6- امام حسین علیه‌السلام در نمایشنامهها

نمایش‌نامه

نمایش که در عربی به آن «مسرحیه» اطلاق می‎شود از ریشه سرح به معنی دنبال کاری روان شدن آمده است و به معنی کاری است که نمود می‌یابد یا عملی است که روی می‌دهد و در یونان باستان عملی را که روی صحنه و در برابر چشم تماشاگران روی می‌داد، «دراما» می‌گفتند.[1]

 

فن نمایش در ادبیات عربی

تاریخ نگاران ادب معاصر، مارون نقاش را مؤسس فن نمایش‌نامه‌نویسی جدید در جهان عرب می‌دانند. این فن در سوریه و لبنان پا گرفت و سپس به مصر منتقل شد و در آن‌جا به رشد و شکوفایی رسید. این فن نتوانست جای خود را به عنوان فنی از فنون ادب باز کند؛ تا هنگامی که اولین نمایش شعری توسط احمد شوقی در سال 1927 م. به نام «مصرع کیلو باتره» به جهان ادب عربی عرضه شد؛ و از آن تاریخ بود که نمایش و نمایش‌نامه‌نویسی رواج یافت و موقعیت خویش را در ادب تثبیت کرد.[2]

خصوصیت بارز نمایش‌نامه‎های منظوم، تاریخی بودن آن‌هاست. چرا که شخصیت‌های تاریخی و حوادث آن نزد خواننده یا بیننده وجود حسی و مادی ندارند، از سوی دیگر، گذشته را هاله‎ای از سحر و ابهام پوشانده است و همین امر موجب می‎شود سبک شعری که پوششی از صورت‌های خیالی بر کلام می‎کند با نمایش‌نامه‎های تاریخی تناسب داشته باشد و از این طریق نمایش‌نامه‌نویس بهتر بتواند جریانات بزرگ تاریخی را برای مخاطب خویش ترسیم کند.[3]

عمده‎ترین گرایش‌ها در نمایش‌نامه‎های منظوم عصر حاضر به سه بخش تقسیم می‎شود:

1ـ گرایش‌های تاریخی
2ـ گرایش‌های اعتقادی
3ـ گرایش‌های سیاسی و اجتماعی[4]

در آغاز، نمایش‌نامه‎ها تنها به شکل شعر ارائه می‎شوند؛ اما پس از آن‌که شاعرانی مانند «شکسپیر» از قافیه در نمایش‌نامه‎های منظوم صرف نظر کردند، شعر منثور در نمایش‌نامه رایج شد و پس از مدتی نثر بر شعر پیروز گردید به‌ گونه‎ای که اغلب ادبای معاصر نمایش‌نامه‎های خویش را به نثر می‎نگارند.

 

محمد تقی جمال الدین الهاشمی

محمد جمال الدین الهاشمی به سال 1914 م. در نجف اشرف به دنیا آمد. پس از طی دوران ابتدایی در 12 سالگی وارد حوزه علمیه شد و پس از گذراندن مراحل اولیه، در درس خارج «آیت الله ابوالحسن اصفهانی» و «آیت الله شیخ ضیاء» شرکت جست. وی در همین حال با شاعران بزرگ معاصرش همچون «جواد الشبیبی» و «مرتضی الطالقانی» مرتبط بود. او در سال 1977 م. وفات یافت. برخی از آثار او عبارتند از: «المجموعات الشعریه»، «هکذا عرفت نفسی»، «الامام الحسین علیه‌السلام».[5]

نمایشنامه «تداعیات مابعد الطف» که برگرفته از وقایع پس از عاشورای 61 هجری است، به عنوان یک قطعه ادبی زیبا، پیام‌های اجتماعی بسیاری را به مخاطب القا می‌کند. در صحنه پنجم و آخرین صحنه نمایش، سلیمان و یارانش در صحرایی نزدیک کربلا فرود آمده، آثار قبر امام حسین (ع) از دور نمایان است و سلیمان رو به آن سو نموده زیر لب زمزمه می‎کند:

 

خصوصیت بارز نمایش‌نامه‎های منظوم، تاریخی بودن آن‌هاست. چرا که شخصیت‌های تاریخی و حوادث آن نزد خواننده یا بیننده وجود حسی و مادی ندارند، از سوی دیگر، گذشته را هاله‎ای از سحر و ابهام پوشانده است و همین امر موجب می‎شود سبک شعری که پوششی از صورت‌های خیالی بر کلام می‎کند با نمایش‌نامه‎های تاریخی تناسب داشته باشد و از این طریق نمایش‌نامه‌نویس بهتر بتواند جریانات بزرگ تاریخی را برای مخاطب خویش ترسیم کند.

 

 

اَرضُ الطَّفِّ!!
قَبرُ السِّبطِ
مَهوی أَجسادِ الشُّهَداء
ما نَشَقَ التَّاریخُ یَوماً أَطیَبَ مَن تِلکَ الرَّمضاء
یا صَرحاً أکبَرَ مِن زَمَنِهِ
و مُسَجّی یَهزَأُ مِن کَفَنِهِ
وَ شُموُساً تُشرِقُ مِن نَحرِ
یا صَوتاً لِلصَّوتِ الحُرِّ
وَ عَزاءً فی کَونِ الغَدرِ[6]

 

زمین طف!!
قبر فرزند رسول خدا (ص)
ای در بردارنده اجساد شهدا
تاریخ روزی را خوش‌گوارتر از آن زمینی که از شدت گرما پا را می‌سوزاند سراغ ندارد.
ای بلندایی که زمانه تا کنون بلندتر از تو به خود ندیده است
ای که خاک تو جامه کفن امام (ع) شده است
و خورشید از سر بریده آنان طلوع می‌کند
ای ندایی که صدایت آزادگی است
و عزا در پیمان‌شکنی است.
شاعر زمین کربلای معلی را با اسلوب ندا در حوزه تعجب مورد خطاب قرار می‎دهد و سپس با اسلوب جمع به بیان قداست سرزمین کربلا می‎پردازد. شاعر در استعاره‎ای زیبا سرزمین کربلا را همچون بلندایی می‎داند که در طول تاریخ دیده خواهد شد.

 

نتیجه‌گیری

با توجه به مراثی سروده شده توسط شاعران شیعی و غیره می‌توان به این نتیجه رسید که یکی از مهم‌ترین نکاتی که رثای شیعی را از سایر اشعار و مراثی متمایز می‌سازد مفاهیم و مضامین خاص آن است

اگر در مراثی غیر شیعی مفاهیمی چون مرگ و حیات، گریاندن و گریستن، اندوه و غم شاعر، مدح فضایل مرثی و یاد کردن او و جلب نظر دیگران مطرح است، رثای شیعی برای حضرت حسین (ع)، علاوه بر این‌ها به شرح حماسه، جهاد و قتال شهیدان و قهرمانان می‌پردازد و هجو ستمگران و رسوایی و افشای ماهیت ایشان را در بر می‌گیرد؛ به سرزنش و انتقاد از عهدشکنی مردم پرداخته و به دلیل فقدان حمایت از اهل‌بیت پیامبر (ص) از ایشان شکوه می‌کند؛ و از ستم‌هایی که برخاندان پیامبر رفته سخن می‌گوید. شاعر در مراثی خویش بر اساس آیات قرآن و سفارش‌های رسول گرامی اسلام به تبیین موضوع امامت و رهبری می‌پردازد، از عظمت‌ها و اوصاف شایسته خاندان عترت فراوان یاد می‌کند و هم‌چنین بر ستمگران و مخالفان لعن و نفرین و از دشمنان دعوت به انتقام می‌کند؛ و سایر مفاهیم.

اگر در مراثی عصر حاضر، مضامین ویژه‌ای چون شرح ستم‌های فراوان بر خاندان پیامبر، شرح حماسه و قهرمانی شهیدان، مظلومیت‌ اهل‌بیت و شیعیان، شکوه از کوتاهی‌های مردم و ... مطرح است، اهداف و انگیزه‌های خاص مذهبی سیاسی و اجتماعی نیز تعقیب می‌شود؛ شاعر با طرح و اشاره به این مفاهیم و معانی می‌خواهد به نشر و تبیین معارف دینی بپردازد و از اسلام و ارزش‌های آن دفاع کند، حکام ستمگر زمان را افشا و رسوا و پایه‌های حکومت ایشان را سست و متزلزل گرداند، یاد شهیدان را همواره زنده نگه دارد، پند و اندرز داده، به عبرت گرفتن از حوادث فرا خواند، زمینه‌های انتقام از دشمنان را آماده نماید و روح حماسی را در کالبد پیروان مذهب بدمد. راز مهم تأکیدات و تأییدات معصومین (ع) درباره مرثیه‌سرایی را باید به‌خاطر چنین مفاهیم و انگیزه‌هایی در رثا و تأثیرات آن دانست.

 

اگر در مراثی غیر شیعی مفاهیمی چون مرگ و حیات، گریاندن و گریستن، اندوه و غم شاعر، مدح فضایل مرثی و یاد کردن او و جلب نظر دیگران مطرح است، رثای شیعی برای حضرت حسین (ع)، علاوه بر این‌ها به شرح حماسه، جهاد و قتال شهیدان و قهرمانان می‌پردازد و هجو ستمگران و رسوایی و افشای ماهیت ایشان را در بر می‌گیرد.

 

 

با بررسی اشعار تعداد زیادی از شعرای معاصر دیده می‌شود که در زمینه رثای حسینی بسیار شعر سروده‌اند. گستردگی و فراوانی این نوع اشعار از محدوده یک تحقیق فراتر است؛ این گستردگی نتیجه خصوصیات شکلی و محتوایی خود حادثه عاشوراست. این حادثه مهم‌ترین حماسه و تلخ‌ترین فاجعه و کشتاری است که در تاریخ اسلام و تشیع اتفاق افتاده بود و ویژگی‌های خاصی دارد. در این فاجعه فرزندان و اهل‌بیت پیامبر (ص)، تنها به فاصله نیم قرن پس از رحلت او به شهادت رسیدند و به اسارت گرفتار آمدند.

شاعر معاصر با مقایسه کربلا یا حوادث جنوب لبنان و فلسطین، حادثه عاشورا را نماد ظلم‌ستیزی می‌داند و مخاطب را به مخالفت با حاکمان ظالم ترغیب می‌کند. در هیچ یک از اعصار گذشته الهام از عاشورا در بین شاعران و ادبیات به ‌گونه‌ای که در عصر حاضر وجود دارد، دیده نشده است. شعرای سنی، مسیحی و حتی کمونیسم از مکتب عاشورا درس آزادگی را آموخته‌اند. در سال‌های اخیر اشعار شعبی که در دیوان‌های مختص اهل‌بیت (ع) و به ‌خصوص در سوگ ابا عبدالله (ع) جمع‌آوری شده است در عراق و در کشورهای حاشیه خلیج فارس بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اشعار معمولا در پایان منبرهای حسینی استفاده می‌شوند. هم‌چنین در مراسم لطم و نوحه‌سرایی و سینه‌زنی کاربرد زیادی دارند. بسیاری از مراثی حسینی و عاشوراییِ انتخاب‌ شده از جهات اعتقادی، سیاسی، اخلاقی، تربیتی و هنری سودمند هستند و نقش سازنده‌ای دارند.

از مهم‌ترین نکات قابل ذکر در این باره توجه به آثار این مراثی است. بی‌شک محتوای مراثی حسینی معاصر و آفرینش‌های شعری مرثیه‌سرایان در آن‌ها، بذرهای اولیه آشنایی بسیاری از کودکان و نوجوانان با معارف دینی و شخصیت حسین‌بن‌علی (ع) و حوادث تاریخ اسلام به‌ ویژه عاشوراست؛ چرا که در عصر حاضر علاقه‌مندی نوجوانان و جوانان به شرکت در مجالس عزاداری امام حسین (ع) پررنگ‌تر شده است. کودکان و جوانانی که آن بذرها در مراسم و مجالس ابا عبدالله (ع) بر صفحه ذهن و اندیشه آنان پاشیده می‌شود، چه‌ بسا که مدت‌ها بلکه در طول زندگی با همان برداشت‌ها و تصویرها به حیات خود ادامه می‌دهند.

از آن‌ جایی که بیشترین بهره‌مندی عامه مردم از اشعار رثای حسینی در زمان کنونی در مجالس و محافلی که در عزای ابا عبدالله (ع) در طی سال و به‌ خصوص در ایام محرم و صفر برگزار می‌شود، است، بیشترین رویکرد شعرا در حال حاضر به مظلومیت امام حسین (ع) و خاندان عصمت و طهارت در کربلا و به تصویر کشیدن صحنه‌های دل‌خراش عاشوراست و در سایه القای حزن به مخاطب صحنه‌های عاشورا زنده نگاه داشته می‌شود؛ و از طرفی موضوع ظلم‌ستیزی امام (ع) تراژدی عاشورا را پررنگ‌تر می‌نماید.

شاعر معاصر در مراثی خود به گریستن و گریاندن می‌پردازد؛ ولی منظورش تنها کاستن از اندوه و غم مصیبت‌دیدگان نیست؛ بلکه او گریه هدف‌دار را می‌خواهد. گریه‌ای که توأم با تفکر و تدبر است. در این‌جا فرهنگ گریه بیشتر برای شهیدان توصیه می‌شود. آن هم برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره ایشان در طول زمان. گریه بر شهید به همان معنایی است که در تعبیر زیبای استاد شهید مطهری (ره) آمده است. ایشان می‌گوید: «گریه بر شهید شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او، موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.»[7]

 

منابع عربی:

1ـ قرآن کریم.
2ـ اسر، محمد سعید، جندی، بلال، معجم الشامل فی علوم اللغه العربیه و مصطلحات‌ها، دارالعوده، بیروت، 1985 م.
3ـ بحرانی، عبدالله بن نورالله، عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الایات و الاخبار والاقوال، قم، موسسه الام‌المهدی (عج) 1407 ق.
4ـ البقاعی، شفیق، الانواع الادبیه، بیروت 1985 م./ 1405 ق.
5ـ الجواهری، محمد مهدی، ذکریاتی، عراق، درالرافدین، 1988 م.
6ـ شبر، ماجد، الادب الشعبی العراقی، لندن، انتشارات دار کوفان، 1995 م.
7ـ الشیخ علی الشیخ جعفر، حمید، قرائه جدیده فی مقتل الامام الحسین علیه السلام، نینوا، انتشارات معبود، 1386 ش.
8ـ صدوق، علی بن بابویه، عیون الأخبار، تهران.
9ـ فرطوسی، عبدالمنعم، ملحمه اهل البیت علیه السلام، بیروت، دارالزهراء، 1397 ق.- 1997 م.
10ـ مجلسی، مولی محمد باقر، بحارالانوار، بیروت،‌ 1403 ق.
11ـ مراد محمد، نعیمه، المسرح الشعری عند صلاح عبدالصبور، الهیئه المصریه العامه للکتاب، 1990 م.
12ـ مندور، محمد، المسرح، القاهره، نهضه مصر الفلاجه، 1989 م.
13ـ الناصر البحرانی، عباس، دیوان الروضه الناصرّیه فی النوحیات و الهوسات الحسینیه، قم المقدسه، انتشارات العلمیه 1410 ق.- 1369 ش.

 

منابع فارسی:

1ـ ابن طاووس، لهوف، تحقیق و تقدیم الشیخ فارس تبریزیان «الحسون» تهران دارالاسوه للطباعه و النشر 1414 ق.
2ـ ابن قولویه، کامل الزیارات، سال 1377 ش.
3ـ ثروت، منصور، آشنائی با مکتب‌های ادبی، تهران سخن انتشارات 1385 ش.
4ـ خضعلی، انسیه، امام حسین در شعر معاصر، سال 1382 ش.
5ـ داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، مروارید 1377 ش.
6ـ سپهر، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، تهران. بی تا.
7ـ سید حسینی، رضا، مکتب‌های ادبی، تهران، 1336 ش.
8ـ شوشتری، شیخ جعفر، الخصائص الحسینیه، ترجمه میرزا محمد حسین شهرستانی (ره)، قم، دارالکتاب 1374 ش.
9ـ محمدزاده، مرضیه، دانشنامه شعر عاشورایی: انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1383 ش.
10ـ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی و مقاله شهید، تهران، انتشارات صدرا، 1378 ش.
11ـ نوری، نظام الدین، مکاتب ادبی و هنری جهان تا پایان قرن بیستم، انتشارات زهره، 1385 ش.
12ـ واعظ خیابانی تبریزی، علی، وقایع الایام فی تتمه محرم الحرام، قم، انتشارات عرفه الاسلام، 1386 ش.
 

برای مطالعه بخش نخست اینجا، بخش دوم اینجا و بخش سوم اینجا را کلیک کنید.