به گزارش کرب و بلا، محمد کرمی‌نیا؛ قرآن پژوه و عضور باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان گفت: آیات فراوانی در شأن امام حسین (ع) فرود آمده که مفسرین اهل سنت بعضی را درباره حضرت تفسیر و بعضی دیگر را تأویل و تطبیق نموده‌اند و من با پژوهش‌هایی که در این زمینه داشتم به این نتیجه رسیدم که امام حسین (ع) همانطور که در منابع روایی و تاریخ اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد، در روایات تفسیری اهل سنت نیز دارای جایگاه والا و درخور توجهی است که نمی‌توان ساده از کنار آن گذشت.

 

وی ادامه داد: روایات زیادی از پیامبر (ص) در مجامع حدیثی اهل سنت وارد شده است که همه آن‌ها عظمت و شخصیت والای امام حسین (ع) را می‌رساند و این که حضرت همواره مورد توجه رسول گرامی اسلام (ص) بوده تا جایی که می‌فرماید: «الولد ریحانه و ریحانتای الحسن و الحسین»: فرزند دلبند است و حسن و حسین دو دلبند منند. (به عنوان نمونه این روایت در منابع اهل سنت موجود است. (التلیدی المغربی، 1388: 163؛ تلمسانی، 1402: 43؛ محمد بن‌ طولون شمس الدین، بی‌تا: 27؛ الجزری، بی تا: 170 و 198؛ قندوزی، ج 4، بی تا: 185)

 

کرمی‌نیا تصریح کرد: شأن امام و مقام سیدالشهدا (ع) در کتب روایی و حدیثی اهل سنت مورد ستایش قرار گرفته و از سوی دیگر، از گفته‌های بسیاری از بزرگان اهل سنت چنین به دست می‌آید که حمایت از قیام حسینی، یک اندیشه مقطعی، فرقه‌ای یا سیاسی نیست بلکه یک اصل اعتقادی است و در نتیجه آن بوده است که اهل سنت همانند شیعیان، ایام محرم به ویژه تاسوعا و عاشورا را گرامی می‌داشته و به سوگواری، اطعام و نذورات به طور گسترده می‌پرداخته‌اند.

 

این قرآن‌پژوه افزود: از بین بزرگان اهل سنت، به عنوان نمونه، ابوالحسن اشعری (324 ه.ق) به عنوان پیشوای مکتب اشاعره و صاحب کتاب «مقالات‌ الاسلامیین» می‌نویسد:‌‌ «چون ستمکاری یزید از حد خود گذشت، ‌امام حسین (ع) و یارانش علیه ظلم او قیام کردند و در کربلا به شهادت رسیدند» و یا ابن‌ تغرری بردی (874 ه.ق) می‌گوید: ‌اصحاب ما (شافعیان) لعن کسی را که حسین (ع) را به قتل رساند و یا دستور به قتل او داد و یا اجازه به این امر داد و یا راضی به آن بود، جایز می‌دانند.

 

وی تأکید کرد:  در جای دیگر شخصی به نام تفتازانی (791 ه.ق) می‌گوید: «به اهل‌ بیت پیامبر (ص) ستم روا داشتند، آن را کسی نمی‌تواند پنهان کند... این ستم، به حدی بوده که هر آن‌چه را در زمین و آسمان است به گریه وا داشته و از شدت آن سنگ‌ها شکافته می‌شود و گذشت زمان‌ها و ماه‌ها، آن عمل بدش را از یاد نمی‌برد. لعنت خدا بر کسی باد که در این ستم، مباشرت ورزیده یا بدان خرسند گشته است.

 

کرمی‌نیا با اشاره به اینکه اهل سنت به واقعه کربلا بیشتر با دید سیاسی نگاه دارند تا دید اعتقادی، گفت: ا این وجود می‌توان با تکیه بر منابعشان گفت محبت رسول الله (ص) جزء لاینفک باور اعتقادیشان است و در موضوع قیام حسینی غالب اهل سنت جزء موافقان قیام حسینی هستند و بر این باورند که قیام امام حسین (ع) و خاندان و یارانش بر حق و صحیح بوده است.

 

وی ادامه داد: در کتب تفسیری اهل سنت، کتبی که گزاره‌های عاشورایی بیشتری را دارند، عبارتند از: «تفسیر القران العظیم»، «روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی»، «البرهان فی تفسیر القرآن»، «أنوار التنزیل و أسرار التأویل»، «الکشف و البیان»، «شواهد التنزیل لقواعد التفضیل» و...

 

این پژوهشگر دینی در ادامه گفت: آیات فراوانی هم وجود دارد که در ذیل آن‌ها، می‌توان جایگاه امام حسین (ع) و گزاره‌های عاشورایی را جستجو نمود، که از آن جمله آیه 61 سوره مبارکه آل عمران است که می‌فرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبین» (آل عمران/61) که در تفسیر آیه، مفسران اهل سنت گفته‌اند که منظور از «أَبْناءَنا» حسن و حسین (ع) است و روایت کرده‌اند که رسول اکرم (ص) برای مباهله که می‌آمد دست حسن و حسین (ع) را گرفته بود و حضرت فاطمه (س) پشت سر آن بزرگوار و علی (ع) نیز پشت سر حضرت زهرا (س) حرکت می‌کرد در نتیجه آیه فوق دلالت می‌کند که حسن و حسین (ع) فرزندان پیامبر (ص) هستند و برای تأکید این قول، آیه «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمان‌» (انعام/84) و «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیى‌ وَ عیسى‌» (انعام/85) را آورده‌اند که حضرت عیسی (ع) از جهت مادر به ابراهیم (ع) می‌رسد و او را ذریه ابراهیم (ع) معرفی می‌نماید. پس ثابت می‌شود که به پسر دختر هم «ابناء» می‌گویند. (فخر رازی، 1420: 248)

 

وی اظهار داشت: براین اساس است که امیرالمومنین (ع) نفس پیامبر (ص) شمرده شده و فرزندان آن حضرت، فرزندان بی‌واسطه پیامبر «أَبْناءَنا» خوانده شوند، به واقع والاترین مقام در سنجه خداوندی برای آن بزرگواران به حساب می‌آید و هیچ کس در جهان خلقت به چنین مقامی مقدور و مقرر نگشته است.