کرب و بلا: در آستانه سالروز ولادت باسعادت حضرت زهرا (س) فرصت مغتنمی است برای مروری دوباره و چندباره به فضائل بانوی بزرگواری که به استناد قرآن برای عطایش به رسول خدا باید نماز خواند و قربانی کرد.

بانویی که شاگرد مکتب رسول خدا «آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی» در توصیف او چنین نوشت:

«ورد بأسناد عدیده عن رسول الله صلی الله علیه و آله: إِنَّمَا سُمِّیَتْ بْنَتِی فَاطِمَهَ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّارِ»1

سخن گفتن از مناقب و فضایل شفیعه روز جزا، یادگار گرامی و پاره‌تن حضرت محمد‌ مصطفی(ص) حضرت صدیقه طاهره(س) بسیار دشوار است. چگونه می‌توان از شخصیتی سخن گفت که حضرت جبرئیل امین(ع) پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، هفتاد و پنج روز در اندوه عزای پدر، تسلابخشش بوده، برایش از مناقب و منزلت والای حضرت ختمی مرتبت سخن گفته و «ما یکون» را به ایشان خبر داده؟! حضرت وصی، خیر الناس بعد النبی(ص) امیرالمؤمنین علی(ع) این سخنان امین وحی را در کتابی نگاشته که «مصحف فاطمه» نام گرفته است، کتابی که برخلاف گفته‌های کینه‌توزانه دشمنان اسلام، در آن از قرآن چیزی نیست. در بیش از بیست روایت، به این کتاب و ویژگی‌های آن پرداخته شده که بسیاری از آنها از اسناد معتبر برخوردار است.2

 

در کتب عامه نیز به کرات فضایل آن بانو بیان شده است. از جمله در روایتی از پیامبر گرامی آمده که حضرت فرمودند: «فرشته‌ای که تاکنون به زمین فرود نیامده بود، از درگاه پروردگار رخصت طلبید که بر من سلام کند و مرا بشارت دهد که فاطمه بانوی زنان بهشت و حسن و حسین، سرور جوانان بهشت هستند.» 3

 

حاکم نیشابوری درباره ایشان می‌گوید: در روایتی صحیح، از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که هرگاه وی بر پیامبر وارد می‌شد، پیامبر ایستاده به سویش می‌رفت و از وی استقبال می‌کرد و دستش را می‌بوسید و این رفتار به احترام مادرش خدیجه(س) و به احترام خود او بود.

 

وی سپس با سندی که به صحت آن تصریح کرده، از عایشه نقل می‌کند: من کسی را ندیدم که در سخن گفتن، به پیامبر(ص) شبیه‌تر از فاطمه(س) باشد. هرگاه که فاطمه(س) به نزد پیامبر می‌رفت، پیامبر به او خوش آمد گفته و ایستاده و به سویش می‌رفت و دستش را گرفته می‌بوسید و وی را در جای خود می‌نشانید و هرگاه پیامبر(ص) بر وی وارد می‌شد، او به حضرت خوش آمد گفته و می‌ایستاد و دست حضرت را گرفته می‌بوسید.

در بیماری رحلت پیامبر، فاطمه(س) وارد شد. حضرت به او خوش آمد گفت و او را بوسید و پنهانی سخنی با وی گفت؛ او گریست. دوباره پنهانی سخنی با وی گفت؛ او خندید. من (با خود) گفتم که من برای این زن فضیلتی می‌پنداشتم، اکنون می‌بینم که وی همچون دیگر زنان است؛ در حالی که می‌گرید، می‌خندد! از او در این باره پرسیدم؛ او در پاسخ اشاره کرد که راز پیامبر(ص) را فاش نمی‌سازد. پس از اینکه پیامبر(ص) رحلت کرد، از وی در این باره پرسیدم؛ در پاسخ گفت که «پیامبر با من پنهانی گفت که او می‌میرد و من گریستم. سپس پنهانی گفت که من، اول کسی از خویشاوندانش هستم که به وی می‌پیوندم.»4

 

نام‌های گرامی آن محبوبه پروردگار، هر یک، از گوشه‌ای از فضایل بی‌‌شمار ایشان پرده برمی‌دارد و باید در شرح و تفسیر هر نام، سخن‌ها گفته شود. در این مناسبت مبارک، به ترجمه حدیث شریفی که زینت‌بخش آغاز این مکتوب گردید، بسنده می‌کنم و از خداوند سبحان، شفاعت آن بانو را برای شیفتگان حضرتش آرزومندم:

با اسناد بسیار، از پیامبر گرامی(ص) نقل شده است که «ورد بأسناد عدیده عن رسول الله صلی الله علیه و آله: إِنَّمَا سُمِّیَتْ بْنَتِی فَاطِمَهَ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّارِ» «دخترم، فاطمه نام گرفت، از آن رو که خداوند عزوجل او و دوستدارانش را از آتش دوزخ برکنار ساخت.»

 

________________________________________________________________________________________

پی‌نوشت‌ها:

1- الفردوس بماثور الخطاب، ج 1، ص 346، مناقب ابن المغازلی، ص 118، فضایل فاطمه الزهرا، حاکم نیشابوری ص 87 و نیز 111؛ کنز العمال، ط الرساله ج 12، ص 109 (به نقل از خطیب و دیلمی از دو راوی مختلف)؛ عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 46؛ معانی الاخبار، ص 46(با اندکی تلخیص)؛ امالی شیخ طوسی، مجلس 11، ح 44؛ صحیفه الامام الرضا(ع)، ص 45؛ نوادر المعجزات، ص 192( با کمی اضافه).

2- ر. ک: الکافی، ج 1، ص 238- 241؛ بصائر الدرجات، ص 150، 161، 170 و 186؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 419؛ ارشاد، ج 2، ص 186.

3- مسند احمد، مکنز، ج 51، ص 55؛ مصنف ابن ابی شیبه، ج 6، ص 288؛ سنن ترمذی، مکنز، ج 13، ص 401؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 164. قطعه مربوط به حضرت زهرا(س)، با سندی دیگر در معجم کبیر طبرانی، ج 22، ص 403 نقل شده است. فضائل فاطمه الزهراء، ص 35.

4- فضایل فاطمه الزهرا، ص 36