به گزارش کرب و بلا، سیدحمیدرضا برقعی از جمله شاعران جوان و خوشنام آئینی است که در عرصه شعر عاشورایی نیز صاحب آثار متعددی است که از آن جمله می توان به سه مجموعه شعر «طوفان واژه‌ها»، «آن سلام آشنا» و «قبله مایل به تو» اشاره کرد.

 

همچنین  گردآوری مجموعه‌های «در حریم نور»، «یک کاروان دل»، «از ابتدا نور»، «خیمه خورشید»، «سوختن آفتاب» و «یحیی» از دیگر آثار این جوان و پُرکار در عرصه شعر آئینی است.

 

برقعی در قالب بحرطویلی مصیبت وارده به خاندان پیامبر (ص) در جریان واقعه عاشورا را مرثیه می کند؛ مرثیه‌ای که خطاب آن امام زمان (عج) است و اینکه قادر به پرداختن به آن نیست چرا که عمق آن بیش از حد درک و فهم شاعر است و البته شکوه و فغان شاعر از اینکه چرا غیبت آن خضرت این چنین به درازا کشیده است. متن این بحرطویل به قرار زیر است:

گریه کن

گریه و خون گریه کن

آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است، شما دیده‌ای آن را

و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی، روضه ز مقتل بنویسم

و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود

چون تپش موج مصیبات بلند است

به گستردگی ساحل نیل است

 و این بحر طویل است و ببخشید که این مخمل خون بر تن تب دار حروف است

که این روضه مکشوف لهوف است

عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است

و ارباب همه سینه‌زنان کشتی آرام نجات است

 ولی حیف که ارباب «قتیل العبرات» است

ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است

ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی، تشنه یار است

و زنی محو تماشاست زبالای بلندی

الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمر...»

خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را و بریدند ...

 دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می‌گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی...

تو خودت کرب و بلایی...

 قسمت می‌دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی... تو کجایی...؟