مشخصات شعر

اسم اعظم

باز فصل عزا و ماتم شد

باز هم موسم محرم شد

 

روزی این دو ماه ما اشک است

گریه بر داغ عشق، مرهم شد

 

رحمت حق نثار چشمی که

خیس، حتی به قدر یک نم شد

 

دم گرفتیم با: حسین، حسین

اسم ارباب، اسم اعظم شد

 

روضه‌خوان گفت: السلام علیک

ناگهان از گناهمان کم شد

 

جان به قربان تشنه‌کامی که

هرقدر نیزه خورد، محکم شد

 

روضه مانند زخم‌ها باز است

زیر انبوه تیغ، درهم شد

 

بدنی روی خاک افتاد و

یک‌تنه آبروی عالم شد

 

اسم اعظم

باز فصل عزا و ماتم شد

باز هم موسم محرم شد

 

روزی این دو ماه ما اشک است

گریه بر داغ عشق، مرهم شد

 

رحمت حق نثار چشمی که

خیس، حتی به قدر یک نم شد

 

دم گرفتیم با: حسین، حسین

اسم ارباب، اسم اعظم شد

 

روضه‌خوان گفت: السلام علیک

ناگهان از گناهمان کم شد

 

جان به قربان تشنه‌کامی که

هرقدر نیزه خورد، محکم شد

 

روضه مانند زخم‌ها باز است

زیر انبوه تیغ، درهم شد

 

بدنی روی خاک افتاد و

یک‌تنه آبروی عالم شد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×