کرب و بلا: در میان اندیشمندان غیرمسلمان، چهره‌های علمی و ادبی بسیاری را می‌توان سراغ گرفت که علیرغم تفاوت در دین و آئین، اما به فضایل اهل‌بیت (ع) معترف بوده و خود نیز از دوستداران و ارادتمندان به این خاندان هستند. در این میان شخصیت سیدالشهدا (ع) به‌واسطه خلق نهضت عظیم و ظلم‌ستیز عاشورا و شهادت مظلومانه‌اش که در تاریخ اسلام و دیگر ادیان آسمانی بی‌سابقه بوده، موضوع پژوهش و نگارش آثار متعدد نویسندگان و ادیبان غیرمسلمان قرار گرفته است.

 

«جرج زکی الحاج»؛ ادیب و اندیشمند مسیحی از جمله این شخصیت‌هاست که دلباخته حسین بن علی (ع) است. ادیب و استاد برجسته لبنانی معاصر که اگرچه در فرهنگ مسیحی لبنان پرورش یافته‌ اما ـ همچون برخی دیگر از متفکران و ادیبان مسیحی این کشور ـ از علاقه‌مندان فرهنگ شیعی و به‌طور ویژه از دوستداران ائمه (ع) و در رأس آن‌ها امام علی (ع) و امام حسین (ع) است، ‌تا جایی که قصائد و سروده‌های متعددی در نعت و وصف این دو امام همام دارد که از جمله معروف‌ترین آن‌ها قصیده مشهور الحسین (ع) و قصیده علی (ع) است.

 

«ماجد رعد» از شعرای عرب‌زبان در توصیف اشعاری که این ادیب لبنانی در وصف حسین بن علی (ع) سروده، الحاج را «یا شاعر العصر» خطاب داده و چنین نوشته است: «جرج زکی الحاج در قصیده «یا ابن الکرام» که در مدح امام حسین (ع) سروده است، خواننده را به اعماق تاریخ می‌برد تا وجوه پنهان حقایق تاریخی را با واکاوی لایه‌های مختلف آن آشکار سازد. شاعر در این سیر و سفر تاریخی، لحظاتی در پیچ و خم‌های سخت و پرمرارت تاریخ درنگ می‌کند تا ژرفای مظلومیت و درد و اندوه قیام حسین (ع) و خروش نهفته در آن را که در گستره تاریخ جریان داشته است، به تصویر بکشد. او ابعاد متنوع و مهم تراژدی کربلا و خونین شدن قیام کربلا با خون فرزند پیامبر اسلام (ص) را با بیانی زیبا و ظرافت ادبی خاص به تصویر کشیده است.

ماجد که خود از شعرای نامی عرب‌زبان است معتقد است نبوغ شعری جرج زکی الحاج به گونه‌ای او را یاری کرده که چنان هنرمندانه واقعه دردناک عاشورا را به نظم درآورده که هم از لحاظ مناسبت با مقتضای اغراض و احساسات بیان شده پذیرفتنی باشد و هم از لحاظ بلاغی شکوهمند و متنی سرشار از عناصر زیبایی‌شناختی عرضه کند.

تصاویر شعری به کار رفته در این قصیده نشان می‌دهد شاعر معنای حیات و مرگ در نهضت عاشورا را به طور دقیق درک کرده است. الحاج قصیده خود را با طلب عفو و بخشش از ساحت امام حسین به دلیل تأخیر در سرودن شعر درباره ایشان آغاز می‌کند. شاعر در این قصیده فوق‌العاده زیبا ارادت خود به امام حسین را با عبارات دُرگونه و کلماتی از جنس الماس با زیبایی هرچه تمام‌تر بیان می‌دارد. موسیقی قافیه متناسب با مقتضای موضوع و مضامین مقدس، زیبایی ترفندهای ادبی و ظرافت‌های بلاغی نیز جلوه‌های زیبایی‌شناسانه این شاهکار ادبی را دوچندان کرده و آن را متمایز می‌سازد.

 

جرج زکی الحاج در منطقه «ایعات» سکونت دارد؛ منطقه‌ای مسیحی نشین که ارادت خاصی به اهل‌بیت (ع) دارند. زندگی در این منطقه و همچنین شرکت در مجالس عاشورایی و دیدار با اندیشمندان و شاعران مسیحی مثل «جُرج شکور»، «جُرج جرداق»، «میشل کعدی» و شمار دیگری از اندیشمندان مسیحی که آشنایی و مطالعه «نهج‌البلاغه»، کتاب ماندگار مولی علی (ع) نقطه مشترک آنان بوده است و نیز مسئله تشابه تراژدی سرگذشت و سرانجام حضرت مسیح (ع) و امام حسین (ع) و نهضت هردوی آن‌ها در رویارویی با ظلم و ستم، همه از عواملی بوده که در تأثیرپذیری مسیحیان از مکتب اهل‌بیت و نهضت عاشورا نقش داشته است.

 

این ادیب مسیحی علت ابراز محبت خود و مسیحیان منطقه ایعات به اهل‌بیت (ع) را چنین توصیف نموده است که به‌طور کلی شخصیت انسان اگر پذیرای دیگری باشد، می‌تواند پذیرای اندیشه‌های او نیز باشد. ما در یک خانواده سکولار، بزرگ شدیم. پدر مرحومم انسانی مؤمن اما سکولار بود. سکولار نه به معنای ملحد یا دین‌ستیز، بلکه سکولار به این معنا که یوحنا را از دیگران برتر نمی‌دانیم؛ بنابراین فرهنگ و تربیت خانوادگی نیز تأثیرگذار است.

بسیاری از افراد در محیطی قرار دارند که نیازمند پذیرش دیگری‌اند، اما برای خود محدودیت‌هایی قائل هستند و گرداگرد خود حصاری از باورها کشیده‌اند. این حصار بر دل و چشم آن‌ها سایه می‌افکند و اجازه نمی‌دهد با دیگران معاشرت کنند یا دیگران را بپذیرند. این دگرپذیری یک ویژگی شخصیتی است که در وجود انسان نهفته است. من دیگران را آن‌گونه که هستند می‌پذیرم و برایم اهمیت ندارد دیگران این‌چنین می‌اندیشند یا خیر. من تجارب تأسف‌بار و تلخی در کویت، عربستان و امارات داشتم. چند بار جایزه من به خاطر اینکه نام من «جرج» است از من سلب شد! به دلیل مسیحی‌بودنم از دریافت جایزه محروم شدم! اما در هر حال من به این مسائل اهمیت نمی‌دهم.

‎پدرم و عمویم هر دو سکولار و از اعضای «حزب سوسیال ـ ناسیونالیسم» سوریه بودند. این حزب هیچ اهمیتی برای دین و پیروان مذاهب مختلف قائل نبود. مادرم در خانواده خود تنها بود. پدرش مرد محبوبی بود و اهل محل به همنشینی با او و نوشیدن قهوه تلخ، علاقه‌مند بودند. مادرم همواره در مراسم و مجالس عزاداری امام حسین (ع) که در منطقه ما در «ایعات» برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد و پدرم نیز عاشق و شیفته امام علی (ع) بود. همیشه «انجیل» را در یک طرف و «نهج‌البلاغه» را در طرف دیگر خود گذاشته بود. آن‌قدر شیفته امام علی (ع) بود که همیشه برای اثبات مدعای خود به کلام امام علی (ع) استناد می‌کرد و حدیثی از او می‌خواند.

زکی الحاج می‌گوید:  پدرم در کودکی به خواندن نهج‌البلاغه و حِکَم (کلمات قصار) امام علی (ع) توصیه می‌کرد. بزرگان ما در آن دوران همواره سیره امام علی (ع) را مثال می‌زدند؛ همین موضوع باعث شد تصویری از امام علی و دیگر امامان شیعه در ذهنم ایجاد شود که تا این دوران پیری و کهن‌سالی نیز همچنان همراه من است.

پدرم بیش از همه اهل مطالعه بود و 17 سال در روستای‌مان‌ تدریس کرد. پس از سال‌ها مطالعه به این نتیجه رسید که نهج‌البلاغه مهم‌ترین کتاب روی زمین است. به یاد دارم یک‌بار به من گفت: فرزندم! خواندن چهار یا پنج کتاب عربی برایت کفایت می‌کند؛ انجیل، مزامیر و سرودهای سلیمان و نهج‌البلاغه! او همواره توصیه می‌کرد که دو کتابِ «یسوع ابن الإنسان» و «النبی» ـ‌ کتاب‌های «یسوع فرزند انسان» و «پیامبر» ـ نوشته جبران خلیل جبران را بخوانم. او همچنین تأکید کرد اگر ‌می‌خواهی مثل من بشوی تا مى‌توانى قرآن بخوان! ‎پدرم این کتاب‌ها را به من معرفی کرد در حالی‌که من در رشته حقوق مشغول به تحصیل بودم و از آنجا بود که شیفته امام علی (ع) شدم.

 

‎‎این شاعر عرب‌زبان این‌طور از ارادتش به حسین بن علی (ع) می‌گوید: بخشی از کودکی‌ام را همراه با مادرم با حضور در مجالس عزاداری اباعبدالله الحسینِ شیعیان گذراندم. مراسم عاشورا همیشه در روستای محل زندگی‌ام برگزار می‌شد و در این ایام بود که عشق به حسین در سینه‌ام حک شد. تصویری که از کربلا در کودکی در ذهنم نقش بسته بود، هنوز هم با من است.

‎من از امام حسین (ع) دریافتم که دین، همانا محبت و مهربانی است. تعلق خاطرم به شخصیت حسین (ع) به این دلیل شکل گرفت که رفتار و کردار ایشان همواره بر اساس اصول والای انسانی بوده‌ است؛ من او را شبیه عیسی مسیح می‌دانم که خود را فدای بشریت کرد. امام حسین شخصیتی بزرگ در طول تاریخ دارد. شما می‌توانید در قصیده حسین، ادغامی از دو فرهنگ مسیحی و اسلامی را به‌وضوح مشاهده کنید.

 

این شاعر مسیحی، حسین (ع) را الهام‌بخش اصول والای انسانی دانسته و پیرامون مرثیه‌سرایی برای حضرت چنین بیان کرده است: زمانی که اهل شعر و ادب بخواهند برای حسین (ع) شعر بسرایند، نیازی به جستجو برای یافتن مفاهیم انسانی ندارند، چون حسین خود منبع و الهام‌بخش اصول والای انسانی است. همه مفاهیم انسانی از شخصیت، زندگی و رفتار اخلاقی، دینی و اجتماعی او سرچشمه گرفته است.

امام حسین (ع)، مکتب اخلاق است که این اصول حیاتی و والا را در بالاترین سطح در عاشورا نمایان کرد. این واقعه البته برای کسانی که این اسوه اخلاقی را به شهادت رساندند تا ابد‌الدهر یک لکه ننگ تاریخی است. وظیفه ما است که اصول و اهدافی که حسین برای آن‌ها قیام و خود را فدا کرد، زنده نگه داریم.

من ‎در اشعاری که در رثای حسین سروده‌ام، هرگز به جستجوی کلمات مناسب نیاز نداشته‌ام؛ کلمات، خودشان را به من تحمیل می‌کردند. اگر می‌خواستم ترکیبی را ببندم، آن ترکیب در ذهنم نقش می‌بست و اگر نیاز به واژگان فاخر داشتم، واژگان فاخر بی‌درنگ بر زبانم جاری می‌شدند.

‎من حسین را شخصیتی انقلابی، رهبری بی‌مانند و قهرمانی بی‌بدیل یافتم. امام حسین جامع صفات نیکو بود؛ ویژگی‌هایی که مایه فخر و مباهات بشر و الهام‌بخش شعراست. همواره در طول حیاتم آرزو داشتم مرثیه‌ای جامع نه فقط برای امام علی و امام حسین بلکه برای سایر اهل‌بیت بسرایم، چون سیره آن‌ها را الگوی بزرگ جوانمردی، ایمان و تقوا می‌دانم. اعتقاد دارم که درباره اهل‌بیت می‌توان مرثیه‌ای کامل نوشت و این همان هدفی است که دنبال می‌کنم.

 

 او در خصوص مضمون قصیده معروف خود در رثای حسین بن علی (ع) می‌گوید: قصیده امام حسین (ع) را حول محور شهادت سرودم، بی‌آنکه وارد جزییات زندگی ایشان شوم. پیام‌های متعدد روز عاشورا ازجمله پیام‌های سیاسی، اجتماعی، حکمی و دیگر مسائل را در این قصیده به تصویر کشیدم.

 

‎استاد زکى الحاج ادیب و شاعر مسیحی درباره ابعاد شخصیتی امام حسین و به‌ویژه ظلم‌ستیزی او نیز معتقد است ظلم‌ستیزی امام حسین (ع) برای دفاع از حق و حقانیت (اسلام) بود. امام حسین شخصیتی عظیم و جامع صفات انسان، انقلابی، رهبر، امام، قهرمان و فداکار بود. او جامع ویژگی‌های شخصیتی و دارای ارزش‌ها و فضیلت‌های گوناگون بود. من بر این باورم که این فضیلت‌ها مایه مباهات انسان است، همان‌گونه که برای شاعر منبعی الهام‌بخش است.

یکی از اهداف من در زندگی، نگارش یک حماسه (شعری) کامل نه‌ تنها برای امام علی و نه‌ تنها برای امام حسین، بلکه ـ و شاید ـ حماسه‌ای جامع بسرایم که تمام سیره اهل‌بیت را در خود جای دهد. معتقدم که سیره ائمه تجلی قهرمانی است؛ آن‌ها نماد انقلاب، ایمان، تقوا‌ و همچنین الگوی زندگی اجتماعی صادقانه، دینداری و جهاد در راه خدا هستند. به‌طور خلاصه، زندگی آن‌ها جامعیت دارد و بر این باورم که سیره آن‌ها این ظرفیت را دارد که به صورت حماسه‌ای بلند سروده شود‌ و این هدفی است که من به دنبال محقق کردن آن هستم.*

 

 

______________________________________________________________________

*برگرفته از گفتگوی «عباس خامه یار» رایزن فرهنگی ایران در لبنان