آیا آقای میرهادی افرادی را به عنوان شاگرد تربیت کرد؟
خیر. اینطور نبود که به شکل رسمی افرادی را تربیت کند تا بعد از خودش دعا بخوانند. خب اشخاص مختلف در جلسات شرکت میکردند، ولی آقای میرهادی برنامۀ خاصی برای تربیت و آموزش افراد نداشت.
دربارۀ تعبیری که گفته میشود «دعا، قرآن صاعد است» توضیح بدهید.
صفحه 26 در اوایل انقلاب حضرت امام خمینی، مدت کوتاهی تفسیر سورۀ حمد را میگفتند که یک قسمت را به تفسیر سورۀ حمد و قسمتی را هم به مفاتیح و دعا اختصاص میدادند. ایشان در جلسات تفسیر به برخی از شبهات که بعضی از روشنفکرمآبها ایجاد کرده بودند، هم پاسخ میدادند که از جمله شبهات، دربارۀ مفاتیح و دعا بود. ایشان در پاسخ به این شبهات به نقل از استادشان فرمودند: «دعا، قرآن صاعد است»؛ به این معنا که قرآن از طرف خداوند متعال نازل میشود و دعا و مناجات از طرف اهل بیت (ع) صعود پیدا میکند و به سمت پروردگار صاعد میشود.
برای تربیت قاری قرآن، سازمانها و نهادهای مختلفی فعالیت میکنند. کلاسهای آموزشی و مسابقات متعددی هم برگزار میشود. از طرف دیگر برای کسانی که میخواهند به سلک روحانیت دربیایند، تحصیلات حوزوی و آکادمیک وجود دارد. برای مداحی همکلاسهای گوناگونی هست، اما برای مناجاتخوانی و دعاخوانی چنین اتفاقی نمیافتد. از طرفی عدهای معتقدند بهتر است که در این عرصه آموزشی داده نشود و به همین واسطه فضای مناجات و دعا پاک بماند. شما چه نظری دارید؟
کسانی که قرآن خوب قرائت میکنند، میتوانند دعا را هم صحیح بخوانند. البته در این برهه از زمان صحیح و خوب خواندن دعا برای روحانیون و علیالخصوص مادحین مقدم است، اما اینکه افرادی را بهعنوان دعاخوان پرورش بدهیم، از دید من کار درستی نیست. مثلاً یک عده پرورش پیدا کنند که با جمع کردن مردم در نیمه شب، آنها را مورد موعظه قرار دهند. اگر بخواهد به این طریق باشد از شروع آن ناصحیح است. اول فرد باید خودش را بسازد و هدفش هم از سازندگی نباید این باشد که یک روز مردم را نصیحت کند. البته اگر خدا خواست و اینطور شد، انجاموظیفه میکند. این کار از دید من صحیح نیست که همانطور که مداح پرورش میدهیم، برویم دعاخوان به این معنا تربیت کنیم.
مداحی نباید شغل شود و به طریق اولیتر دعاخوانی نباید شغل باشد. چرا آقا سیدعلی میرهادی آنقدر اثر وجودی باقی گذاشته است؟ به خاطر اینکه اهل دنیا نبود و برای دعا خواندن یک ریال پول نمیگرفت. به همین دلیل جای دیگر نمیرفت و فقط یک مجلس داشت. بنابراین اگر بخواهیم دعاخوانی را آنگونه که بزرگان ما خواندند، مثل آقای میرهادی و شیخ محمدحسین زاهد و یا آیتالله شاهآبادی ادامه بدهیم، مداحان باید مثل آنها عمل کنند و با دعاخوانی، شغلی برخورد نکنند. البته اگر بهعنوان شغل افراد هم باشد، خلاف شرع نیست.
صفحه 27 شما از میان ادعیه و مناجاتهای موجود با کدامیک انس بیشتری دارید؟
من کسی نیستم که بخواهم دربارۀ دعا نظر بدهم، ولی مقام معظم رهبری نقل میکنند که از امام خمینی پرسیدم به نظر شما کدامیک از ادعیه برجستهتر است که ایشان فرمودند: «دعای کمیل و مناجات شعبانیه». البته شاید از این جهت که ما در طول سال و هر هفته توفیق داریم زیارت عاشورا و دعای کمیل را بخوانیم، انس ما با آنها بیشتر است.
چگونه میتوان انس مردم به ادعیه را افزایش داد؟
مردم وقتی بتوانند دعا را قرائت کنند، انس بیشتری پیدا میکنند؛ مثل «دعای توسل» که کلمات راحتتری دارد. مردم باید دعاهای دیگر را هم از روی نوشته ببینند تا بیشتر لذت ببرند. باید این فرهنگ در محافل دعا جا بیفتد که کسانی که شرکت میکنند حتماً از روی مفاتیح یا نوشته دعا را بخوانند.
با توجه به افزایش گرایش جوانان به جلسات مناجات و دعا، چرا کمتر مداحان وارد این عرصه میشوند و اگر هم دعا میخوانند کیفیت و اثرگذاری لازم را ندارد؟
بالاخره مجالس شور یا مولودیخوانی، خیلی قیدوبند برای مداح و مستمع ایجاد نمیکند و منعیاتی در آن نیست. در این مجالس کسی نمیگوید این کار را انجام نده، این حرف را گوش نده یا این حرف را نزن. ولی مجالس دعا و مناجات محدودیت ایجاد میکند و بایدونباید دارد. از جهت دیگر هم شاید برخی از مداحان جوان از روی بزرگواری ترجیح میدهند کسانی که پیرغلام هستند و یا صلاحیت بهتری دارند، دعا و مناجات را بخوانند.
شما مرز مشخصی بین مداحی و دعاخوانی ترسیم کردید، اما به گمانم ما باید مناجاتخوانان زبدهای برای این همه مراسم دعا در کشور آماده کنیم که شاید فراتر از مداحی باشد. کلاسهای آموزش مداحی هم که عمدتاً کاسبکارانه و تجاری شده است. در چنین شرایطی چه باید کرد؟
موافقم که قدم مؤثری برنداشتهایم، اما همچنان بر کار کردن مداحان روی دعاخوانی پافشاری میکنم. آنها موظف هستند که دنبال شعر خوب بروند و دعاها را هم خوب یاد بگیرند. چون آنها عمدتاً قرآن میخوانند، پس دعا را هم باید یاد بگیرند. اگر مداحان، قرآن را خوب یاد صفحه 28 بگیرند، دعا را هم خوب یاد میگیرند. بنابراین باید در محافل قرآنی شرکت کنند و قرآن را صحیح بخوانند. نباید بهعنوان اینکه من میخواهم دعاخوان بشوم، بروم دنبال این کار. بهعنوان یک مسلمان باید بنشینیم گاهی دعای کمیل، زیارت عاشورا و دعای ابوحمزه یا افتتاح بخوانیم. حالا اگر درجایی نیاز شد و فنون مناجاتخوانی را یاد گرفته بودم و خدا مقدر کرد که در جمع بخوانم، با یک آمادگی میخوانم.
شما را با شاخصۀ معلمی و آموزاندن میشناسند. خیلی از افراد، خودشان را شاگرد شما میدانند؛ در حالی که دعاخوان و روضهخوان هم نیستند. شخصاً برای تربیت کسانی که توان اداره کردن یک مجلس دعا را داشته باشند، چه کارهایی کردهاید؟
از سالهای معلمی، کلاسهای درس من، خالی از سفارش و یادآوری نبوده است. بالاخره با اشارات و کنایاتی دانشآموزان را با نیایش آشنا میکردم. همین برنامههای عمومی هم به تعبیری خالی از درس و بحث نیست. زمانی ما باید دعاخوانی آقای میرهادی میرفتیم و بهطور طبیعی استفاده میکردیم. همانطور که گفتم او شخصاً هیچ کلاسی نداشت که عدهای را بهعنوان آموزش دعاخوانی دور هم جمع کند. همۀ کسانی که ادعای شاگردی او را میکردند، فقط میآمدند پای دعای او مینشستند. در مجلس ما هم میآیند و بهطور طبیعی، نکاتی در آنجا مطرح میشود. در کنار آن مجالسی داریم که نکتههای اخلاقی دربارۀ مداحی و دعاخوانی گفته میشود و به کمک دوستان، کارهایی دربارۀ شعر و شعرخوانی انجام میدهیم.
بخش اول این مصاحبه در این لینک
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.