کرب و بلا: بعد از واقعه عاشورا افراد و گروه‌های مختلفی یا بواسطه اطلاع یافتن از واقعیت حادثه‌ای که در کربلا روی داده و یا به علت ندامت و پشیمانی از آنجه نسبت به حسین بن علی (ع) و یارانش روا داشته شده بود، علم خون‌خواهی و انتقام برافراشتند.

یکی از مهم‌ترین قیام‌هایی که بس از عاشورای سال 61 رخ داد، قیام «مختارثقفی» است. گذشته از نتیجه این قیام و جایگاه اقدامات مختار دز نظر ائمه معصومین (ع) آنچه اهمیت ویژه‌ای دارد؛ نقش و اثرگذاری همسر محتار در پیشبرد این رویداد تاریخی استت.

 

«عمره بنت نعمان» همسر دوم مختار است که در منایع تاریخی از ایشان به عنوان بانویی عفیف، زیبا، با ایمان، درستکار، ادیب و شاعر یاد شده است. پدرش «نعمان بن بشیر انصاری» همان کسی بود که پیراهن عثمان را به شام برد و در جنک صفین در کنار معاویه و بر علیه امام علی (ع) شمشیر زد و از جانب یزید والی شهر کوفه شد.

 

از جمله اثرگذاری مثبت عمره؛ زمانی بود که مسلم بن غقیل به عنوان سفیر امام حسین (ع) وارد کوفه شد و بعد از پیمان شکنی مردم کوفه به خانه مختار پناه برد. بنا به نقل کتب تاریخی یکی از دلایل عدم یورش والی کوفه و سپاهیانش به حناب مسلم، حضور عمره در خانه مختار بود.

 

عمره بر خلاف اعتقادات پدرش، علوی و از مریدان امیرمومنان (ع) بود و بعد از حادثه عاشورا و در جریان قیام همسرش مختار، پیوسه پشتیبان و حامی او بود و همسرش را همراهی می‌کرد.

بعد از قتل مختار توسط زبیریان، «مصعب بن زبیر» حاکم جدید کوفه «ام‏ثابت» و «عمره» دو همسر مختار را دستگیر کرد و برای محاکمه نزد خود آورد و خطاب به آنان گفت: «درباره‏ی مختار چه می‏‌گویید؟

ام‏ثابت همسر مختار گفت: درباره‏ی او چه می‏توانم بگویم؟! هر چه شما می‏گویید من هم همان را می‏گویم.

مصعب به او گفت: برو تو آزادی سپس رو به «عمره» همسر دوم مختار کرد و گفت: تو درباره‏ی مختار چه می‏گویی؟!

 

اما عمره بر خلاف همسر دیگر مختار در مجلس زبیریان کلامی در نکوهش مختار نگفت و بر ایمان و صالح بودن همسرش تاکید داشت و گفت: خدا او را رحمت کند که بنده‏ای از بندگان صالح خدا بود.

مصعب که صراحت لهجه این زن را دید و سخنان او را شنید، عصبانی شد و گفت او را زندانی کنید. سپس نامه‏ای به برادرش «عبدالله بن زبیر» نوشت و به دروغ در نامه نوشت که همسر مختار معتقد است شوهرش پیغمبر بوده درباره او چه کنم؟ عبدالله بن زبیر در جواب نوشت: «او را اعدام کن.» به دستور مصعب «عمره» همسر مختار را از زندان بیرون آوردند و برای اعدام به خارج از شهر کوفه نزدیک «حیره» بردند.

 

عمره با شنیدن خبر دستور قتل خود کفت: «این مرگ شهادتی است که آرزوی من شده و مرگی است گذرا که در پی آن بهشتی است و همنشینی با پیامبر و اهل‌بیت(ع) است. من فرزند علی بن ابیطالب را تنها نمی‌گدارم.. خدایا تو شاهد باش که من پیرو پیامبرت، ذختر و اهل‌بیت و شیعیانش هستم.» و بدین ترتیب عمره به دست «مطر» از خاندان «بنی‏تیم الله» به شهادت رسید. عمره اولین زنی در اسلام است که گردن زده شد.

 

شهادت دلخراش او همگان را متاثر کرد. «عمر بن ابی ربیعه قریش» از شاعران بنام عرب در رثای شهادت مظلومانه این بانو شعری سروذ و چنین نوشته است: «از عحیب‌ترین اتفاقاتی که سراغ دارم کشته شدن زنی آزاده و سپیدروی است. او را که خداوند رحمتش کند بی هیچ گناهی به قتل رساندند،... جنگیدن با دشمن و کشته شدن بر ما و بر زنان و پاکدامن واجب شده، از چنین پدری، جنین دختری با ایمان به دنیا آمد تا نمایانده شود که « یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ...» خداوند از مرده، زنده را بیرون می‌آورد...» سوره روم،

 

________________________________________________________________________________

پی‌نوشت‌ها:

1- ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج4، ص275-276.

2. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج7، ص 574.

3- سوره روم، آیه 19