غنیمت بردن از جنگها امری متداول است، طوری که در قرآن کریم نیز بدان اشاره شده و احکام فقهی برای آن صادر شده است؛ اما آنچه غنایم جنگ کربلا را مهم جلوه میدهد، مثله کردن پیکر سیدالشهدا علیهالسلام و غارت خیام اهلبیت آن حضرت است. همه مورخان نگاشتهاند که سپاه عمر سعد علاوه بر اسب و شتر و سلاح، آنچه از اثاثیه، لوازم سفر، زیورآلات زنان و عطرها در خیمهها وجود داشت، چپاول کردند. این رذالت و پستیها سبب شد اعمال و رفتار این غارتگران در اذهان مردم ماندگار شود. در ادامه وضعیت اموال غارت شده امام و تاراج خیام اهلبیت را بررسی میکنیم.
غارت لباسهای امام حسین (ع)
سپاه عمر سعد تمام لباس و لوازم شخصی امام حسین (ع) را غارت کردند. عمامه حضرت را «جابربن یزید»[1] (و به روایتی اخنس بن مرثد)، پیراهنشان را «اسحاق بن حیوه»[2]، کفشهایشان را «اسود بن خالد»[3] و قطیفه حضرت را «قیس بن اشعث کندی» برداشت.[4] مرد دیگری از قبیله کنده کلاه خز امام را که به زیر کلاهخود به سر میگذاشت به غارت برد[5].
امام حسین (ع) شلوار یمانی گرانقیمتی داشتند که چشم را خیره میکرد، هنگامیکه حضرت برای آخرین بار به میدان میرفتند؛ شلوار را پاره پاره کردند که کسی به آن طمع نکند، اما «بحربن کعب» آن را نیز ربود و امام را در آن حال رها کرد.[6] همچنین «بجدل بن سلیم» برای غارت انگشتر قیمتی امام حسین (ع) انگشت حضرت را قطع کرد.[7] بنا به نقل «سید بن طاووس» این انگشتر غیر از آن انگشترى است که از ذخائر نبوت است و امام آن را به فرزندش امام سجاد (ع) سپرده است. اینکه چرا کوفیان از یک شلوار پاره هم چشم نپوشیدند بحث مفصلی است که در این مقال نمیگنجد؛ اما آنچه روشن است، برداشتن شلوار پاره و بریدن انگشت به خاطر ربودن انگشتر، جز با پستی و رذالت تفسیر نمیشود. گرچه در تاریخ برخی از راویان به فقر و تنگدستی کوفیان هم اشاره کردهاند.
غارت لباسها و سلاحها برای سایر شهدا نیز اتفاق افتاد. به گونهاى که سپاه ابن زیاد بدنهاى شهدای لشکر امام حسین (ع) را برهنه و عریان روى خاک رها کردند.
غارت سلاح و مرکب
«عمر بن سعد» زره مخصوص آن حضرت را که فقط جلو را مىپوشاند و پشت نداشت غارت کرد.[8] حضرت دو شمشیر داشت که یکی را مردی از قبیله نهشل و دیگری را مردی از قبیله اَود برداشت.[9] سید در لهوف تصریح میکند: این شمشیرها غیر از ذوالفقار است که جزو میراث نبوت و امامت است.[10]
شمر شتر مخصوص امام حسین (ع) را غنیمت برداشت و به کوفه برد، پس از مدتی به شکرانه قتل فرزند پیامبر آن شتر را نحر کرد و گوشتش را به عنوان تبرک بین دشمنان اهلبیت در کوفه تقسیم کرد.[11] شتر دیگری را «ابوالجنوب (عبدالرحمان) جعفی» برد و بعدها با آن آب میکشید.[12]
پس از شهادت اباعبدالله (ع) سپاهیان کفر به فرماندهى شمر خیمهگاه را محاصره کردند و به دستور وی به سوی سراپرده حریم امام حسین (ع) هجوم بردند. اراذل و اوباش کوفه با شنیدن این فرمان بر یکدیگر سبقت میگرفتند.
غارت خیام و زنان اهلبیت
هنگامیکه هنوز امام حسین (ع) به شهادت نرسیده بودند، «شمر» میان ایشان و خانوادهشان مانع شد و با گروهی به سوی خیام اهلبیت حملهور شد. امام در حالی که از شدت جراحات روی زمین افتاده بود، فرمود: «اگر دین ندارید و از روز جزا نمیهراسید لااقل آزادمرد باشید، خیمهام را از دستبرد اراذل و اوباش دور بدارید.» آنگاه شمر گفت: خاندانش را رها کنید و به خودش مشغول باشید.[13]
اما پس از شهادت اباعبدالله (ع) سپاهیان کفر به فرماندهى شمر خیمهگاه را محاصره کردند و به دستور وی به سوی سراپرده حریم امام حسین (ع) هجوم بردند. اراذل و اوباش کوفه با شنیدن این فرمان بر یکدیگر سبقت میگرفتند و هر آنچه از اثاث و لوازم سفر، جامه و زیورآلات نزد زنان بود و هر چه به دستشان مىرسید، به یغما بردند. زنان حرم از خیمهها بیرون آمدند و همگى مىگریستند.
لشکریان عبیداله بن زیاد حتی برای گرفتن چادر و لباسهای روی زنان با آنان درگیر میشدند و اگر چیره میشدند، آن را میربودند.[14] برخی مورخان آوردهاند، عمر سعد مردم را از این کار بازداشت و آنان دست برداشتند.[15]
دشمن هر چه را مىیافت مىگرفت، حتى برای گرفتن گوشواره «حضرت امکلثوم» دختر امیرالمؤمنین (ع) گوش وی را دریدند.[16] سپس عطرها و سرخابی که حضرت حسین (ع) از کاروان تجاری یمن گرفته بود را غارت کردند.[17]
«عبدالله بن حسن» از قول مادرش فاطمه دختر امام حسین (ع) نقل میکند: مردم به چادرهای ما ریختند، من دختر خردسالی بودم و بر پایم دو خلخال طلا داشتم که مردی هر دو را ربود و سپس هرچه در چادرمان بود غارت کرد. حتی روپوش از دوش ما کشید و برد.[18]
امام صادق (ع) میفرمایند: مردم بر سر جامههای گرانبها و زیورآلات و سرخاب رفتند و آنها را به غنیمت گرفتند.[19] سپس سراغ بار و بنه امام رفتند. زنان از ترس جان و نامحرمان جامهها را میکندند و به غارتگران میدادند تا از شر آنان در امان بمانند. بیشتر لباسها و زیورآلات و شترها را «رحیل بن زهیر جعفی»، «جریر بن مسعود حضرمی» و «اسید بن مالک» برداشتند.[20]
«ابن نمای حلی» در مثیرالاحزان مینویسد: لشکر دشمن مقنعه زنان از سرشان، انگشتر از انگشتشان، گوشواره از گوششان و خلخالها را از پای آنان بیرون کشیدند.[21]
چگونگی تقسیم سرهای شهدا در بین قبایل
عمر سعد براى اینکه خبر پیروزى خود را هر چه زودتر به عبیداله بن زیاد برساند، در عصر عاشورا سر مطهر امام حسین (ع) را توسط «خولى بن یزید» و «حمید بن مسلم» به کوفه فرستاد.[22] وی تا حدود ظهر روز یازدهم به دفن اجساد پلید کشته شدگان سپاهش مشغول بود. پس از اتمام کار در حالى که پیکر پاک فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و یارانش در زیر آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهاى دیگر شهداى کربلا را از بدنها جدا کنند و به قصد تقرّب به ابن زیاد و گرفتن جایزه با خود به کوفه ببرند.[23] وی سرها را اینگونه بین قبائل تقسیم کرد:
- قبیله هوازن به فرماندهى شمر بن ذى الجوشن، 20 سر[24] در برخی منابع 12 سر برای هوازن نقل شده است[25]
- قبیله بنى اسد به فرماندهی هلال بن اعور، 6 سر[26]. لهوف تعداد سرهای این قبیله را 16 سر میداند[27]
- قبیله کنده به سرکردگى قیس بن اشعث، 13 سر
- قبیله تمیم به سرکردگى حصین بن نمیر، 17 سر
- قبیله مذحج، 7 سر[28]
دینوری در اخبارالطوال به جای قبیله مذحج نام دو قبیله زیر را ذکر کرده است:
- قبیله ازد به سرکردگى عیهمه بن زهیر، 5 سر
- قبیله ثقیف به سرکردگى ولید بن عمرو، 12 سر[29]
عمر سعد سرها را به این افراد سپرده و به سوی کوفه روانه کرد. کسانی که مامور مراقبت از حمل سرها در طول مسیر کربلا تا کوفه بودند، عبارتاند از: شمر بن ذی الجوشن، قیس بن اشعث، عمرو بن حجاج زبیدی و عزره بن قیس احمسی.
نوشتار فوق صرفاً گزارشی از چگونگی غارت خیام، جمع آوری غنیمت و تقسیم سرهای شهدا بین قبایل مختلف است و ترسیم فاجعه غارت امکانپذیر نیست.