به گزارش کرب و بلا، نام عباس بن علی و رشادت در عین ادب و خاکساری او در مقابل برادرش حسین بن علی زبانزد خاص و عام است و همین برای ام‌البنین؛ مادر گرامی او همین میزان آبرو و حرمت بس که پسر رشیدش تا پای جان از حریم امام و مقتدای خویش حفظ و حراست کرد.

 

اما واقعیت این است که مقدر بود ام‌البنین در عاشورا مادر شهیدان باشد و نه یک شهید که او سه فرزند دیگرش را نیز نثار امام و مقتدای خود کرد؛ برادران عباس؛ عبدالله، عثمان و جعفر که آنها نیز زاده ام‌البنین بودند و فرمانبردار از برادر بزرگ خود، عباس.

 

این میان ابتدا نوبت عبدالله است که جان خویش فدای مولا کند. شمشیر آخته دور سر چرخانده و چنین رجز می‌خواند:

انا ابن ذی‌النجده و الِافضال

ذاک علی الخبر ذوالفعال

سیف رسول‌الله ذوالنکال

فی کل بوم ظاهر الاهوال

(منم فرزند علی آن شکوهند فضیلت‌گستر آن خوبی محض و آن کرامت تمام. آنکه در جنگ شمشیر منتقم رسول‌الله بود در هنگامه خطرناک و هول‌انگیز)

عبدالله پس از رزمی جانانه به دست هانی بن ثبیت به شهادت می‌رسد.

 

سپس نوبت به عثمان دیگر برادر عباس می‌رسد که در هنگام حضور در کارزار چنین رجز می‌خواند:

انی أنا عثمان ذوالمفاخر

شیخی علی ذوالفعال الطاهر

وابن عم النبی الطاهر

اخو حسین خیره الاخایر

و سیدالکبار والاصاغر

بعد الرسول و الولی الناصر

(این منم، عثمان با افتخار و مرشد و آقایم علی است که مظهر چاکی و طهارت بود و پسرعموی پیام‌آور معصوم. این حسین برادر من است و برگزیده نیکان و صالحان که بعد از پیامبر و علی، امام و یاور اوست و اوست که بر همه کس از کوچک و بزرگ، سید و آقا و سرور است)

تیری از جانب خولی بر پبشانی او می نشیند و مردی از تیره بنی ابان سر از تنش جدا می‌کند.

 

اینک نوبت برادر سوم یعنی جعفر است؛ جوانی بیست و یک ساله که چنین رجز می‌خواند:

انی انا جعفر ذوالمعالی

ابن علی الخیر ذی النوال

حسین بعمی شرفا و خالی

احمی حسینا ذالندی المفضال

(ایم منم جعفر سترگ. فرزند علی مظهر نیکی و بخشش. در شناخت شرفم عمو و دایی‌ام کافی است. من کسی هستم که از حسین، حسین مشهور به فضیلت و نیکی؛ حمایت می‌کنم)

او نیز جانانه و جسورانه نبرد کرده و در راه امام خود شهید می‌شود.