اختصاصی کرب و بلا؛ طی سالهای اخیر، شاهد ظهور و بروز آفات و عارضههای گوناگونی در حوزههای مختلف دینی و مذهبی بودهایم که لزوم بررسی و شناخت آنها، میتواند گام مهمی در راستای پیراستگی و عارضهزدایی از چهره دین و مذهب به شمار آید. ماه محرم بهمثابه موسم سوگواری بر سید و سالار شهیدان، امام حسین (ع) نیز از این قسم آفات و عارضهها مصون نبوده و چهبسا طی سالهای گذشته، بیشتر در معرض ابتلا به آنها قرار داشته است. یکی از این عارضهها، «عوامزدگی» است که بنابراظهار دکتر سعید طاووسی مسرور، طی سالهای اخیر شدت و دامنه بیشتری یافته است.
برای بررسی و واکاوی عارضه «عوامزدگی» ماه محرم، با دکتر سعید طاووسی مسرور؛ استاد دانشگاه علامه طباطبایی همکلام و نکات و نظرات وی را دراینباره جویا شدیم. در ادامه، مشروح این گفتوگوی اختصاصی و خواندنی را از نظر میگذرانید:
برخی معتقدند یکی از مهمترین آسیبهای عارضشده بر ماه محرم، «عوامزدگی» است و این عارضه طی سالهای اخیر، تکثیر و مشهودتر شده است. آیا شما وجود چنین مشکلی را تصدیق میکنید؟
بله چنین عارضهای مشهود است. مقصود از «عوامزدگی» این است که اهل تحقیق بهجای آنکه به عوام جهت بدهند، افکار و باورهایشان را اصلاح و مدیریت کنند و آنها را در مسیر اغراض صحیح و آرمانهای عاشورایی سوق دهند، خود؛ پشت سر عوام قرار گیرند و دنبالهروی آنها باشند. حتی در برخی مواقع، ممکن است اهل تحقیق به کتمان نتایج تحقیقات بپردازند یا این نتایج را با ادبیاتی عرضه کنند که موردپسند عوام باشد. در پارهای از موارد هم ممکن است محصول انجام کارهایی بهظاهر علمی و تحقیقاتی همراه با مستندات و ارجاعات باشد که بهمنظور تایید باورهای عوام انجام میشود.
امام خمینی (ره) نامهای را با موضوع «تاریخنگاری انقلاب» به «سید حمید روحانی» نوشته است. امام (ره) در این نامه تصریح میکند بیشتر مورخین از ابتدا میدانند که قرار است به چه نتیجهای برسند و در پایان نیز به همان نتیجه میرسند. عدهای تصور میکنند که امام (ره) این جمله را درباره مورخین درباری که در ازای نوشتن تاریخ، پول میگرفتند، اظهار کرده است؛ درصورتیکه ایشان این نامه را پس از وقوع انقلاب اسلامی نوشته و مخاطبش تاریخنگارهایی هستند که قرار است تاریخ انقلاب را بنویسند. امام (ره) با بیان این تعبیر، مورخین را از غلبه پیشفرضهای ذهنی بر حذر میدارند. مورخ هنگام انجام تحقیق، ممکن است پیشفرضهایی در ذهن خود داشته باشد یا اینکه تحت تأثیر پیشفرضهای ذهنی عوام باشد و با همین پیشفرضها، کار خود را پیش ببرد. در چنین شرایطی مورخ به شکل خودآگاه یا ناخودآگاه، شواهد خلاف را نادیده میگیرد یا آنها را از حجیت میاندازد و تنها شواهد مطلوب خود را تقویت میکند. این پدیده، در برخی مکتوبات، مطبوعات، منبرها و رسانههای ما مشهود است و متأسفانه در پارهای از مواقع نیز توسط کسانی تبلیغ و ترویج میشود که در زمینه تاریخ اسلام و تشیع دارای تحصیلات عالی هستند. عوامزدگی باعث میشود که مباحث به نحوی صورتبندی و اظهار شوند که به عوام برنخورد و درنهایت به رضایت آنها منجر شود.
من مطلبی را با عنوان «تاریخ تشیع؛ از ت تاریخ تا عین عوام» نوشتهام و در آنجا با ذکر مصادیق، تصریح کردهام که تاریخ تشیع گرفتار «عوامزدگی» است. بدین معنا، بسیاری از مورخین فاقد شجاعت و جسارت کافی برای ابراز برخی مباحث هستند و فکر میکنند که اگر این موارد را بیان کنند، نتایج بدی حاصل میشود و مردم در دین خود شک میکنند. برای مثال، این گروه از مورخین نسبت به اینکه بگویند فلان امامزاده نوه امام (ع) نیست، ابا دارند.
جالب است که در برخی مواقع، حتی سیاستگذاریها و رفتارهای حاکمیتی ما هم دچار «عوامزدگی» شده است. مصداق این نوع «عوامزدگی» را میتوان در تقویم رسمی کشور مشاهده کرد. متأسفانه طی سالهای اخیر، بعضی مطالب مستند تاریخی از تقویم رسمی ما حذف و تحریف شدهاند و نهتنها هیچکس به این روند معترض نشده است، بلکه عدهای در تأیید آن هم سخنرانی کردهاند. پیش از این، روز هفتم صفر در تقویم رسمی ما به عنوان روز میلاد امام کاظم (ع) ثبت شده بود اما طی سالهای اخیر، این مناسبت از ماه صفر حذف و به بیستم ذیالحجه منتقل شد. درحالیکه تاریخ بیست ذیالحجه هیچ سندیتی ندارد و در هیچیک از منابع به آن اشاره نشده است. برخی از مورخین به دلیل ترس از واکنش عوام، حقایق تاریخی را کتمان میکنند؛ بنابراین «عوامزدگی» یکی از عارضههای جدی حادثشده بر ماه محرم است. این آسیب طی سالهای اخیر شدت یافته است و من اراده و عزم جدی برای رفع یا اصلاح آن نمیبینم.
برخی مناسک که در ماه محرم شاهد اجرای آنها هستیم، با ذائقه طیفی از مردم پیوند خوردهاند و بهعنوان یک رفتار متعارف نزد آنها نهادینه شدهاند. گرچه ممکن است بخشی از این مناسک فاقد بنیانهای معتبر و مستند تاریخی، سنتی و چهبسا عقلانی باشند. با این توصیف، آیا میتوان گفت که «عوامزدگی» به حوزه مناسک دینی و بهطور خاص، آن دسته از مناسکی که در ماه محرم اجرا میشوند نیز راهیافته است؟
در حوزه مناسک، حدوث بعضی از مسائل خطرناک نیست و حتی اشکالی هم ندارد. برای مثال، عزاداری یک امر مستحب است. البته برخی از مراجع در شرایطی آن را واجب دانستهاند؛ برای مثال، «آیتالله شبیری زنجانی» عزاداری امسال را واجب اعلام کردند. شکل عزاداری، عرفی و ممکن است گونههایی از مناسک، جنبه منطقهای و محلی داشته باشند. برای مثال، میتوان به مراسم «سنگزنی» اشاره کرد که در عرف گروهی از اقوام ایرانی نوعی عزاداری بومی قلمداد میشود. در این مراسم، عدهای از مردم در دستههای منظم سوگواری حرکت میکنند و درحالیکه در دستان هریک از آنها، دو سنگ قرار دارد، ذکری را میگویند و سنگها را به هم میزنند. برگزاری چنین آیینی نه بدعت است، نه اشکالی دارد و نه در زمره مصادیق عوامزدگی به شمار میآید. اساساً مناسک به عرف واگذار شده است. البته ممکن است در برخی مواقع اعمالی انجام شود که در هیچ عرفی عزاداری محسوب نمیشود. کما اینکه رهبری هم به برخی از این موارد اشاره کردهاند. برای مثال، ایشان فرمودهاند که بالا و پایین پریدن در هیچ عرفی عزاداری محسوب نمیشود و چهبسا ممکن است که موجب وهن فرهنگ عزاداری شود؛ بنابراین نباید اجرای مناسکی مانند: «سنگزنی»، «سنجزنی»، «آیین زار»، «خرهگیری» یا «گلمالی» و... را در زمره مصادیق عوامزدگی به شمار آورد. اتفاقاً لازم است که چنین سنتهایی بیشازپیش شناخته و حفظ شوند. اگر این سنتها حذف شوند، مسائل صوری، ساختگی یا وارداتی جای آنها را میگیرند. این مسائل وارداتی ممکن است از سمت غرب، شرق، عرفانهای نوظهور و... به سوی ما سرازیر شوند.
البته گاهی اجرای نوع خاصی از مناسک میتواند آسیبزا باشد و برای مثال، باعث گسترش خرافات شود. ازاینرو لازم است که میان آسیبهای ناشی از اجرای مناسک و عوامزدگی تفکیک قائل شد و از تلقی یکسان آنها احتراز کرد.
از دیدگاه شما مهمترین راهکارهایی که میتوان بهمنظور پیراستگی ماه محرم از عارضه «عوامزدگی» در پیش گرفت، چیست؟
در وهله نخست، لازم است مواجهه عالمانه و مبتنی بر معرفت با ماه محرم به انحاء مختلف در جامعه گسترش پیدا کند و موانع و آسیبهایی که بر سر راه این مواجهه عالمانه وجود دارد، مرتفع شود. برای مثال، مدتی است که تراکم برگزاری هیئتهای بدون واعظ افزایش یافته است. باید برای این وضعیت تمهید مناسبی اندیشید و از گسترش روزافزون آن جلوگیری کرد.
در گام بعدی لازم است واعظان سطوح فکری و معرفتی خود را غنا بخشند و مجامع و تشکلهای متعددی که در حوزه هیئت و مداحی فعال هستند، بهدرستی جهتبخشی شوند تا بتوانند در ابعاد و زمینههای مختلف به تأمین خوراک معرفتی و محتوایی هیئتها بپردازند. وعاظ و سخنرانان ما دوست دارند حرفهای تازهای بزنند. اکنون دهها روایت عاشورایی بیاننشده داریم که میتوان آنها را از تفاسیر و کتب کلامی احصاء کرد. استخراج این قسم روایتها میتواند خوراک محتوایی تازه و مناسبی برای وعاظ و منبریهای ما فراهم آورد.
در جریان دیدار اخیر رهبری با مداحان، نمایشگاهی از آثار مکتوب با موضوع هیئت برپا شده بود. ایشان پس از بازدید از این نمایشگاه، اظهار کردند که برایشان مایه تعجب بوده که در چنین نمایشگاهی برای نخستین بار، جزوات مکتوبی را با موضوع: چیستی هیئت، پیشینه هیئت، مهمترین ضوابط حاکم بر هیئت و موارد دیگری از این دست مشاهده کردهاند. دقت کنید که آثار عرضهشده در این نمایشگاه، در حد جزوه بودهاند نه کتاب. باید پرسید که چرا پس از گذشت بیش از چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی هنوز کارهای جدی زیادی در حوزه هیئت انجام نشده است؟ اکنون موضوعات پرشماری وجود دارند که لزوم تولید محتوای ارزشمند در آنها احساس میشود؛ موضوعات مهمی نظیر مناسبتهای مهم تاریخ تشیع، ائمه هدی (ع)، اصحاب ائمه (ع)، تاریخ هیئت و سنتهای ریشهدار آن در کنار انبوهی از موضوعات کلیدی دیگر، میتوانند دستمایه خلق آثار ارزنده علمی و معرفتی قرار گیرند. در غیاب تولید محتوای مناسب در زمینههای علمی و معرفتی، طبیعی است که عنان کار از دست شایستگان خارج شود و به دست عوام بیفتد. مادامی که در حوزه تاریخ تشیع، تلاشها و تأملات علمی و معرفتی شایسته و ثمربخشی صورت نپذیرد، وضعیت به همین منوال ادامه خواهد یافت و عوامزدگی گریبانگیر محرم و سایر مناسبتهای تاریخ تشیع خواهد بود. همچنین لازم است که وعاظ و سخنرانهای ما جسارت بیشتری در اظهار صریح مصادیق عوامزدگی داشته باشند و نگران واکنشهای احتمالاً منفی برخی از عوام نباشند.
برای پیراستگی ماه محرم از عارضه عوامزدگی باید برنامهریزی بلندمدت دستکم دهساله داشت، گامبهگام پیش رفت، کار علمی انجام داد، ماحصل آن را به شکل مناسبی نشر و ترویج کرد و در اختیار عموم قرار داد. ظرفیتهای قابلتوجه زیادی در این حوزه وجود دارد که میتوان از آنها به نحو احسن بهرهبرداری کرد. اینکه ما صرفاً در ایام محرم به یاد اصلاح هیئتهای مذهبی بیفتیم و بخواهیم با صدور بخشنامههای سالانه و به شیوهای دستوری با هیئتها مواجه شویم، دردی را دوا نمیکند؛ زیرا هیئتهای ما از طریق بخشنامه و دستور، اصلاح نخواهند شد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود