یکی از عواملی که انسان را به موفق به توبه می‌کند، گریه بر حضرت سید الشهداء علیه‌السلام است که رحمت واسعه پروردگار را شامل حال او می‌گرداند. گریه بر امام حسین (ع) از اهم عبادات بلکه نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به معرفت حق‌تعالی است؛ و با گریه بر سرور شهیدان (ع) انسان با خاتم‌الانبیاء و آل ایشان (ع) که بالا‌ترین رتبه و درجه را نزد پروردگار دارند، هم‌نشین می‌گردد.
صادق آل محمد (ع) می‌فرمایند:
«انَّ المُحِبَّ لِمَنْ أحَبَّ مُطیعٌ»[1]
کسی که بر حضرت حسین (ع) گریه می‌کند، با آن حضرت مرتبط می‌شود، رنگ آن حضرت را می‌گیرد و آن رنگ الهی است که:
«وَ مَنْ أحسَنُ مِن الهِه صَبغَهً»[2]
«و چه رنگی از رنگ خدایی نیکو‌تر است»
و هم‌چنین در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داریم که فرمودند:
«هیچ مؤمنی متذکر حضرت سیدالشهدا نمی‌شود مگر آنکه گریان شود»[3]
 
 1) محمد بن مسلم نقل می‌کند که امام باقر (ع) فرمودند:
هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین (ع ) گریه کند تا اشک بر گونه‌هایش جاری شود،

 «... بَوَّأهُ اللهُ بِها غُرَفاً فی الجَنَّهِ یَسکُنُ‌ها أحقاباً»[4]
«...خداوند او را در غرفه‌های بهشتی جای دهد که همیشه در آنجا ساکن باشد.»

2) فُضیل بن یسار نقل می‌کند که امام صادق (ع) فرمودند:
«نزد هر کس یادی از ما اهل‌بیت شود، و از چشمانش، ولو به‌قدر بال مگس، اشک بیاید، گناهانش آمرزیده شود هرچند مانند کف دریا زیاد باشد.»[5]
 
3) در حدیث مناجات حضرت موسی (ع) با خداوند آمده است که حضرت موسی (ع) عرض کرد:
 «خدایا چرا امّت محمد (ص) را بر سایر امّت‌ها فضیلت دادی؟ خدای متعال فرمود: به خاطر 10 خصلت. نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، جمعه، جماعت، قرآن، علم و عاشورا.
حضرت موسی گفت: پروردگارا، عاشورا چیست؟ فرمود: گریه و تباکی و مرثیه و عزاداری بر مصیبت فرزند محمد مصطفی (ص).
ای موسی در آن زمان هیچ بنده‌ای نیست که گریه یا تباکی بر عزای فرزند مصطفی (ص) نماید، مگر اینکه بهشت برای او حتمی است.
سوگند به عزّت و جلالم! هیچ مرد و زنی نیست که در روز عاشورا یا غیر آن برای عزای حسین (ع) قطره‌ای اشک بریزد مگر اینکه برای او پاداش صد شهید نوشته شود.»[6]
 
4) حضرت رضا (ع) خطاب به ریّان فرمودند:
«ای پسر شبیب! اگر بر حسین (ع) گریه کنی چندان‌که اشک تو بر گونه‌هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار، بیامرزد.»[7]
 
5) أبان بن تغلب نقل می‌کند که امام صادق (ع) فرمودند:
«نَفَسُ المهمُوم لِظُلمِنا تسبیحٌ، وَ هَمُّهُ لَنا عبادهٌ، و کتمانٌ سِّرنا جهادٌ فی سبیل اللهِ»[8]
 «کسی که به جهت ستمی که به ما شده محزون باشد، نفس کشیدن او تسبیح خداوند است، و نگرانی او برای ما عبادت است، و مخفی داشتن اسرار ما جهاد در راه خداست.
آنگاه امام صادق (ع) فرمودند: باید این حدیث شریف را با طلا نوشت.»
 
6) زید شحام گوید:
 «با جماعتی از اهل کوفه در حضور امام صادق (ع) بودم که جعفر بن عفّان وارد شد، آن حضرت او را نزد خود خواندند، آنگاه فرمودند: به من خبر رسیده که تو در مرثیه حسین (ع) نیکو شعر می‌گویی.

پس تا می‌توانید مردم را به اشک اندازید و از این مصیبت بازدارید، تا زحمت ما به هدر نرود.

عرض کرد: آری، خداوند مرا فدای شما گرداند. فرمودند: شعری بخوان
او شعری خواند و آن جناب و کسانی که گرداگرد او بودند گریستند، و اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری شد.
آنگاه فرمودند:‌ای جعفر! به خدا سوگند ملائکه مقرّب خدا حاضر شدند و سخن تو را درباره حسین (ع) شنیدند، و هم چون ما بلکه بیشتر از ما گریستند.
بدون شک خداوند در این ساعت بهشت را با تمامی نعمت‌های آن بر تو واجب گردانید و تو را آمرزید.‌ای جعفر آیا بیش از این بگویم؟ عرض کرد: آری‌ای سید من!
فرمودند: هیچ‌کس نیست که درباره حسین (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنکه خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد.»[9]
 
7) امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند:
«روز قیامت هر دیده‌ای گریان و هر چشمی بی‌خواب و خوفناک است، مگر دیده کسی که خداوند او را به سه کرامت و بزرگی مخصوص فرموده و بر گرفتاری‌های حضرت حسین (ع) و خاندان پیامبر (ص) گریسته باشد.»[10]
 
8) بعد از شهادت حضرت سید الشهداء (ع) ابلیس لعین از خوشحالی پرواز کرد و تمام زمین را بگشت، و یاران خود را جمع کرد و به آن‌ها گفت:‌ای گروه شیاطین! امروز به آرزوی خود رسیدیم و مردم را جهنمی کردیم، مگر کسی که در این مصیبت گریه کند و به دوستی آل محمد (ص) پای بند باشد.
پس تا می‌توانید مردم را به اشک اندازید و از این مصیبت بازدارید، تا زحمت ما به هدر نرود.[11]
 
 فواید گریه بر حضرت سید الشهدا (ع)
 1) برای گریه کننده بر حضرتش گناهی باقی نمی‌ماند.
 2) گریه نکردن بر امام حسین (ع) جفا به حضرت رسول (ص) است.
 3) لیاقت صلوات خداوند پیدا می‌کند، چنانکه در حدیثی وارد شده است،
«ألا وصلَّی اللهُ علی الباکینَ علی الحسینِ رحمهً و شَفَقَهً»[12]
«آگاه باشید که خداوند صلوات می‌فرستد بر گریه کنندگان بر امام حسین (ع) از روی دلسوزی و مهربانی»
4) گریه کننده بر امام حسین (ع) هنگام مردن چنان خوشحال می‌شود که آن شادی تا روز قیامت در دلش باقی می‌ماند.
5) مورد شفاعت پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) قرار می‌گیرد.
6) پیامبر (ص) دست گریه کننده را می‌گیرد و از صراط، عبور می‌دهد.
7) با گریه، محبت به آن حضرت پیدا می‌شود و بغض دشمنانش بیشتر می‌گردد.
8) گریه کننده با آن بزرگوار، شخصیت پیدا می‌کند، در او صفات و کمالات و خوی آن حضرت ظاهر می‌گردد؛ رنگ آن حضرت را به خود می‌گیرد و حسینی می‌شود.
 
گریه انبیاء بر مصائب امام حسین (ع)
 1) چون حضرت ابراهیم ملکوت آسمان‌ها را مشاهده کرد نظر بر عرش اعظم نمود، پنج نور مقدس دید که به عرش الهی احاطه کرده‌اند. پرسید: این انوار مقدسه از کیست؟ گفتند: انوار مقدّس حضرت محمد بن عبدالله (ص) و وصیّ و دختر و دو فرزند آن‌ها. پرسید: سبب چیست که هرگاه به ایشان نظر می‌کنم خوشحال می‌شوم، چون به نور پنجمی نظر کنم مغموم می‌شوم؟

گفتند:‌ای ابراهیم! نمی‌دانی به صاحب این نور مقدّس چه ظلم‌ها می‌کنند، چون مقداری از آن را شنید محزون گردید و زندگی بر او تلخ شد.[13]
2) از جمله سؤال‌های سعد بن عبدالله از حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف این بود که مرا از تأویل «کهیعص» (که در ابتدای سوره مریم آمده) خبر دهید؟
حضرت فرمودند: حضرت زکریّا از خدا سؤال کرد که اسمای خمسه طیبه را به او تعلیم دهد. جبرئیل نازل شد و به او تعلیم نمود. هر‌گاه زکریا حضرت محمد و علی و فاطمه و حسن (ع) را یاد می‌کرد، اندوه و ناراحتی‌اش بر طرف می‌شد و چون حضرت حسین (ع) را یاد می‌کرد، گریه‌اش می‌گرفت و اشکش جاری می‌شد و نفس او بند می‌آمد.
روزی عرض کرد: پروردگارا! چه می‌شود که چون آن چهار بزرگوار را یاد می‌کنم از همُّ و غم می‌رهم و چون حسین (ع) را یاد می‌کنم اشکم می‌ریزد و به هیجان می‌افتم؟

خوشا به حال کسی که از اولیاء و شیعیان حسین (ع) باشد به خدا سوگند! بی‌تردید ایشان در روز قیامت رستگارند.

خداوند متعال او را از قضیه آن حضرت خبر داد و فرمود: «کهیعص»، (کاف) اشاره به کربلا است، «هاء» هلاکت عترت طاهره، «یاء» یزید که به حسین (ع) ظلم می‌کند (و او را می‌کشد)، و «عین» عطش آن حضرت و «صاد» صبر آن جناب.
چون زکریا این واقعه را شنید سه روز از مسجد بیرون نیامد، و مردم را از داخل شدن منع کرد، و پیوسته گریه و ناله می‌نمود.
آنگاه عرض کرد: خدایا! فرزندی به من عنایت بفرما که در پیری چشمم به او روشن گردد، و محبت او را در دل من زیاد کن و سپس مرا به مصیبت او مبتلا نما، چنانکه حبیب خود را به مصیبت فرزندش مبتلا خواهی کرد.
پس خداوند یحیی (ع) را روزی زکریا کرد، و او را به مصیبتش مبتلا نمود، مدّت حمل یحیی شش ماه بود چنانکه حضرت حسین (ع) نیز شش‌ماهه به دنیا آمد.[14]
 
 یاد مصائب و شهادت امام حسین (ع) قبل از شهادت
 1) امام باقر (ع) فرمودند:
«روزی پیامبر (ص) در خانه امّ سلمه بودند و به او سفارش نمودند که کسی بر من وارد نشود. امام حسین (ع) که خردسال بودند آمدند، امّ سلمه نتوانست جلوی ایشان را بگیرد، و ایشان وارد بر پیامبر شدند، امّ سلمه دنبالشان رفت، دید حسین (ع) روی سینه پیامبر است و آن حضرت گریه می‌کنند و چیزی در دست دارند که آن را می‌بوسند.
آنگاه پیامبر (ص) فرمودند:‌ای امّ سلمه، این جبرئیل است و مرا خبر می‌دهد که این طفل کشته می‌شود، و این خاکی است که روی آن شهید خواهد شد، این تربت را نزد خود نگه‌دار، چون تبدیل به خون گردید، بدان که حبیبم کشته شده است.
امّ سلمه عرض کرد:‌ای رسول خدا! از خداوند بخواهید که این شهادت از او دفع شود. پیامبر (ص) فرمودند: از خداوند درخواست نمودم، ولی خداوند به من وحی فرمود (به عوض شهادت چند چیز به او می‌دهد): برای او درجه‌ای است که هیچ‌کس از مخلوقات به آن نمی‌رسد؛ و از برای او شیعیانی است که شفاعت می‌کنند و شفاعت آن‌ها پذیرفته می‌شود، و مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از فرزندان اوست. خوشا به حال کسی که از اولیاء و شیعیان حسین (ع) باشد به خدا سوگند! بی‌تردید ایشان در روز قیامت رستگارند.»[15]
2) مسوّر بن مخرمه ضمن حدیث طولانی روایت می‌کند:
«هنگامی‌که دو سال تمام از ولادت امام حسین (ع) گذشت، رسول گرامی اسلام (ص) عازم سفر شدند، در راه ایستادند و کلمه «انّا لله و إنّا إلیهِ راجِعونَ» بر زبان جاری نمودند و از دیدگانشان اشک جاری شد.
از علت این ناراحتی سؤال شد، فرمودند: اینک جبرئیل، از سرزمینی در کنار فرات به نام کربلا برای من سخن می‌گوید، که فرزندم حسین در آنجا کشته می‌شود. پرسیدند چه کسی او را می‌کشد؟ فرمودند: «مردی به نام یزید که خداوند او را مبارک نگرداند...»[16]