کرب و بلا: قریب به ده روز از شهادت جانسوز حسین بن علی (ع) گذشت، اهلبیت رسول خدا روزهای سخت و حوادث دردناکی را در مسیر کربلا تا کوفه و زمان اسارت در این شهر شاهد بودند. در همین زمان بود که نامه یزید به ابن زیاد رسید مبنی بر اینکه سر مبارک سیدالشهدا (ع) و کسانی که با او کشته شدهاند و هر آنچه از آنها غارت شده و زنان و باقی مانده کاروان حسین بن علی (ع) را نزد او بفرستند.
تاریخ حوادث دردناکی را در خود ثبت کرده است، مردم کوفه سر مطهر سیدالشهدا ()ع) را در شهر میگرداندند و پس از اینکه از این عمل جسارتآمیزشان فارغ شدند، سرها را به قصر ابن زیاد بازگردانیدند. ابن زیاد «زحربن قیس» را مامور کرد تا به همراه جماعتی از اهل کوفه سرهای مطهر شهدا را به شام نزد یزید ببرند.
برای اینکه این امر زودتر صورت گیرد، ایشان را با چابک سواران تندرو فرستاد تا به رسم چاپاران، هرچه زودتر به شام برسند. سپس دستور داد زنان و کودکان و اسیران خاندان حسین (ع) را آماده حرکت کنند و بر گردن علی بن حسین (ع) غل و زنجیر نهادند و سپس او و سایر اسرا را در پی سرها روانه شام کردند.
در طی مسیر «مخفربن ثعلبه ی عادذی» و «شمر بن ذی الجوشن» این کاروان را همراهی میکرد تا زمانی که به گروهی که سر مطهر سیدالشهدا (ع) و شهدا نزدشان بود رسیدند و به سمت شام حرکت کردند.1 حضرت علی بن حسین (ع) در طول راه به حمد خدا و تلاوت قرآن و استغفار مشغول بود و تا رسیدن به دمشق با احدی سخن نگفت.
حضرت صادق (ع) از پدرش و ایشان از امام زین العابدین (ع) نقل کرده است که فرمود: «مرا بر شتری لنگ سوار کردند، بدون روپوشی و جهازی و سر سید الشهداء (ع) بر نیزهی بلندی بود و زنان بر اشتران پالان دار پشت سر من بودند و جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند، با نیزهها در جلو و عقب و اطراف ما بودند. هر گاه یکی از ما میگریست، سرش را به نیزه میکوبیدند تا آنگاه که وارد دمشق شدیم و کسی فریاد زد: ای اهل شام، اینها اسیران اهل بیت ملعون هستند.»2
_____________________________________________________________________________
پینوشتها:
1- بازخوانی مقتل حسین بن علی (ع)، صص 475 -476
2- بحارالانوار، ج 45، صص 124، 130 ، 154؛
منتهی الامال، جلد اول، ص 304