او اعتقاد دارد که اگرچه یک پژوهشگر مسیحی است امّا در عین حال شهروند یک کشور مسلمان است. وی می‌گوید فرهنگ اسلامی را از همان منابعی کسب کرده که مسلمانان از آن می‌گیرند و بدین سبب با اینکه مسیحی است، هویت فرهنگی و اجتماعی او اسلامی است و بدین گونه است که درک کامل، واقع‌بینانه و هم‌چنین بی‌طرفانه‌ای نسبت به واقعۀ کربلا دارد.

آنتوان بارا دانشمند مسیحی لبنانی و نویسنده کتاب شیوا و زیبای «حسین در اندیشۀ مسیحیت» درباره قصد و انگیزه‌ی تألیف این کتاب می‌گوید: من جز تفصیلی از واقعۀ کربلا که به هنگام تحصیل می‌خواندیم، چیزی نمی‌دانستم تا اینکه سی سال پیش با مرجع بزرگوار، حضرت آیت‌الله شیرازی آشنا شدم، ایشان کتاب‌هایی دربارۀ زندگی امام حسین علیه‌السلام به من هدیه کرد، با مطالعۀ آن‌ها متوّجه شدم که واقعۀ کربلا در نوع خود حماسه‌ی بی‌نظیری است و از اینکه متفکّران مسلمان عنایت کافی به تجزیه و تحلیل آن نداشته‌اند دچار تعجّب شدم. چراکه مسلمان غیرشیعی آن را حادثه‌ای تاریخی می‌داند که به مسیر عمومی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند مرتبط است. مسلمان شیعی هم با نگاهی صرفاً عاطفی و احساسی بدان می‌نگرد. نوشته‌های خاورشناسان نیز مبتنی بر نگرش عادی و بی‌توجّه به ابعاد روحی و اجتماعی آن انقلاب بزرگ است. همۀ این‌ها اشتیاق مرا به تدوین دیدگاه‌ها و ملاحظاتم دربارۀ این انقلاب و شخصیت امام علیه‌السلام برمی‌انگیخت. آشکارا می‌گویم: در طی دوره‌ی تألیف کتاب، معنویّت ویژه‌ای را احساس می‌کردم که به رغم دشواری کار مرا به ادامۀ بحث و پژوهش وادار می‌کرد و ...

 

در ادامه گوشه‌ای از سخنان آنتوان بارا برگرفته از کتاب «حسین در اندیشه مسیحیت» را مرور می‌کنیم:

 

از ویژگی‌های بارز شخصیّت حسین علیه‌السلام صحبت کنید.

آنتوان بارا: شخصیّت حسین علیه‌السلام اقیانوس وسیعی از ویژگی‌های ادبی و اخلاقی و نبوّت و انقلاب او فضای گسترده‌ای از آموزه‌های اخلاقی و عقیدتی است. شاید مهم‌ترین شخصیّت او از این سخن آشکار شود که فرمود: «حسین از من است و من از حسین»

 اگر حسین علیه‌السلام از ما مسیحیان بود، در هر شهری پرچمی به نام او برمی‌افراشتیم، زیرا شهادت حسین علیه‌السلام حادثه‌ای متعلّق به زمان خاص نیست، بلکه راه آزادی انسان و مبدئی ازلی است که مسلمانان دیر یا زود به راز آن پی خواهند برد.

 

شما چگونه با احساسات یک مسلمان درباره کربلا نوشته‌اید؟

آنتوان بارا: شخص مؤمن منصف نیز هست. ادیان الهی برای همۀ بندگان خداست. مؤمن با هر عقیده‌ی قلبی، انسان‌های بزرگ و باکرامت را دوست دارد و همان حرارتی که پیامبر مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله فرمود: «برای کشته شدن حسین گرما و سوزشی در دل‌های مؤمنان است که هرگز سرد نمی‌گردد.» در قلب او نیز هست. پیامبر صلی‌الله علیه و آله نفرمود در قلوب مسلمانان؛ بلکه به همۀ مؤمنانی نظر داشت که مایل به بهره‌گیری از اصول و مبادی آن حضرت هستند؛ علاوه بر این‌ها، شخصیّت حسین علیه‌السلام به گونه‌ای است که نمی‌توان او را دوست نداشت. در همۀ دوران زندگی او یک بار هم سستی و بی‌توجّهی به اصول الهی مشاهده نمی‌شود. چرا باید چنین شخصیتی را دوست نداشته باشیم و با انصاف و عدالت با او رفتار نکنیم؟ بهتر بود سؤالتان را این‌گونه مطرح می‌کردید. امّا ستم بعضی از نویسندگان؛ به‌ویژه خاورشناسان بر آن حضرت، امری قابل توصیف نیست. فقط می‌توان گفت که کار آن‌ها درست برعکس نویسندگانی است که حقیقت را بدون تعصّب و کینه‌ورزی بیان داشته‌اند.

 

آیا ما در حقّ حسین علیه‌السلام کوتاهی کرده‌ایم؟

بله همین‌طور است، این زمانی است که روابط ما ظالمانه است و از عدالت فاصله گرفته‌ایم. حسین علیه‌السلام به دلیل نفس انقلاب و مبارزۀ بازوها و چکاوک سلاح‌ها قیام نکرد. قیام او چراغی است فرا راه ما تا هیچ‌گاه یزیدیان بر ما نعره نکشند؛ به شمر و ابن زیاد شبیه نشویم، به حرمله بن کاهل اسدی نزدیک نشویم، بلکه همانند ابوالحتوف بن حرث انصاری، جناده و ... عمل کنیم. آری، ما مقصریم، زیرا در برقراری اصول ارزشمند که نهضت دردناک کربلا بهای آن بود، کوتاهی کرده‌ایم.

 

شما در کتابتان گفته‌اید که اگر حسین علیه‌السلام از ما بود، برای او در هر سرزمینی پرچمی برمی‌افراشتیم و در هر قریه‌ای منبری نصب می‌کردیم و مردم را به نام او به مسیحیت دعوت می‌کردیم، در این باره توضیح دهید.

این عبارت، سخن من نیست، بلکه گویندۀ آن کشیشی از معاصران حسین علیه‌السلام است، ولی به هر حال نشانۀ این واقعیت است که شما قدر امامتان را نمی‌دانید. سم الاغ حضرت عیسی علیه‌السلام در نزد ما مسیحیان نگه‌داری می‌شود و هر سال به زیارت آن می‌رویم، در صورتی که میراث، مرقد مطهّر، آثار و برکات حسین علیه‌السلام در نزد شماست و از آن بهرۀ مثبتی نمی‌گیرید. اگر حسین علیه‌السلام از ما مسیحیان بود، در هر شهری پرچمی به نام او برمی‌افراشتیم، زیرا شهادت حسین علیه‌السلام حادثه‌ای متعلّق به زمان خاص نیست، بلکه راه آزادی انسان و مبدئی ازلی است که مسلمانان دیر یا زود به راز آن پی خواهند برد.

 

آیا معتقد هستید در روز قیامت که مال و اولاد به انسان سودی نمی‌بخشد، حسین علیه‌السلام از شما حمایت می‌کند؟

آری سرورم حسین علیه‌السلام در روزی که مال و فرزند برای کسی سودی ندارد، مرا مشمول لطف و کرمش قرار خواهد داد، زیرا خوب می‌داند که برای تألیف این کتاب چه رنج‌هایی کشیدم و با چه دشواری‌ها و تنگناهایی مواجه بودم و جز امید به پاداش و برکت الهی و نزدیکی به سرور شهیدان هیچ هدفی نداشتم.

 

چه پیامی برای پیروان حسین علیه‌السلام دارید؟

همان‌طور که گفتم همۀ شما وظیفه دارید که فریاد و پیام مهم امام را به گوش جهانیان برسانید. انجام این تکلیف مستلزم ژرف‌نگری در ارکان و ویژگی‌های نهضت انقلابی اوست تا بشر در راه مبارزه با ستم و نپذیرفتن ذلّت، از آن بهره گیرد. برگزاری سالیانۀ مراسم عاشورا نباید به صورت یک عادت بی‌محتوا درآید؛ البته، این مراسم سبب آگاه شدن جهانیان از حسین علیه‌السلام و مظلومیت او می‌شود، ولی به نظر می‌رسد که متفکران مسلمان، پیام عاشورا را کاملاً درک نکرده یا به خوبی آن را ارائه نداده‌اند، علمای اسلام می‌بایست ندای این انقلاب را به نقاط مختلف جهان برسانند، زیرا بسیاری از مردم، به خودی خود توان فهمیدن پیام این حماسه را ندارند. به اعتقاد من: اگر غربی‌ها، انقلاب امام، مبادی و معانی والای آن را درک کنند، همگی از حسین علیه‌السلام پیروی خواهند کرد.

 

آیا سخن دیگری دارید؟

 آرزو می‌کنم سخنان ما بازتاب خوبی در وجود همگان داشته باشد. من انسان‌ها را به پیروی از مبادی آسمانی حسین علیه‌السلام و الگو گرفتن از او در زندگی فردی و اجتماعی‌شان دعوت می‌کنم.

از آن زمان که آب و گل ما سرشته‌اند                    بر طـاق عـرش با خطی خوانا نوشته‌اند

با انقلاب سرخ حسین پنبه می‌شــود                       ریسندگان به دوک ستم آنچه رشته‌اند