مرگ خالد بن ولید

 

در روز آخر ربیع‌الثانی خالد بن ولید بن مغیره مخزومى به اسفل السافلین جهنم شتافت.[1] او 20 سال بعد از بعثت پیامبر (ص) در اواخر زندگانى آن حضرت، به همراه عمرو عاص به ظاهر اسلام را قبول کرد. ابوبکر او را حاکم شام کرد و عمر او را عزل کرد. پس از مدتى در شهر حمص مردم و در همان‌جا مدفون شد.[2]

در مواردى پیامبر (ص) از کارهاى خالد بیزارى جستند. او بدون اجازه پیامبر (ص) بنى جذیمه را به قتل رساند و عده‌ای را اسیر کرد و گفت: «هر کس اسیرى در دست دارد او را بکشد». مهاجر و انصار اسرار را نزد پیامبر (ص) فرستادند و آن حضرت دستان مبارک را بلند کرد و دو بار فرمود: «خدایا من بیزارى می‌جویم به‌سوی تو از کارى که خالد کرده است ».[3] خالد به عمار ناسزا گفت. پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس عمار را سب کند خداوند او را سب می‌کند».[4]
او به دستور ابوبکر خواست امیرالمؤمنین (ع) را به شهادت برساند، ولى قبل از هر اقدامى آن حضرت متوجه شدند و با دو انگشت گلوى خالد را آن چنان فشار دادند که خالد نعره کشید و مردم فرار کردند و خالد لباسش را نجس کرد. آنگاه گفت: ابوبکر و عمر مرا به این کار امر کرده‌اند. هر کس واسطه شد، آن حضرت او را رها نکرد تا آنکه ابوبکر عمر را فرستاد و ابن عباس را آورد. ابن عباس حضرت را به قبر مطهر پیامبر (ص) و فرزندانش و حضرت صدیقه (ع) قسم داد و حضرت او را رها کرد. ابوبکر به عمر گفت: «این هم نتیجه مشورت با تو»! چه اینکه عمر، خالد را براى این کار انتخاب کرده بود.[5]
همچنین خالد بن ولید مالک بن نویره (رحمه الله) را با عده زیادى از قبیله او به جرم بیعت نکردن با ابوبکر کشت و در همان شب با همسر مالک مرتکب خلاف شد. وقتى عمر این قضیه را شنید، گفت: «تو را سنگسار می‌کنم» ولى این کار را انجام نداد؟![6]
در مورد دیگرى هنگامی‌که ابوبکر او را به‌سوی قبیله بنى سلیم فرستاد، عده از مردان قبیله را در محلى جمع کرد و آنان را به آتش سوزانید.[7]