کرب و بلا: در میان آن دسته از اصحاب سیدالشهدا (ع) که پیش از واقعه کربلا به شهادت رسیدند، عمدتاً افرادی بودند که یا خود فرستاده امام بودند و یا اینکه به همراه سفیران امام حسین (ع) پیش از رسیدن ایشان به سرزمین عراق به کوفه رسیدند و بر اثر دسیسه عبیدالله و جفای مردم کوفه، قبل از اینکه به سپاه امام ملحق شوند، به فیض شهادت رسیدند.
از جمله این شهدا «قیس بن مسهر صیداوی» است که بارها به عنوان سفیر امام حسین (ع) انجام وظیفه کرد و در نهایت در مسیر مأموریت خود و چند روز پیش از واقعه کربلا به شهادت رسید.
«قیس بن مسهر بن خزیمه اسدی صیداری» از قبیله «اسد» از اعراب عدنانی شمال شبهجزیره است که این قبیله در شجاعت، شرافت و عشق به مکتب اهلبیت (ع) زبانزد کوفیان بودند. قیس با جناب «حبیب بن مظاهر اسدی»، «مسلم بن عوسجه» و «مسهر بن خالد» که هر سه از اصحاب رسول خدا بودند، نسبت و قرابت داشت.
پس از حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه، قیس یکی از کسانی بود که نامههای مردم کوفه را بری امام به مکه آورد. او از اعضای دومین فرستادگانی بود که به همراه «عبدالرحمن بن عبدالله» به همراه 150 نامه وارد مکه شد و به خدمت امام حسین (ع) رسیدند و آن حضرت را بر حرکت به سمت کوفه فرا خواندند. امام قیس را به همراه مسلم ین عقیل به کوفه فرستاده بود.1
در کوفه وقتی مسلم استقبال مردم شهر را دید، طی نامهای امام را به کوفه فراخواند و حامل این نامه کسی نبود جز قیس که به همراه «عابس بن شبیب» سفیر امام حسین (ع) در مکه بودند.2 بر اساس گزارشهای موجود، قیس کمی بعد از رسیدن به کوفه، به مکه بازگشت و در خدمت امام بود.
قیس بن مسهر و مأموریتی که ناتمام ماند
پس از حرکت امام به سوی عراق و گذشتن از چند منزل، کاروان به منزل «حاجز»3 از بخشهای منطقه «بطن الرمه» رسید. امام حسین (ع) در این مکان نامهای برای اهل کوفه و چهرههای سرشناس شهر از جمله «سلیمان بن صرد» و «رفاعه بن شداد» نوشت و توسط قیس به سوی کوفه ارسال نمود.4
این آخرین باری بود که قیس حامل پیغام امام میشد. هنگامی که به قادسیه رسید، «حصین بن نمیر» که از سوی ابن زیاد در قادسیه پست نظامی نیرومندی مرکب از 4000 نفر از لشکریان عرب ساخته و امکان ورود و خروج به کوفه را مسدود ساخته بود، دستور بازداشت و تفتیش او را صادر نمود.5 قیس بیدرنگ نامه را درآورد و پارهپاره کرد. حصین او را نزد عبیدالله فرستاد. بین عبیدالله و قیس سؤال و جوابی صورت گرفت که گویای روح پر صلابت قیس است.
ابن زیاد پرسید: تو کیستی؟
گفت: مردیام از شیعیان علی (ع) و فرزندش حسین (ع)
گفت: چرا نامه را پاره کردی؟
گفت: برای آنکه تو از محتوای آن مطلع نشوی.
گفت: از جانب که بود و سوی که نوشته؟
گفت: از جانب حسین بن علی (ع) که برای عدهای از مردم کوفه مرقوم فرموده بود و من اسامی ایشان را نمیدانم.
ابن زیاد خشمگین شد و گفت: به خدا قسم تو را رها نمیکنم مگر این که نام آن افراد را بگویی و یا آنکه بر فراز منبر روی و آشکارا بر حسین و پدر و برادرش دشنام بدهی. در غیر این صورت تو را خواهم کشت.
قیس که این پیشنهاد را فرصت خوبی برای رساندن امام به کوفیان میدید، بیدرنگ پیشنهاد امام را پذیرفت و گفت بر منبر میروم و حسین را تکذیب میکنم. بدین گونه قیس بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اسلام، از امام حسین (ع) و پدر بزرگوارش به نیکی یاد کرد و بر عبیدالله و نیاکان او و همه گردنکشان اموی نفرین فرستاد.
سپس خطاب به مردم کوفه گفت: مردم! حسین بن علی بهترین خلق خدا و پسر دختر رسول او است و من فرستاده اویم. او را اجابت کنید و به او بپیوندید و ندایش را لبیک گویید.6
ابن زیاد که خود را باخته بود، بیدرنگ فرمان داد قیس را از فراز قصر به پایین پرتاب کنند و بدن او را قطعهقطعه کنند و بدین ترتیب قیس پیش از ملحق شدن به سپاه سیدالشهدا (ع) به شهادت رسید.7
امام حسین (ع) در منزلگاه «عُذَیبُ الهِجانات» نزدیک کوفه و در دیدار با هزاران نفر از شیعیان که خود را از کوفه به امام رسانده بودند، از حال فرستاده خود قیس بن مسهر پرسید و آنان ماجرای شهادت وی را به عرض امام رساندند. امام از دگرگونی اوضاع کوفه و از قتل فجیع فرستاده خود بهقدری اندوهگین شدند که بیاختیار گریستند و درباره شیعیان که در راه هدف حضرت به شهادت رسیدند دعای خیر کردند.8
در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه با این عبارت از این شهید وفادار یاد شده است: «السَّلَامُ عَلَى قَیسِ بْنِ مُسْهِرٍ الصَّیدَاوِی»9
شرح کاملی از نام و نسب، نقش قیس در حرکت امام حسین (ع) و نحوه شهادت این صحابی رسول خدا را در دانشنامه تخصصی امام حسین (ع) «ویکی حسین» دنبال کنید.
_________________________________________________________________
منابع:
1- مروج الذهب، ج 3، ص 248.
2- تاریخ طبری، ج 5، ص 375؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع) ج ا، ص 80.
3- حاجر به معنای مانع و جایی مانند دره که آب در آن جمع میشود، منزلی در مسیر مکه به کوفه است که پیش از خزیمیه قرار دارد.
4-. معجم البلدان، ج 2، ص 370؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 166؛ معجم البلدان، ج 3، ص 255؛ معجم البلدان، ج 2، ص 204.
5- ارشاد ج 2، ص 418
6- دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، ص 152؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 167؛ وقعه الطف، ص 160
7- تاریخ طبری، ج 5، ص 395؛ الأخبارالطوال، ص 246؛ أنساب الأشراف، ج 11، ص 164.
8- الفتوح، ج 5، ص 83؛ محمدزاده، مرضیه، شهیدان جاوید، فصل 2. ص 268.
9- ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، ص 493.