حجتالاسلام والمسلمین قاضوی با اشاره به اینکه «در جریان قیام عاشورا و مسیری که اسرای کربلا طی کردند نکات بسیار مهمی وجود دارد که گاهی کمتر به آنها پرداخته میشود» افزود: در این مساله یکی عملکرد امام حسین (ع) در حفظ حریم بانوان حرم از بدو ورود به صحرای کربلاست که اقدامات ویژهای در این زمینه انجام دادند. انتخاب محل قرار گرفتن خیمههای اهل بیت (ع) در صحرای کربلا نشان دهنده اهمیت این مساله است.
این استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه «امام حسین (ع) در صحرای کربلا خیمههای اهل بیت (ع) و حرم را در میان خندقی هلالیشکل قرار دادند» افزود: عصر روز تاسوعا وقتی قرار شد با تدبیری که امام اندیشیدند جنگ به فردا موکول شود امام دستور دادند چوبها و نیهایی که در آن منطقه وجود داشته درون این خندقها بریزند و روز عاشورا فرمودند که آن چوبها را آتش بزنند تا مبادا دشمن از پشت سر به حریم اهل بیت (ع) جسارتی روا کند.
قاضوی یادآور شد: کار دیگری که امام حسین (ع) در شب عاشورا انجام دادند این بود که خیمهها را به هم نزدیک کردند و دستور دادند آنها را در طنابهایی تو در تو قرار دهند تا اینکه اگر دشمن بتواند از این خندق عبور کند، نتواند از بین این طنابها بگذرد.
وی افزود: در روز عاشورا زمانی که حضرت مشغول جنگ با دشمن بود از عبارت تاریخ اینگونه بر میآید که وقتی وارد شریعه فرات شد و اندکی آب برداشت تا بنوشد دشمن شایعهای درست کرد که ای اباعبدالله تو در اینجا آب مینوشی در حالی که حرمت مورد هتک واقع شده است، حضرت در این لحظه آب را از دستانش زمین ریختند و به لشکر حمله کردند و بلافاصله خود را به خیمهها رساندند اما مشاهده کردند که خیمهها سالم است و این دروغی بوده که دشمن شایعه کرده تا مبادا آن حضرت از آب بنوشد.
این استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه «مساله حفظ حریم اهل بیت (ع) و زنان و کودکان آنقدر برای امام مهم بود که در حین نبرد خیلی از خیمهها فاصله نمیگرفت» تصریح کرد: آن حضرت در روز عاشورا و در حین نبرد اندکی از خیمهها فاصله میگرفتند و دوباره به مکانی نزدیک خیمهها برمیگشتند تا اهل بیت (ع) یک آرامشی داشته باشند.
قاضوی خاطرنشان کرد: جریان دیگری که روز عاشورا نقل شده در گودال قتلگاه است. وقتی که بدن آن حضرت آماج تیرها شده بود و دیگر توان حرکت نداشت عدهای دور ایشان را گرفتند و گروهی به طرف خیمهها حمله کردند در این لحظه امام فریاد زدند وای بر شما پیروان آل ابیسفیان، اگر دین ندارید و از معاد و جهان پس از مرگ نمیترسید در دنیای خودتان آزادمرد باشید و رجوعی به اصل و نسب خود کنید، زیرا شما عرب هستید.
آنچه تحلیلگران اتفاق نظر دارند این است که اینگونه نبوده که سر و موهای آن بزرگواران پیدا باشد، زیرا در آن جامعه زن نیز حرمتی داشت که حتی شقیترین دشمنان نیز حق نداشتند به ساحت آنها جسارت کنند
وی با اشاره به اینکه «اعراب در دوره جاهلیت برای جنگهای خود یکسری قوانین داشتند» گفت: در عرف آنها پذیرفته شده بود تا مردی در جبهه مقابل زنده است آنها به سمت زن و بچه و حریم او نمیرفتند. در جریان عاشورا و زمانی که حضرت اباعبدالله بر زمین افتادند اشاره به این قضیه میکنند و در ادامه شمر خطاب به امام میگوید چه میگویی ای پسر فاطمه، امام میفرمایند: من با شما و شما با من جنگ دارید اما زنان و کودکان هیچ گناهی ندارند، طغیانگران خود را از تعرض به حرم من باز دار تا زمانی که من زنده هستم و شمر نیز این کار را انجام میدهد.
این استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام خاطرنشان کرد: این مساله درسی برای مردان جامعه ماست که امام تا آخرین قطره خون اجازه ندادند دشمن نسبت به زن و بچه و حریم او کوچکترین تعرضی داشته باشند و سعی کردند آنها را از قرار گرفتن در معرض نامحرم حفظ کنند و این غیرت دینی و مردانگی حضرت با توجه به مسائل شریعت و حفظ ارزشهای اسلامی را نشان میدهد.
وی در ادامه به عملکرد اسرای کربلا و اهل بیت امام حسین (ع) بعد از جریان عاشورا و در مدت اسارت اشاره کرد و افزود: عصر عاشورا وقتی دشمن به خیمهها حمله کردند و آنها را به آتش کشیدند حضرت زینب (س) محضر امام سجاد آمدند و کسب تکلیف کردند. امام به عمهاش زینب (س) فرمودند بگو بچهها به میان بیابانها فرار کنند و پراکنده شوند، در ضمن فرار قضیهای برای دختر امام حسین (ع) به نام فاطمه صغری اتفاق میافتد که دشمن ضربهای به ایشان وارد میکند و بیهوش میشود. زمانی که به هوش میآید مشاهده میکند سرش در دامن عمهاش زینب (س) است، اولین درخواستی که این دختر دارد آن است که این عمه جان آیا پارچهای پیدا میشود سرم را از چشم نامحرمان بپوشانم؟
قاضوی ادامه داد: حضرت زینب (س) در جواب خواسته فرزند برادرش میفرمایند ای دخترم عمه تو هم مثل تو است، بعد فاطمه صغری میگوید من نگاه کردم دیدم سر عمهام زینب باز است و بازوی او هم از شدت کتک سیاه شده است.
این استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به اینکه «برخی از تحلیلگران در ارتباط با به غارت رفتن پوششهای زنان و اسرا پس از حادثه عاشورا نظرات متفاوتی دارند» گفت: آنچه تحلیلگران اتفاق نظر دارند این است که اینگونه نبوده که سر و موهای آن بزرگواران پیدا باشد، زیرا در آن جامعه زن نیز حرمتی داشت که حتی شقیترین دشمنان نیز حق نداشتند به ساحت آنها جسارت کنند، به این خاطر زنان عرب چند پوشش داشتند که یکی مقنعه و لباسی که بدن را کامل میپوشاند و دیگری پوششی به نام عبایه بود که این چادرها برای زنان آزاده و اشراف بود و کنیزها عمدتا حق نداشتند آن را سر کنند، بنابراین دشمن در چنین حالتی زنان و دختران اهل بیت را نگه داشته بود یعنی عبایهها را از آنها گرفته بودند.
وی تاکید کرد: از آنجا که مساله حجاب و عفاف برای خاندان اهل بیت و فرزندان آنها بسیار مهم بوده این دختران و زنان حتی نمیخواستند اندامشان برای دیگران نمایان باشد و این بسیار درسآموز برای زنان و دختران مسلمان است.
معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به رفتار و عملکرد اسرای کربلا در دروازه کوفه، خاطرنشان کرد: زمانی که اسرا به دروازه کوفه رسیدند کوفیها نان و خرما میان آنها تقسیم کردند، اما حضرت زینب (س) آنها را گرفتند و به سوی کوفیان انداختند و فرمودند مگر شما نمیدانید صدقه برای ما خاندان عصمت و طهارت حرام است، اما همین زینب وقتی یکی از مردم کوفه عرضه داشت که آیا میتوانم کمکی برای شما بکنم؟ فرمود برو مقداری چادر و پارچه برای ما بیاور تا به این دختران بدهم تا خود را از معرض نامحرم بپوشانند و مرد کوفی این کار را کرد و حضرت نیز آنها را پذیرفت، زیرا حفظ حریم زن و یک ارزش بالاتر مطرح بود ولو اینکه آنها را به صورت صدقه هم به اهل بیت داده باشند.
قاضوی همچنین ادامه داد: در جریان سهل ساعدی مشاهده میکنیم که وقتی وی محضر امام سجاد (ع) میرسند امام از او میخواهد که مقداری پول به رییس نیزهدارها بده و بگو سرهای شهدا را از کاروان جدا کنند و جلوتر از کاروان و اسرا ببرند تا مردم متوجه سرهای بریده شهدا شوند و کمتر توجهشان به اسرا، زنان، دختران و کودکان اهل بیت بیفتد و او نیز پس از مذاکرات طولانی 400 دینار به نیزهداران میدهد و سرها را از کاروان جدا میکند.
وی با بیان اینکه «امام معصوم نمیخواهد زنان و دختران حتی در چنین شرایطی در معرض دید نامحرم قرار گیرند» گفت: در جریان مسجد اموی وقتی کاروان اسرا وارد این مسجد میشود یکسری مناظرات بین امام سجاد و حضرت زینب (س) با یزید صورت میگیرد که نکات بسیار جالب و قابل تاملی دارد. یکی از نکاتی که حضرت زینب در این مناظره بیان میکنند این است که خطاب به یزید میفرمایند ای پسر آزاد شده جدم رسول الله آیا این عدالت است که زنان و کنیزان تو در پس پردهها باشند، در حالی که دختران رسول اسلام را در میان بازارها بچرخانی و آنها را از شهری به شهر دیگر به اسیری ببرید؟
این استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به این سخن حضرت زینب (س) یادآور شد: این سخن حضرت زینب (س) به جریان فتح مکه اشاره دارد. افرادی از قریش که در مکه حضور داشتند در این فتح از طرف رسول خدا آزاد شدند و به طلقاء یعنی آزاد شده معروف شدند که برای آنها احکام ویژهای بود از جمله اینکه آنها حق ندارند به مناصب بالای حکومتی دسترسی پیدا کنند در حالی که مردم شام این حکم را میدانستند اما معاویه را نمیشناختند، زیرا او خود را در شام به عنوان خالالمومنین، کاتب وحی و نزدیکترین شخص به رسول الله معرفی کرده بود، اما حضرت زینب (س) با این بیان دودمان یزید و معاویه را به باد دادند و مردم شام بیدار شدند.
قاضوی افزود: یکی از چالشهایی که حضرت زینب (س) برای آنها درست کردند درباره همین وضعیت اسرا و زنان و کودکان اهل بیت و به اسارت رفتن آنها بود، زیرا یزید و بنیامیه از عدالت، اسلام و اجرای احکام شریعت دم میزدند، اما با این حرکت حضرت سجاد و حضرت زینب (س) جامعه اسلامی به ماهیت پلید بنیامیه پی برد و با اهداف بلند امام حسین (ع) و قیام ایشان آشنا شدند و جریان حاکمیت بنیامیه متزلزل شد.
وی در پایان با بیان اینکه «تدبیر امام در خصوص آوردن زنان و بچهها به صحرای کربلا و عملکردی که اسرای کربلا داشتند پیام امام حسین (ع) را به دنیا رساند» تصریح کرد: هم اباعبدالله نسبت به حفظ حریم اهل بیت و حفظ آنها از معرض نامحرمان از هیچ تلاش و حرکتی فروگذاری نکردند و هم خود آن بزرگواران در کربلا و در طول اسارت هیچگاه و هیچ لحظه از حفظ حجاب و عفاف خود غفلت نکردند که اینها میتواند درسآموز برای جامعه امروز ما باشد.