مشخصات شعر

روز مادر

روز مادر که می‌رسد همه جا
می‌شود غرق هدیه و لبخند

 همه فامیل سعی شان این است
توی یک خانه دور هم باشند

 

 یک نفر عکس مادر خود را
روی دیوار خانه‌اش زده است
مادرش چون همیشه در این عکس
تکیه بر روی شانه‌اش زده است

 

در دلش غصه خورده و می‌گفت
عطر یادش نمی‌رود از یاد
مادرم چون همیشه در این عکس
تکیه بر شانه‌های من می‌داد

 

در سرش دوره می‌شود گاهی 
خاطرات قدیم آن خانه
روضه‌های زنانۀ مادر
محفل کوچکی غریبانه

 

در دلش غصه می‌خورد ای کاش
می‌شد آن سایه بر سرش باشد
فکر یک کادویی ست تا شاید
هدیۀ روز مادرش باشد
                                                             

او گذرنامه‌اش درست شده
حاضر آماده است تا برود
مادرش دوست داشت تا زنده است
سفری هم به کربلا برود 

                       

روز مادر

روز مادر که می‌رسد همه جا
می‌شود غرق هدیه و لبخند

 همه فامیل سعی شان این است
توی یک خانه دور هم باشند

 

 یک نفر عکس مادر خود را
روی دیوار خانه‌اش زده است
مادرش چون همیشه در این عکس
تکیه بر روی شانه‌اش زده است

 

در دلش غصه خورده و می‌گفت
عطر یادش نمی‌رود از یاد
مادرم چون همیشه در این عکس
تکیه بر شانه‌های من می‌داد

 

در سرش دوره می‌شود گاهی 
خاطرات قدیم آن خانه
روضه‌های زنانۀ مادر
محفل کوچکی غریبانه

 

در دلش غصه می‌خورد ای کاش
می‌شد آن سایه بر سرش باشد
فکر یک کادویی ست تا شاید
هدیۀ روز مادرش باشد
                                                             

او گذرنامه‌اش درست شده
حاضر آماده است تا برود
مادرش دوست داشت تا زنده است
سفری هم به کربلا برود 

                       

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×