کرب و بلا: دکتر «آنتوان بارا» که از مسیحیان دوستدار خاندان نبوت است، با بینش یک مسیحی مؤمن و در عین حال علاقه‌مند به حضرت حسین (ع) و زینب (س) در کتاب خود به نام «زینب (س) فریاد فرمند»(1) صحنه‌های شگفت‌آور شهامت‌ها، شکیبایی‌ها و متانت بی‌نظیر بانوی قهرمان کربلا را به تصویر کشیده است. در بخشی از این کتاب با عنوان «رمز تعدد آرامگاه‌های حضرت زینب (س)» می‌خوانیم:

به هر سمت و سویی که رو بیاوریم، چشم‌مان به مرقدهای سیده بزرگوار زینب (س) می‌افتد و به هر مکان و بقعه مقدسی پا بگذاریم، نام او و صفات و ویژگی‌های نبوی‌اش را می‌شنویم و هیچ‌کسی در این بزرگداشت و ویژگی با او مشارکت ندارد جز برادر شهیدش حسین (ع).

اگر ما درباره این بانوی نمونه آسمانی بیندیشیم و از خود بپرسیم چگونه می‌توان برای یک نفر چند آرامگاه در نظر گرفت که بین هر یک از آن‌ها فرسنگ‌ها فاصله باشد و مؤمنان همه این مرقدهای دور از یکدیگر و آرامگاه‌هایی را که در شهرهای مختلف قرار دارند، به نام او با احترام کامل زیارت می‌کنند و به وجود قبر شریف او در شهرشان مباهات می‌کنند به نظر شما پاسخ این سؤال چیست؟

ما در توضیحات‌مان برای یافتن راز و رمز تعدد مرقدهای عقیله (س) به نقل مطالبی نمی‌پردازیم که مورخان در این زمینه نوشته‌اند، زیرا در کتاب‌های تاریخ به قدر کافی در این باره بحث شده و حق آن ادا گردیده است ولی به‌عنوان یک انسان برای پی بردن به این راز ناشناخته تلاش می‌کنیم و البته تنها خدای تعالی از حقیقت امور آگاه است.

شاید اختلاف روایت‌های تاریخی درباره سال وفات زینب (س) مقدار عمر او بعد از هجرت به مصر، شهری که در آن از دنیا رفت و محل دفن وی نوعی لطف و عنایت خدای مهربان باشد تا در بیش از یک مکان از سیده یاد شود، مناقب و صفات شایسته‌اش بیان گردد، مردم به مقام و عظمتش پی ببرند، از فداکاری بی‌نظیر و ایثار بی‌پایان او در دفاع از حق و عدالت درس بیاموزند، دلبستگی به زندگی پست و ذلت‌بار کم شود، نیروی اراده و دلیری ایمانی مردم افزایش یابد و بتوانند همانند کوهی سربلند و استوار با دشمنان آرمان و عقاید برحقشان به مقابله برخیزند.

 

9-26-4.jpg

 

به هر حال برخی بر این باورند که آرامگاه زینب (س) در مدینه منوره است و به نظر آن‌ها سیده بعد از فاجعه کربلا به مدینه بازگشت و هرگز از آن خارج نشد. با اینکه بنا به برخی از روایات از آن شهر خارج شده است.

قول دوم این است که آن حضرت در مصر و در خانه میزبانش «مسلمه بن مخلد انصاری» وفات یافت و در مکانی نزدیک به همین خانه دفن گردید (2) و قبر او همین آرامگاهی است که هرسال میلیون‌ها نفر از مصریان در روز یکشنبه‌ای که مصادف با روز وفات او باشد، به زیارت آن می‌روند.

 

سومین قول این است که یک سال به علت قحطی و کمبود غذا در مدینه، «عبدالله بن جعفر» به همراهی عقیله (س) و سایر افراد خانواده‌اش، به املاکی که در شام داشت نقل مکان نمود و سیده (س) در همان‌جا از دنیا رحلت نمود و در دهی به نام «راویه» در مکانی که اکنون به نام مرقد سیده زینب (س) شناخته می‌شود دفن گردید.

 

 

به هر حال به نظر ما تعدد مرقدهای عقیله (س) تدبیری است آسمانی و هدیه‌ای است از جانب پروردگار به آن بانوی مقدس به پاداش آزار و اذیت‌ها و غم و غصه‌هایی که برای حفظ دین خدا تحمل نمود و قربانی‌های عزیز و با عظمتی که به پیشگاه الهی تقدیم نمود.

 

این نیز حکمت خداوند است که آرامگاه‌های زینب (س) و حسین (ع) شکوهمند و محترم و قبور دشمنانشان از بین رفته است. دشمنانی که به ستم و فشار و اجبار آنان را از وطن و خانه‌هایشان بیرون راندند و به حقوقشان تجاوز کردند چنانکه یهودیان در روز شنبه فرمان خدای تعالی را زیر پا نهادند.

 

شکوه آرامگاه و اظهار ارادت مردم نسبت به اهل‌بیت تحقق این فرمایش زینب (س) است که فرمود: «آینده از آن ما و یاد ماست، عظمت برای مردان‌مان، ماندگاری و سرزندگی برای آثارمان، شکوه و عظمت برای مرقدهایمان است و مودت و ولایت مردم فقط از آن ماست.

 

9-26-11.jpg

 

آیا در طی قرون و اعصار، چیزی خلاف این پیش‌بینی مشاهده شده یا اینکه روزگار بر وفق آنان پیش رفته بلکه بر عزت و عظمت اهل‌بیت در دیدگاه مردم افزوده است؟ آنچه مشاهده می‌شود این است که بعد از گذشت چهارده قرن یاد پیامبر (ص) و دودمان گران‌قدر او همچنان برقرار است، احترام و تکریم مسلمانان نسبت به ایشان افزایش یافته، آثارشان سرشار از زندگی و پویایی است و هر زمین که بر آن قدم نهاده‌اند به آستانه‌های مقدسی تبدیل شده است که میلیون‌ها انسان از راه‌های دور یا نزدیک به زیارت آن‌ها می‌شتابند، از کربلا به‌عنوان رمز کرامت و ذلت ناپذیری یاد می‌کنند و با شوقی وصف‌ناپذیر در این یاد محو و ذوب می‌کردند.

 

این شوق آنان را از زندگی همراه با خواری، طمع و ترس از حاکمان مستبد و ستمگر به چنان درجه‌ای از عزت‌نفس و کرامت انسانی می‌رساند که هر چیزی را مایه زبونی و سقوط روحی و اخلاقی خویش بدانند، به شدت از ان اجتناب می‌ورزند و ولایت و محبت‌شان نسبت به حسین (ع) بیشتر می‌شود و با زینب (س) عهد می‌بندند که مبارزه آن بانوی پاک و مقدس را استمرار بخشند. همان بانو که خدای تعالی ابلاغ پیام انقلاب سالار شهیدان، حفاظت از امانت‌های او و افراشته نگاه‌داشتن پرچم و افتخار کربلا را به وی اختصاص داد.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی‌نوشتها:

1- کتاب زینب صرخه اکملت مسیره (زینب فریاد فرمند) / آنتوان بارا/ ترجمه غلام‌حسین انصاری

2- این قول را این عساکر، ابن طرلون، شعرانی و ... تایید کرده‌اند