مشخصات شعر

پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی

پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی

باز با لطف فراوان همه را بخشیدی

 

ابر وقتی که ببارد همه جا می‌بارد

رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی

 

گفته بودند به ما سخت نمی‌گیری تو...

همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی

 

یک نفر توبه کند با همه خو می‌گیری

یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی

 

پس گنه‌کاریِ امروز مرا نیز ببخش

تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی

 

حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود

تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی

 

داشت کارم گره می‌خورد ولی تا گفتم:

"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی

 

بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد

مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی

پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی

پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی

باز با لطف فراوان همه را بخشیدی

 

ابر وقتی که ببارد همه جا می‌بارد

رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی

 

گفته بودند به ما سخت نمی‌گیری تو...

همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی

 

یک نفر توبه کند با همه خو می‌گیری

یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی

 

پس گنه‌کاریِ امروز مرا نیز ببخش

تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی

 

حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود

تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی

 

داشت کارم گره می‌خورد ولی تا گفتم:

"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی

 

بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد

مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×