به گزارش کربوبلا، حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاه تهران با اشاره به ابعاد مختلف و روششناسی مطالعه اربعین از جایگاه نظام تکوین و شریعت در این روششناسی سخن گفت.
حمید پارسانیا در ابتدای سخنان خود گفت: باید توجه داشت آنچه به عنوان روششناسی مطالعه اربعین در اینجا مطرح میکنیم قابل تعمیم به دیگر مناسک دینی نیز هست. چرا که این نوع روششناسی برای اربعین به عنوان یکی از مصادیق مناسک دینی است. اهمیت این بحث در این است که بحث نظری روشی را مطرح میکند که در حوزه مطالعات جامعهشناسی دینی باید لحاظ شود و غفلت از این روش آسیبهایی را به مطالعات اجتماعی دینی وارد میکند.
ساحت اول؛ نظام تکوینی
وی ادامه داد: اربعین یا به طور کل هر امر دینی از یک جهت به ابعاد تکوینی آن و از جهت دیگر به بعد انسانی آن باز میگردد. در جهتی که به بعد الهی و عرفانی آن بازمیگردد و در قلمرو رفتار انسانی نیست، باید روش مطالعه نیز متناظر با همان بعد باشد.
پارسانیا افزود: بهعنوان مثال وقتی راجع به امام، نبی و جایگاهشان در عالم خلقت، اصل نبوت و ولایتی که انسان کامل دارد یا تقدس مکان و زمان و حقیقت یک منسک و رفتار دینی در نظام هستی بحث میکنیم، این مباحث مربوط به جهت نخستین یعنی بعد تکوینی است. همچنین مطالعه مباحثی از این قبیل که حقیقت نماز چیست؟ حقیقت حج و زیارت چیست؟ حقیقت مزور و کسی که زیارت میشود چیست؟ از سنخ مطالعات تکوینی است و روش مربوط و متناظر با خودش را دارد.
هر کاری که ما انجام میدهیم از این دو ساحت قابل مطالعه است. نخست اینکه این کار ما در نظام تکوین چه جایگاهی دارد؟ و دوم اینکه این کار درست است انجام شود یا نه؟
این پژوهشگر ادامه داد: درباره اربعین نیز از این منظر میتوان بحث کرد. یعنی این مسیر و ساحتی که زائر میرود و گامهایی که برمیدارد چه اتفاقی در بعد ملکوتی او میافتد؟ اثر دعایش چگونه است؟ و فرشتگانی که در این مسیر هستند چه رفتاری با زائر و سالک دارند؟ این حوزهای از مطالعات است که جز مطالعات فقهی و جامعهشناسی نیست. بلکه شناخت حقیقت رفتار و وجود افراد و شناخت حقیقت زمان و مکان است. در این نوع مطالعه میتوان از احادیث با روش نقلی یا از فلسفه و کلام با روشهای استدلالی برهانی و یا جدلی استفاده کرد. هر کدام از این موارد ظرفیتی برای شناساندن دارد که میتوان از آن بهره گرفت. حتی میتوان فراتر رفت و پای در سلوک گذاشت و گزارش داد یا گزارش اهل سلوک و شهود را شنید.
ساحت دوم؛ شریعت و اصول فقهی
پارسانیا اظهار داشت: ساحت دیگر اربعین و مناسک دینی از آن جهت قابل دیدن است که فعلی است انسانی و رابطهاش را با عمل انسانی میبیند. یعنی جایگاهی است که در قلمرو فعل انسان قرار دارد و انسان به عنوان کنشگر در آن ایفای نقش میکند.
وی در ادامه با بیان اینکه ساحت دوم از دو زاویه قابل بررسی است، افزود: یکی به لحاظ تجویزی است. اینکه آیا این کنشگر صرفنظر از اینکه حقیقتش چه رتبه و جایگاهی در نظام تکوین دارد، کار خوبی را انجام داده است یا نه؟ کار خوب واجب را انجام داده یا کار خوب مستحب؟ یا اینکه کار مکروه و حرامی انجام داده است؟ در واقع از این زاویه ما به جواز و عدم جواز میپردازیم و ساحت دیگری از این مناسک را میبینیم که ساحت شریعتی آن است. یعنی یک داوری دینی میکنیم. دین در واقع همین ساحت است که عبارت است از مراد تشریعی خداوند، یعنی آنچه که خداوند اراده کرده که انسانها انجام بدهند یا ندهند، ممکن است این فعل از جوارح باشد یا جوانح، اخلاقی باشد یا اعتقادی یا رفتاری، اینجا قلمرو دین و شریعت روش زندگی است که خدا برای سعادت انسان آماده کرده و انسان آن را از طریق عقل، وحی و نقل میشناسد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: بنابراین از این زاویه نیز میتوان راجع به اربعین یا هر منسک دینی دیگری بحث کرد. اینکه آیا این کار درست است یا نه؟ اینجا اربعین را نه به لحاظ حقیقت تکوینی و واقعیت وجودی آن، بلکه به لحاظ تجویزی آن مطالعه میکنیم.
شناخت اینکه حقیقت تشیع و مناسک دینی چیست با شناخت رفتار متدینین دو مقوله جدا است و باید به دو روش انجام شود.
پارسانیا تاکید کرد: هر کاری که ما انجام میدهیم از این دو ساحت قابل مطالعه است. نخست اینکه این کار ما در نظام تکوین چه جایگاهی دارد؟ و دوم اینکه این کار درست است انجام شود یا نه؟ هر یک از این دو بعد، روش مطالعه مربوط به خود را میطلبد.
نویسنده کتاب «جهانهای اجتماعی» با اشاره به اینکه زاویه دوم ساحت دوم روش استنباط قواعد فقهی است، افزود: در اینجا به عنوان مثال میخواهیم ببینیم اربعین بدعت است یا نه؟، جایز است یا نه؟، مستحب است یا واجب؟. که برای بررسی و مطالعه اگر در روایات به آن اشاره شده باشد به سراغ روایات میرویم و از ادله لفظی استفاده میکنیم. اگر روایت نداریم از اصول اولیه استفاده میکنیم یا اگر موضوع برائت است، سراغ ادله تسامح سنن میرویم.
وی ادامه داد: به طور کلی این حوزه قواعدی دارد که در فقه از آنها استفاده میشود و علمی که اینها را یکجا جمع میکند، اصول فقه است.
وی تاکید کرد: مطالعات نوع اول و نوع دوم بی ارتباط نیست و به صورت کلی نیاز به فقه و شریعت از همان نگاهی که به نظام تکوین دارید اثبات میشود.
پارسانیا اظهار داشت: میتوان گفت مطالعات دسته اول، فقهی و جامعهشناختی نیست، هر چند بیربط هم نیست، اما مطالعات نوع دوم فقهی است، معرفتی و یا گزارشگری نسبت به حقیقت عالم نیست و مطالعات ارزشی است که به بایدها و نبایدها میپردازد.
ساحت سوم؛ عمل ارادی انسان
این پژوهشگر و نویسنده بیان داشت: قلمرو سوم که ناظر به کنش و رفتار انسان است، بایدها و نبایدهای ناظر به اربعین را از آن جهت که رفتار ارادی و اختیاری انسانی است، بررسی میکند. اما این جهت سوم برخلاف جهت دوم که به مراد تشریعی خدا و حق و باطل بودن اعمال میپرداخت صرفا به حوزه عمل انسانها در قالب اختیار انسانی توجه میکند.
وی تصریح کرد: در این روش بررسی میکنیم آدمها در آنچه که به لحاظ تشریعی خوب و بد عنوان شده است سراغ کدام عمل میروند، که این مطالعه یک مطالعه میدانی و تاریخی است.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: این سه حوزه را میتوان جدا از هم در نظر گرفت و بعد در خصوص ارتباط آنها تصمیم گرفت. اما موضوع مهم این است که احکام این سه حوزه را نباید با هم خلط کرد. یعنی اگر در یک مقطعی از تاریخ کنشگران به یک مسالهای عمل کردند و در مقطع دیگری عمل نکردند نمیتوان شریعت را بر این مبنا تعیین کرد. این خطری است که در مطالعه مناسک دینی همواره میتواند رخ دهد و متاسفانه در مورد اربعین رخ داده است.
وی در پایان تصریح کرد: کسانی که هویت شیعی را به لحاظ واقعیت تاریخی مطالعه میکنند باید برای هویت شیعی به لحاظ حقیقت فقهی آن با ابعاد تجویزی و انتقادی آن تفکیک قائل شوند. شناخت اینکه حقیقت تشیع و مناسک دینی چیست با شناخت رفتار متدینین دو مقوله جدا است و باید به دو روش انجام شود.