوفه به سرپرستی «سلیمان بن صرد خزاعی» نگاشته شده بود. سلیمان به شیعیانی که در منزل او گرد آمده بودند، از عدم بیعت امام با یزید و حرکت ایشان به سمت مکه خبر داد و از آنان خواست اگر قصد یاری امام را دارند، ایشان را از این تصمیم مطلع کنند. و این چنین نخستین دعوت نامه به شرح ذیل نگاشته شد:

 

« بسم اللّه الرحمن الرحیم

به حسین بن علی از سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد، حبیب بن مظاهر و شیعیان او از مؤمنان و مسلمانان کوفه.

درود بر تو و ما با تو سپاس می‌گوییم خدایی را که جز او خدایی نیست.

اما بعد، سپاس خدایی را که دشمنِ ستمکار و سرکشِ تو را در هم شکست؛ کسی که بر این امت حمله کرد، خلافت را به یغما برد، اموال امت را غصب کرد و بدون رضایت آنان فرمانروایی‌شان را به دست گرفت، آنگاه نیکانِ آنان را کشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را میان ستمکاران و ثروتمندان قرار داد. پس لعنت خداوند بر او باد، همچنانکه قوم ثمود به لعنت گرفتار شدند.

همانا ما پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا، شاید که خداوند ما را به وسیله تو بر گرد حق جمع آورد. نعمان بن بشیر در کاخ امارت است و ما نه در جمعه‌ها با او نماز می‌خوانیم و نه در عید با او بیرون می‌رویم. هرگاه به ما خبر رسد که تو به سوی ما آمده‌ای، ما او را از شهر بیرون می‌کنیم تا اینکه او را به شام روانه سازیم، ان‌شاءالله»

 

بزرگان کوفه نامه را به «عبدالله بن مسمع همدانی» و «عبدالله بن وال تیمی» سپردند و از آنان خواستند هر چه زودتر نامه را به امام حسین (ع) برسانند. به این ترتیب نخستین نامه در دهم رمضان و در شهر مکه به دست امام حسین(ع) رسید.4

 

 

__________________________________________________________________

پی نوشت ها:

1- شهیدی، قیام حسین(ع)، 1380ش، ص114.

2- سید ابن طاووس، الملهوف، 1383ش، ص35.

3- قمی، منتهی الآمال، 1374ش، ج1، ص566.

4- شیخ مفید، الإرشاد، ج2، ص37-39.