وقتی به داستان کربلا می نگریم، وقتی وقایع آن دوران را از نظر می گذرانیم و حوادث جانسوز آن دوران را مرور می کنیم، شاید همگی در فکر انتقام گیرنده ای فرو می رویم که سالهاست در انتظار ظهورش هستیم.

برای آشنایی با یکی از هزاران فضایل امام مُنتَظَر و انتقام گیرنده ی کربلا، با هم به گفتاری دلنشین از رسول خدا صل الله و علیه و آله توجه می نماییم.

ابا سلمی گوید: از رسول خدا صل الله و علیه و آله شنیدم که می فرمودند:

سمعت لَیْلَهَ أُسْرِیَ‏ بِی إِلَى الْجَلِیلِ جَلَّ جَلَالُهُ أَوْحَى إِلَیَ‏ "آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ"

‏قُلْتُ‏ "وَ الْمُؤْمِنُونَ"؟

‏قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ! مَنْ خَلَّفْتَ فِی أُمَّتِکَ؟

قُلْتُ: خَیْرَهَا.

قَالَ: عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ؟

قُلْتُ: نَعَمْ؛ یَا رَبِّ.

قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! إِنِّی اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَهً فَاخْتَرْتُکَ مِنْهَا، فَشَقَقْتُ لَکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی، فَلَا أُذْکَرُ فِی مَوْضِعٍ إِلَّا ذُکِرْتَ مَعِی، فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ صل الله و علیه و آله.

ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِیَهَ فِیهَا فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِیّاً، وَ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی، فَأَنَا الْأَعْلَى وَ هُوَ عَلِیٌّ.

یَا مُحَمَّدُ! إِنِّی خَلَقْتُکَ وَ خَلَقْتُ عَلِیّاً وَ فَاطِمَهَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ الْأَئِمَّهَ مِنْ وُلْدِهِ مِنْ سِنْخِ‏ نُورٍ مِنْ نُورِی، وَ عَرَضْتُ وَلَایَتَکُمْ عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِینَ، فَمَنْ قَبِلَهَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ مَنْ جَحَدَهَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْکَافِرِینَ.

یَا مُحَمَّدُ! لَوْ أَنَّ عَبْداً مِنْ عَبِیدِی عَبَدَنِی حَتَّى یَنْقَطِعَ وَ یَصِیرَ کَالشَّنِّ الْبَالِی ثُمَّ أَتَانِی جَاحِداً لِوَلَایَتِکُمْ مَا غَفَرْتُ لَهُ حَتَّى یُقِرَّ بِوَلَایَتِکُمْ.

یَا مُحَمَّدُ! تُحِبُ‏ أَنْ تَرَاهُمْ؟

قُلْتُ: نَعَمْ یَا رَبِّ!

فَقَالَ لِی: الْتَفِتْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ.

فَالْتَفَتُّ، فَإِذَا أَنَا بِعَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْمَهْدِیِّ فِی ضَحْضَاحٍ مِنْ نُورٍ قِیَامٌ، یُصَلُّونَ وَ فِی وَسْطِهِمُ الْمَهْدِیُ‏  یُضِی‏ءُ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ.

فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! هَؤُلَاءِ الْحُجَجُ وَ الْقَائِمُ مِنْ عِتْرَتِکَ‏ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی‏ لَهُ الْحُجَّهُ الْوَاجِبَهُ لِأَوْلِیَائِی وَ هُوَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِی بِهِمْ یُمْسِکُ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ‏ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِه[1]

شب معراج خداوند به من وحی کرد:

"آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّه"

(پیامبر بدانچه بر او نازل شده است ایمان آورده است).

عرض کردم: پروردگارا! مومنان نیز ایمان آورده اند.

فرمود راست می گویی یا محمد! چه کسی را در میان امت خود، جانشین قرار دادی؟

گفتم: بهترین آن ها را.

فرمود: علی بن ابی طالب علیه السلام  را؟

عرض کردم: آری.

فرمود: یا محمد! من توجهی بر زمین کردم و از میان جهانیان تو را برگزیدم و برای تو، یک اسم از نام های خود را جدا کردم، هیچ جا یادی از من نمی شود مگر اینکه تو با من یاد خواهی شد، من محمودم و تو محمد.

باز برای مرتبه ی دوم بر زمین توجه کردم، علی را انتخاب نمودم و برای او نامی از اسم های خود جدا کردم، من اعلی هستم و او علی.

یا محمد! من، تو، علی، فاطمه، حسن، حسین و امامان از فرزندان حسین را از شبح نوری از نور خودم آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمان ها و اهل زمین ها عرضه کردم، هر کس پذیرفت در نزد من از مومنان است و هرکس آن را انکار کرد نزد من از کافران است.

ای محمد! اگر بنده ای از بندگانم چنان مرا عبادت کند که همچون مشکی خشک گردد، بعد با انکار ولایت شما نزد من آید هرگز او را نمی آمرزم مگر اینکه به ولایت شما اقرار نماید.

ای محمد! می خواهی آن ها را تماشا کنی؟

عرض کردم: آری پروردگار من!

فرمود: به سمت راست عرش نگاه کن.

وقتی نگاه کردم، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و مهدی علیهم السلام را در هاله ای از نور دیدم که ایستاده اند و نماز می خوانند، در وسط آن ها مهدی علیه السلام همچون ستاره ای درخشان، می درخشد.

فرمود: ای محمد! اینان حجت های منند و این انتقام گیرنده ی عترت توست.

یا محمد! به عزت و جلالم سوگند! او حجت لازم برای اولیای من است و اوست انتقام گیرنده از دشمنانم. ‏