یکی از مهمترین مشترکات شیعه و سنی محبت و مودت نسبت به اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. برای نشان دادن لزوم علاقه به اهل بیت علیهمالسلام نزد اهل تسنن میتوان به شواهد بسیار زیادی اشاره کرد. از آن میان به شعری از امام شافعی اشاره میشود که دوست داشتن اهل بیت (ع) را بنا بر نص قرآن کریم [1] واجب و صلوات بر آل محمد (ص) در نماز را لازم دانسته است:
«یا أهل بیت رسول الله حبکم / فرض من الله فی القران انزله
کفاکم من عظـیم القـــدرأنکم / من لم یصلی علیکم لا صلاه له»
(ای اهل بیت رسول خدا دوست داشتن شما / واجبی است که خدا آن را در قرآن بیان کرده است
برای عظمت مقام شما همین کافی است که / کسی که در نماز به شما صلوات نفرستد، نماز ندارد)
فریدالدین عطار نیشابوری نیز در تذکره الاولیاء مینویسد: «عجب دارم از آن قوم که ایشان خیال بندند که اهل سنت و جماعت را با اهل بیت چیزی در راه است که «اهل سنت و جماعت»، اهل بیت را باید گفت به حقیقت؛ و من آن نمیدانم که کسی در خیال باطل مانده است؛ آن میدانم که هر که به محمد ایمان دارد و به فرزندانش ندارد، به محمد ایمان ندارد».
عشق به امام حسین (ع) منحصر به شیعیان نیست و اهل تسنن بسیار به آن حضرت علاقه دارند و این علاقه خود را به صورتهای مختلف نشان میدهند؛ مثلا نامگذاری فرزندانشان به نام زیبای حسین چنان که در کتب رجال و تراجم اهل تسنن میبینیم که نام بسیاری از علمای اهل تسنن حسین بوده است مثلا حسینبنواقد مروزی، [2] ابو احمد حسینبنمحمد مروزی از حافظان حدیث، [3] ابوعلی حسینبنمنصور سلمی نیشابوری، [4] ابوعلی حسینبنعلی کرابیسی فقیه، متکلم، محدث و رجالی نامدار [5] و دهها و بلکه صدها عالم دیگر. نمونه دیگر ابراز علاقه اهل تسنن به امام حسین (ع) جشن گرفتن سالروز میلاد ایشان است. مردم مصر میلاد امام حسین (ع) را در 28 ربیع الثانی میدانند و آن روز را جشن میگیرند. در قاهره در محلی که مردم مصر معتقدند مدفن سر امام حسین (ع) است و به آن «مشهد رأس الحسین» میگویند هنوز این جمله بر دیوار مکتوب است: «مقام رأس الحسین کعبه مصر است». شیخ محمد فرحات بیش از یک دهه پیش در روز جمعهای مصادف با 28 ربیع الثانی در مسند امام جمعه الازهر چنین گفت: «اهل بیت رسول الله تاریخ جهاد را در اسلام ساختهاند. یکی از این قهرمانان جاوید تاریخ سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین است. وی برای حاکمیت کلمه لا اله الا الله مجاهدت کرد. حسین فرزند مصطفی و خدیجه، پسر علی و فاطمه و برادر حسن مجتبی است و اسلام از جهاد او زنده است». [6]
یکی از مهمترین مشترکات شیعه و سنی محبت و مودت نسبت به اهل بیت رسول خدا (ص) است. برای نشان دادن لزوم علاقه به اهل بیت (ع) نزد اهل تسنن میتوان به شواهد بسیار زیادی اشاره کرد. از آن میان به شعری از امام شافعی اشاره میشود که دوست داشتن اهل بیت (ع) را بنا بر نص قرآن کریم [7] واجب و صلوات بر آل محمد (ص) در نماز را لازم دانسته است.
نمونه دیگر ابراز ارادت اهل تسنن به ساحت مقدس امام حسین (ع) برپایی مراسم عزاداری برای آن حضرت است که از دیرباز تاکنون شاهد آن هستیم. بنا بر نقل ابنشهرآشوب و سیدبنطاووس، هنگامی که کاروان اسرای اهل بیت (ع) وارد شام شد، ابوعبدالله خالدبنمعدان کلاعی حمصی [8] از بزرگان تابعان که هفتاد صحابی را درک کرده بود، با دیدن سر بریده امام حسین (ع) به شدت اندوهناک شد و از شدت اندوه یک ماه از مردم کناره گرفت و در حیرت و ماتم فرو رفت و پس از آنکه دوستانش او را یافتند، این مرثیه را سرود:
«جاؤوا برأسک یا ابن بنت محمد / مترملا بدمائه ترمیلا
قتلوک عطشانا ولم یترقبوا / فی قتلک التنزیل والتأویلا
وکأنما بک یا ابن بنت محمد / قتلوا جهارا عامدین رسولا
ویکبرون بأن قتلت وإنما / قتلوا بک التکبیر والتهلیلا»
(ای پسر دختر محمد با سر شما آمدند / در حالی که کاملا آغشته به خون بود
شما را با لب تشنه کشتند و در نظر نگرفتند / در کشتن شما قرآن و تاویل آن را
گویی با قتل شما ای پسر دختر محمد / عمدا و آشکارا رسول خدا (ص) را کشتند
برای کشتن شما تکبیر گفتند و همانا / با قتل شما تکبیر و تهلیل را کشتند)
عبدالجلیل رازی قزوینی از علمای شیعه در قرن ششم در کتاب مشهور خود بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض معروف به نقض شواهد متعددی از عزاداری اهل تسنن برای امام حسین (ع) ارائه کرده که برخی از آنها عبارت است از: مراثی امام شافعی درباره امام حسین (ع) و شهدای کربلا، مراثی شهدای کربلا که پیروان ابوحنیفه و شافعی سرودهاند و «بیعدد و بینهایت است»، برپایی عزا در روز عاشورا در اصفهان توسط خواجه ابومنصور ماشاده [9] از علمای شافعی «که در مذهب سنت در عهد خود مقتدا بوده است»، عزاداری خواجه علی غزنوی از علمای حنفی [10] در بغداد که در روز عاشورا آل ابوسفیان را لعنت میکرد، برگزاری مراسم عزاداری عاشورا در بغداد با اینکه مرکز خلافت عباسی است، عزاداری مجد الدین مذکر همدانی [11] از علمای شافعی در همدان که مراسم وی به گونهای بوده که موجب شگفتی شیعیان قم میشده است، عزاداری خواجه امام ابوالمعالیبنابیالقاسم بزاری حنفی در نیشابور در روز عاشورا که «این تعزیت به غایت کمال داشتی و دستار بگرفتی و نوحه کردی و خاک پاشیدی و فریاد از حد بیرون کردی»، عزاداری ابومنصور حفده شافعی، [12] خواجه محمد حدادی از علمای حنفی و نیز شیخ ابوالفتوح نصرآبادی و خواجه شرف الائمه ابونصر هسنجانی از علمای اهل تسنن ری در روز عاشورا و لعن کردن آنان بر ظالمان، عزاداری عمده الدین حنفی قاضی ساوه [13] که در مسجد جامع طغرل در شهر ری «با حضور بیست هزار آدمی این قصه به نوعی گفت و این تعزیت به صفتی داشت از سر برهنه کردن و جامه دریدن که مانند آن نکرده بودند».
در اشعار شعرای اهل تسنن نیز میتوان نمونههای متعددی از ابراز اندوه نسبت به فاجعه کربلا را مشاهده کرد. برای نمونه قاضی شمس طبسی [14] چنین سروده است:
«بلای دور فلک چون غم از دو دیده ریخت / مگر حدیث شهیدان کربلا برداشت
ز اشک مردم چشمم به رسم عاشورا / ز خاک پای خداوند توتیا برداشت»
اوحدی مراغهای [15] از شعرای شافعی مذهب چنین سروده است:
«دیدم از خون آن نفیس عرب / متصل نفس کربلا به کرب
نشود جور بر چنان شاهی / مگر از چون یزید گمراهی
بخت آن کس که سر به خواب کشید / تیغ به روی آفتاب کشید»
شیخ محمد فرحات بیش از یک دهه پیش در روز جمعهای مصادف با 28 ربیع الثانی در مسند امام جمعه الازهر چنین گفت: «اهل بیت رسول الله تاریخ جهاد را در اسلام ساختهاند. یکی از این قهرمانان جاوید تاریخ سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین است. وی برای حاکمیت کلمه لا اله الا الله مجاهدت کرد. حسین فرزند مصطفی و خدیجه، پسر علی و فاطمه و برادر حسن مجتبی است و اسلام از جهاد او زنده است».
سلمان ساوجی [16] نیز قصیدهای بلند در عزای امام حسین (ع) و شهدای کربلا سروده است:
«ای دل بیصبر من آرام گیر اینجا دمی / کاندرین جا منزل آرام جان مرتضاست
... این سواد خوابگاه قره العین علی است / وین حریم بارگاه کعبه عز و علاست
روضه پاک حسین است آنکه مشکین زلف حور / خویشتن را بسته بر جاروب این جنت سراست
...کوری چشم مخالف من حسینی مذهبم / راه حق این است و نتوانم نهفتن راه راست»
رایجترین متن در مجالس عزاداری در دوره صفویه که البته پیش از روی کار آمدن این دولت شیعی نوشته شده، کتاب روضه الشهداء اثر ملاحسین واعظ کاشفی [17] است که ظاهرا خود از صوفیان اهل تسنن و پیرو طریقت نقشبندیه بوده است. در دوره صفوی در مجالس سوگواری، این کتاب را بر دست میگرفتند و چون به زبان فارسی نوشته شده بود، از رو میخواندند و مردم میگریستند. به مرور زمان به کسی که کتاب روضه الشهداء را میخواند روضهخوان و به این مجالس، مجالس روضه و روضهخوانی گفته شد. البته نقد مطالب این کتاب از موضوع این نوشته خارج است و خوانندگان ارجمند میتوانند به حماسه حسینی از شهید مطهری و کتاب تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امام حسین (ع) از حجتالاسلام محمد صحتی سردرودی رجوع کنند. هدف از اشاره به روضه الشهداء در این نوشتار این است که تاکید کنیم یکی از رایجترین متون مجالس سوگواری از قرن دهم تا به امروز نوشته یکی از علمای اهل تسنن بوده است.
بنا بر مقدمه روضه الشهداء، مجالس عزاداری امام حسین (ع) در خراسان بزرگ در دوره تیموریان [18] که حاکمانی سنی مذهب بودند، رواج داشته است؛ چنانکه مینویسد: «جمعی از محبان اهل بیت هر سال که ماه محرم درآید مصیبت شهدا را تازه سازند و به تعزیت اولاد حضرت رسالت پردازند، همه را دلها به آتش حسرت بریان گردد و دیدهها از غایت حیرت سرگردان ...». مجالس عزاداری در خراسان بزرگ اختصاص به شیعیان نداشت و اهل تسنن هم برای امام حسین (ع) عزاداری میکردند و حتی در دربار تیموریان مجلس عزاداری برگزار میشد. مجالس گریه بر مصائب امام حسین (ع) در هرات مرکز حکومت تیموریان بسیار رونق داشت و واعظ کاشفی خود در این شهر مجلس عزاداری برگزار میکرد. یکی از شاگردان سنی مذهب او به نام محمود واصفی پس از مرگ استادش به نیشابور سفر میکند و اهل نیشابور که در آن زمان غالبا سنی بودهاند از وی استدعا میکنند که به سبک کاشفی برای آنان روضه بخواند و روضهخوانی وی به تقلید از کاشفی با استقبال فوقالعاده مردم مواجه میشود.
امروزه نیز در مناطق مختلف جهان اسلام اهل تسنن برای امام حسین (ع) عزاداری میکنند؛ مثلا در بین تاجیکان سنی مذهب، مرثیهخوانی رواج دارد و منحصر به روز عاشورا نیست. در تمام فصلهای سال به ویژه در مراسم زنانه بیبی سهشنبه، مرثیهخوانی برقرار است. یکی از متونی که در این مجالس خوانده میشود مثنوی صیقلی به زبان ازبکی سروده شاعر سنی مذهب، صیقلی حصاری است. مسلمانان اهل تسنن پاکستان، بنگلادش و هند نیز در دهه نخست ماه محرم برای امام حسین (ع) عزاداری میکنند و حتی در هندوستان با اینکه اکثریت هندو هستند، روز عاشورا تعطیل رسمی است.
اهل تسنن در مناطق مختلف افغانستان مانند کابل، ولایت بدخشان و به ویژه در ولایت بلخ و مزارشریف برای شهدای کربلا مجالس سوگواری برپا میکنند. در اندونزی، مالزی و جنوب فیلیپین نیز مسلمانان که غالبا سنی شافعی هستند در روز عاشورا سوگواری میکنند. ترکمنهای ایران که پیرو مذهب حنفی هستند در روزهای عاشورا و اربعین سوگواری میکنند و حتی دستههای عزاداری راه میاندازند. در بین کردهای سنی مذهب ایران و عراق نیز عزاداری امام حسین (ع) بسیار رواج دارد. در کردستان ایران با آغاز ماه محرم مراسم جشن یا عروسی برگزار نمیشود. برخی زنان کرد از اول تا پایان محرم، سرمه به چشم نمیزنند. در شهر سنندج مردم در شب عاشورا به مقبره پیر عمر میروند و تا پاسی از شب با روشن کردن شمع به دعا و ذکر میپردازند. برخی کردهای ایران به حضرت ابوالفضل (ع) توسل میکنند و به نام آن حضرت نذر میکنند. شاعران کرد نیز اشعار و مراثی با ارزشی درباره امام حسین (ع) سرودهاند. برای نمونه شیخ رضا طالبانی کرکوکی [19] از کردهای شمال عراق چنین سروده است:
امروزه نیز در مناطق مختلف جهان اسلام اهل تسنن برای امام حسین (ع) عزاداری میکنند؛ مثلا در بین تاجیکان سنی مذهب، مرثیهخوانی رواج دارد و منحصر به روز عاشورا نیست. در تمام فصلهای سال به ویژه در مراسم زنانه بیبی سهشنبه، مرثیهخوانی برقرار است. یکی از متونی که در این مجالس خوانده میشود مثنوی صیقلی به زبان ازبکی سروده شاعر سنی مذهب، صیقلی حصاری است. مسلمانان اهل تسنن پاکستان، بنگلادش و هند نیز در دهه نخست ماه محرم برای امام حسین (ع) عزاداری میکنند.
«گر هواخواه حسینی ترک سر کن چون حسین / شرط این میدان به خون خویش بازی کردن است
از حریم کعبه کمتر نیست دشت کربلا / صد شرف دارد بر آن وادی که گویند ایمن است
... سنیام سنی ولیکن حب آل مصطفی / دین و آیین من و آبا و اجداد من است
شیعه و سنی ندانم دوستم با هر که او / دوست باشد دشمنم آن را که با او دشمن است»
مـلک الکـلام مجـدی سـقـزی [20] نیز چنین سروده است:
«... تا رستخیز، خون جگر بر زمین چکد / زان شاخ گل که بر دمد از نینوای تو
کردی به راه دوست، تن و جان خود فدا / بادا هزار جان گرامی فدای تو
در بحر رحمت است شناور، هر آن کسی / یک قطره اشک ریزد اندر عزای تو
ذات تو هست معنی قرآن، وز اهل کین / چون پاره پاره صفحه قرآن قبای تو
... تو تشنه جان سپردی و آب فرات هم / بود از تو تشنهتر به لب جان فزای تو
بودند بیخبر که بقا در ولای توست / قومی که خواستند به گیتی فنای تو
رنجی که قاتلان تو را هست روز حشر / امروز مر مراست ز هجر لقای تو
رحمی کن و ز لطف مرا سوی خویش خوان / زان پیشتر که جان دهم اندر ولای تو»
البته در مقابل این عزاداریها که در بین اهل تسنن به ویژه حنفیان و شافعیان رایج بوده و هست، [21] جریانهای متمایل به اسلام اموی مانند سلفیان و وهابیان با عزاداری امام حسین (ع) به مقابله برخاسته و از دیرباز تاکنون در بین اهل تسنن این باور دروغین را رواج دادهاند که روز عاشورا عید است و روزه گرفتن در این روز مستحب است. از این رو برخی از اهل تسنن در روز عاشورا اظهار سرور و شادمانی میکنند.
برای نمونه عمادالدین طبری از علمای شیعه در قرن هفتم مینویسد: «اهل لار روز دهم محرم را کالعید دانسته، آن روز را محیا گویند و مشایخ متصوفه منحوسه در آن روز به استماع دف و نی و سماع میپویند». [22] عدهای نیز مانع عزاداری دیگران میشوند مثلا داملا ایشان نورالدین توره جانزاده در مراسم نماز جمعه مورخ 6 محرم 1433/11 آذر 1390/2 دسامبر 2011 در مسجد محمدی در منطقه وحدت در حومه دوشنبه پایتخت تاجیکستان طبق روال هر سال، سخنرانی پیش از خطبهها را در نزدیکترین جمعه به عاشورای حسینی، به یاد و بزرگداشت واقعه عاشورای سال 61 هجری و مقام امام حسین (ع) اختصاص داده و منطبق با رویه اهل تسنن که قرنها در مناطق مختلف از جهان اسلام مرسوم است به سوگواری برای شهدای والا مقام کربلا پرداخت.
با توجه به نفوذی که سلفیها در مناطق مختلف جهان اسلام پیدا کردهاند برای نخستینبار نسبت به این مراسم، پیش و پس از برگزاری، هشدار داده شد و واکنشهای تندی صورت گرفت. انتشار بیانیهای رسمی با امضای شورای علمای جمهوری تاجیکستان مهمترین واکنش و آغاز واکنشهای سازمان یافته در اینباره بود. بازتاب این موضوع و ارائه دیدگاههای موافق و مخالف، تا ماهها در رسانههای مکتوب و شنیداری تاجیکستان تداوم داشت و در نهایت، توره جانزاده با اتهام فتنهانگیزی و نفاق مذهبی محاکمه و مجرم شناخته شده و با پرداخت جریمه نقدی و محرومیت از امامت جمعه و جماعت مجازات شد. مسجد محمدی برای چندین ماه بسته شد و پس از بازگشایی نیز تبدیل به مسجد پنج وقته (یعنی غیر جامع؛ مسجدی که نماز جمعه در آن برگزار نمیشود) شد. [23]
متاسفانه وزارت اوقاف مصر نیز در عاشورای سال گذشته، زیارتگاه رأسالحسین (ع) را به روی زائران بست و مانع از اجتماع عزاداران در این مکان شد. ریشه این امر را باید در قدرت گرفتن جریانهای سلفی در مصر پس از سقوط دولت حسنی مبارک جستجو کرد؛ سلفیانی که باید آنان را تافته جدا بافته نامید، چون هم با شیعیان مخالفند و هم با بقیه اهل تسنن. به هر حال نباید اعمال سلفیان و وهابیان و برخی از سنیهای منحرف یا جاهل را به حساب همه اهل تسنن گذاشت و منکر مودت و محبت بسیاری از آنان نسبت به امام حسین (ع) شد. این نوشتار را با جملهای از کتاب تاریخ الخلفاء اثر جلال الدین سیوطی [24] ازبزرگان علمای اهل تسنن به پایان میبرم: «قلب تحمل بیان ماجرای کشته شدن حسین را ندارد. انا لله وانا الیه راجعون».
من بااین برادران عزیز سال هازندگی کردم ازخودم بدی دیدم امّا ازاین عزیزان غیر خوبی هیچ ندیدم .متاءسفانه بعضی ها ( البته عدّه ی قلیلی ) درجامعه علم وآگاهی یه کامل که هیچ اندکِش راهم ندارند وفرق اهل تسننن ووهابیّت را نمی دانند که اگر تحقیق ومطالعه کنند به این حقیقت میرسند که اصلاً وهابیّت بااهل تسننن قابل قیاس نیست به جراءت میتوانم بگویم درمناطقی بوده ام که اهالی یه آنجا که از اهل تسننن میباشند که از منِ بچه شیعه مُحِب ترند به اهل البیت پیامبر به طوری که من از خودم خجالت می کشیدم درمقابل معرفت شان.یاعلی مدد